در میان این آمار به قتل تعدادی از خبرنگاران چون جمال خاشقجی هم اشاره شده است. با توجه به این گزارش آیا قوانینی در جهت حمایت از خبرنگاران میدانی وجود ندارد؟ آیا انتشار چنین گزارش هایی باعث حضور کمرنگ خبرنگاران در عرصه میدانی نمی شود؟ وضعیت حضور خبرنگاران ایرانی در پوشش دهی اخبار های میدانی به چه شکل است؟
مجید رضاییان عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به دو ژانر روزنامه نگاری به شفقنا رسانه میگوید: اولین ژانر که منجر به پوشش میشود، ژانر روزنامه نگاری خبری است. دومین ژانری که روزنامه نگار آن را دنبال می کند، وقوع یک حادثهای است و روزنامه نگار در این ژانر میخواهد ببیند علت آن حادثه چه است، در واقع می خواهد سرنخ اطلاعات کتمانی را بدست بیاورد، افشا کند و با توجه به دلایل وقوع آن حادثه، راز گشایی کند که به این ژانر، روزنامه نگاری تحقیقی می گویند که زمان بر است. چون افشای یک اتفاق است و خبرنگار میخواهد از پشت صحنهی آن مطلع شود.
او ادامه می دهد: عموماً هم به یک نکاتی که تصور نمیشود یا ممکن است افراد کمتر تصور کنند، میرسند. مثلا به اطلاعاتی از پشت صحنه فسادهای اقتصادی و سیاسی میرسند. هر دو ژانری که توضیح دادم، میدانی است. اما با هم میدانهای متفاوتی دارند. یعنی ژانر روزنامه نگاری خبری میدان اش با ژانر روزنامه نگاری تحقیقی کاملاً متفاوت است. زمان در ژانر روزنامه نگاری خبری بسیار کم می باشد. در این مدل خبرنگار باید بلافاصله و هم زمان با وقوع رویداد، پوشش خبری داشته باشد. پس اگر او(خبرنگار) در میدان باشد، میتواند پوشش بدهد. در اینجا بحث امنیت پیش میآید. یعنی روزنامه نگار باید بداند که ممکن است جانش در خطر بیافتد، مثل عرصهی جنگ یا پوششهای خبری بحران.
این پژوهشگر ژورنالیسم با اشاره به تفاوت های ژانر خبری و تحقیقی در جریان خبر رسانی می گوید: در ژانر روزنامه نگاری خبری که زمان بسیار کوتاه است، ممکن است خبرنگاری که همپای با وقایع در حادثه حضور دارد، برایش اتفاقاتی بیافتد. اما در ژانر روزنامه نگاری تحقیقی، یک عده ای از خبرنگاران را از قبل تعیین می کنند که بکشند چرا که در این ژانر، خبرنگار در حال پیگیری کردن سوژه ای است که احتمال دارد به کشف یک فساد یا پشت پردهی جریان کلان یک قاچاق(قاچاق اسلحه، قاچاق انسان. قاچاق مواد مخدر) برسد. این اتفاق ها ممکن است برای روزنامه نگاری تحقیقی بیافتد به این خاطر که تحقیق او به نتیجه نرسد و سرنخ هایش کور بشود.
رضاییان ادامه می دهد: پس در این دو ژانر به قتل رسیدن یک خبرنگار با کشته شدن او متفاوت است. روزنامه نگار خبری ممکن است در میدان حادثه کشته شود، اما در روزنامه نگاری تحقیقی به قتل میرسند. این دو با هم فرق میکنند.
آیا قوانینی در جهت حمایت از این دو ژانر روزنامه نگاری وجود دارد؟ رضاییان پاسخ می دهد: این قوانین سه نمونه هستند. یکی از آنها قانون مصونیت است. در دنیا قاضی و دیپلمات ها در مصونیت حقوقی هستند به همین خاطر ما هم چندین بار تاکید کردیم که خبرنگاران و روزنامه نگاران هم به دلیل شغلی که دارند، باید در مصونیت حقوقی باشند و در این باره، هم فدراسیون جهانی روزنامه نگاری و هم دولت ها ملزم هستند بر روی این مسئله بیشتر کار کنند و تدبیری بی اندیشند. قوانین دوم، قوانین صنفی است. یعنی باید دولتها کمک کنند اگر در صحنهی حادثه هر اتفاقی برای خبرنگاران افتاد، به طور کامل و جامع از آنها حمایتهای حقوقی، صنفی و قانونی کنند.
این استاد دانشگاه بیان می کند: یعنی کاملاً تحت پوشش باشد. این حمایت ها به خبرنگار دلگرمی می دهد چرا که می داند اگر کوچکترین اتفاقی برای او افتاد کاملاً مورد حمایت است. قانون سوم، درون سازمانی است. یعنی شامل حمایتهای حرفهای درون رسانهها می شود. مدیران رسانهها باید ملزم باشند که با تمام وجود از خبرنگاران شان حمایت کنند.
با توجه به گزارش فدراسیون جهانی روزنامه نگاران آیا می توان این مسئله را مطرح کرد که حضور خبرنگاران ایرانی در عرصه میدانی کم است؟ این عضو هیئت علمی توضیح می دهد: بله این ضعف برای خبرنگاران ما وجود دارد. از زمانی که اینترنت ورود پیدا کرد، در همه جای دنیا پوششهای میدانی کم شده است. در ایران هم تقریباً به حداقل رسیده است و این بزرگترین ضعف است. ولی معتقدم باید این ضعف را از نظر صنفی و حرفهای در داخل رسانهها حل کرد، اما باید آن مصونیتهایی که اشاره کردم، افزایش پیدا کند تا همهی خبرها تبدیل به «وی گفت»، «وی افزود» نشود. ما خبر به صورت “وی گفت” ” وی افزود” نداریم. در حال حاضر به غیر از «وی گفت» و «وی افزود» در خبرگزاری های ما خبرهای دیگری هم وجود دارد؟