میخواهم از رؤیایی که تا چند ماه پیش در سر داشتم با شما حرف بزنم و مطمئنم شما خوب متوجه میشوید که چه میگویم، اگرچه بعضی بزرگترها، این حرفها و رؤیاها را درک نکنند. تا اوایل امسال رؤیای عمر بلند دوچرخه را داشتم و در این رؤیا روزهایی را میدیدم که بعضی از نوجوانهای چند سال پیش که حالا دارند بهشکلهای گوناگون با دوچرخه همکاری میکنند و صمیمانه در پیشبردن کارها کمک میکنند که یک نمونهاش را در رادیو دوچرخه میبینید و میشنوید، همراه چند نفر از شما نوجوانهای این روزها، در دفتر دوچرخه نشستهاید و هرکدامتان گوشهای از کار را گرفته و بعد به دی میرسید و دربارهی پیشنهادها و فکرهای خلاقانه برای شمارهی ویژهی تولد بحث میکنید و در آن میان به دعوت از سردبیر و همکاران این روزهای دوچرخه، بهعنوان همکاران قبلی و قدیمی این هفتهنامه هم فکر میکنید و...
و از این رؤیای شیرین کیف میکردم. کیف میکردم وقتی شماها را در تحریریهی دوچرخه میدیدم. کیف میکردم وقتی ایدههای متفاوت و برای ما عجیب و غریبتان را در دوچرخه میدیدم و کیف میکردم... این اواخر اما انگار دستی مرا از رؤیاهایم بیرون انداخت. دلم میخواست لاغرشدن دوچرخه را نشانهی فرزتر شدنش ببینم، اما واقعیت این نبود، هرچند به نظرم میشود این استفاده را هم از لاغرشدن دوچرخه ببریم و کاری کنیم که به فرزتر شدنش منجر شود.
واکنشها و حرفها و تصمیمها و تماسها امیدوارم میکرد. وقتی صدای دوستی را از پشت گوشی تلفن میشنیدم که احوال دوچرخه را میپرسید، وقتی از همراهیشان میگفتند و مینوشتند، دلم قرص میشد. اما تا میخواستم احساس دلگرمی بکنم یکدرمیان شدنش، دو هفته دور ماندنش از شما و... باز مرا هم از رؤیاهایم دور میکرد. این چند ماه بارها به رؤیایم فکر کردم. مرتب و نامرتب بین واقعیت و رؤیا در آمد و شد بودم تا اینکه شما جرقهی کار تازهای را زدید.
شما نوجوانهای دوچرخهای امسال هم با هدیههایتان غافلگیرمان کردید. به نظرم، هدیهی تولد امسال دوچرخه #هم_چنان_رکاب_بزن است که شما نوجوانان دوچرخهای برای نشاندادن حمایتتان آن را همراه پیامی زیبا در صفحههای اینستاگرام منتشر کردید. هدیهی تولد دوچرخه استوریهای تماشایی و عکسهای دیدنی و خاطرههای خواندنی نوجوانان دیروز و امروز دوچرخه است. خوشحالم که به این خوبی درک و آگاهیتان را با مطالبهگری گره زدید و نشان دادید اگر لازم باشد، چهقدر محکم پای حمایت از دوچرخهتان میایستید. به نظرم، این مهمتر از هر نتیجهای است که بهدست بیاید. دوچرخهی شما توی دلهایتان هست، چه مطالب و تصاویرش روی کاغذ بیاید و با مرکب بر روی کاغذ نقش ببندد و چه در فضای مجازی منتشر شود و چه... دوچرخه همانجایی است که شماها هستید. بمانید با دوچرخه که میدانم میمانید.
دوست شما و نشریهی دوچرخه: سردبیر