به گزارش خبرنگار جماران؛ احمد مسجدجامعی در مراسم دومین سالگرد رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: هاشمی را همه ما میشناسیم و بسیاری از مردم دوستدار انقلاب نیز در سراسر دنیا، ایشان را میشناسند. هاشمی شخصیتی در خدمت نظام و انقلاب و مردم بود، ولی زوایای پنهانی در حوزه اندیشه، سیره و عمل ایشان وجود دارد که بهجاست در چنین نشستهایی به آن بپردازیم.
- روایت یک ملاقات با آیتالله هاشمی
وی افزود: هر چند بیشتر بر مشی سیاسی آیتالله تاکید شده و در برخی نشستها درباره نقش و جایگاه ایشان در توسعه صنعتی و گسترش زیربناهای کشور گفتهاند اما واقعیت این است که وجوه فرهنگی ایشان، کمتر مورد بحث قرار گرفته است.
مسجدجامعی بیان کرد: در یکی از ملاقاتهایی که با مرحوم آیتالله هاشمی داشتم، سخن از «دشمنی با اهل فرهنگ و هنر و رسانه» پیش آمد و من گفتم اگر زندگی و فعالیت هر طبقهای از طبقات اجتماعی را زیر ذرهبین قرار دهند، مشکلاتی دیده میشود که همین قدر قابل انتقاد خواهد بود، اما کسانی تمام این طبقات را رها کرده و تنها اهل فرهنگ و هنر و رسانه را نشانه گرفته اند.
- نکتهای که آیتالله به آن اشاره کرد چه بود؟
عضو شورای شهر تهران ادامه داد: ایشان در پاسخ به این صحبت، به نکتهای اشاره کردند که برای فهم بهتر رفتارهای فرهنگی گرهگشاست و گفتند که منظور این افراد که تعرض به اهل فرهنگ دارند، نه اهل فرهنگ و هنر، بلکه قدرت است و فرهنگ، پوششی است که برای حمله به دولت انتخاب کردند و ادامه دادند که اگر در همین حوزهها افرادی از خودشان باشند، این اعتراضها بسیار کاهش پیدا کرده یا حتی شما دیگر شاهد هیچ اعتراضی نخواهید بود؛ با اینکه همان رویههایی که دیگران داشتند نیز دنبال میشود.
وی بیان کرد: آقای هاشمی در آنجا گفتند که ماهیت قضایا در این نگاه چندان مهم نیست ولی این مهم است که چه کسی در چه جایگاهی قرار گرفته است. ایشان توجه ما را به این نکته و سوال جلب کردند که چرا بیشتر این تحرکات به ظاهر فرهنگی، در مناسبتهای خاص نظیر هفته دولت انجام میشود؟ برای نمونه به دفتر نشریهای حمله شده یا کتابفروشی به آتش کشیده میشود؟
- حتی فعالیتهای مبارزاتی هاشمی نیز جنبه فرهنگی داشت
مسجدجامعی با مروری بر آثار هاشمی پیش از انقلاب گفت: در آثار آقای هاشمی پیش از انقلاب، دقتهای ویژهای نهفته است و صرفا برای ترجمه یا تالیف، کتاب با شخصیتی را انتخاب نکرده است. برای نمونه، اگر در میان این همه شخصیت تاریخی به سراغ امیرکبیر میرود، شما بدانید با توجه به شرایط و ظرفیتهای زمانه نکتهای در این جستجو وجود دارد.
وی افزود: اگر هاشمی «نشریه مکتب تشیّع» را در دهه سی تأسیس می کند، باید بدانید که فهم متفاوتی در ارائه مطالب آن نشریه وجود دارد. اگر هاشمی پیش از انقلاب را در نظربگیریم، متوجه میشویم که حتی فعالیتهای مبارزاتی او نیز جنبه فرهنگی داشت. او مشکل را در مبارزه با استعمار و استبداد، اساساً فرهنگی می دانست و می کوشید به سهم خود از طرق فرهنگی به این مسأله بپردازد. از آثار پیش از انقلاب او پیداست که هاشمی شخصاً مترجم، معلم، محقق و روزنامه نگار است.
- هاشمی جهان و زمان خود را خوب شناخته بود
این عضو شورای شهر تهران در ادامه بیان کرد: به واقع میتوان گفت که هاشمی، جهان و زمان خود را خوب شناخته و به نیاز و پرسش زمانه پاسخ داده بود. میدانیم طرح مسأله فلسطین بدون مسأله قومی و ضدیت با یهود کاری متفاوت است که هاشمی انجام داده است. زیرا در آن زمان دو تفکر در برابر فلسطین وجود داشت، یکی تفکر روشنفکران سکولار و چپ بود که ماجرا را از چشم قومیت میدیدند و دیگری تفکر اِخوانی بود که ماجرا را عربی میدید و میخواست جهان را به دو بخش اسلام و کفر تقسیم کرده و با حکم جهاد، جهان کفر را از پای درآورد.
وی بیان کرد: هاشمی متنی را انتخاب کرد که در آن یهودستیزی نبود، بلکه دفاع از مردم فلسطین بود. متنی را انتخاب کرد که در آن به جای نگاه قومی، نگاهی آزادیبخش وجود داشت. هاشمی از بنیانگذاران نشریه «مکتب تشیع» در سال ۳۸ بود. او تقریباً یک تنه و با امکاناتی محدود آن نشریه را تا سال ۴۲ ادامه داد و نشریه مکتب اسلام که امسال پنجاهمین سال انتشار آن است، همزمان با مکتب تشیع آغاز به کار کرد و هر دو به گونهای رقابت گونه در بین نشریات مذهبی در میان مردم، طلاب و حوزیان منتشر میشدند.
- هاشمی هیچگاه از فکر امیرکبیری که خود روایت کرده، غافل نماند
مسجدجامعی ادامه داد: اما نخستین تألیف هاشمی چنانچه از نام آن پیداست، باز هم جنبه ضدّاستعماری دارد. او در کتاب «امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» بر وجه ضد استعماری امیرکبیر انگشت نهاد. هاشمی در این کتاب «الگوی کاملاً ایرانی از مبارزه با استعمار» را نشان میدهد. او هیچگاه از فکر امیرکبیری که خود روایت کرده، غافل نماند. هاشمی در جایی چنین بیان می کند که اگر فقیهی دنیا دیده، جای امیرکبیر بود نیز همین کارهای او را می کرد. هرچند آقای هاشمی معتقد بود که کاش امیرکبیر، اصلاحات خود را در سایه تعامل و سازش با ارکان دولت پیش می برد که دوره صدارت او استمرار می یافت.
- هاشمی همیشه راه را برای گفت و گو و مذاکره با جهان باز نگه میداشت
وی افزود: باید ببینیم که هاشمی در دوره بعد از انقلاب، به عنوان رئیسمجلس، رئیسجمهور و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، چه نقشی را در حوزه فرهنگ ایفا میکند. از هاشمی رئیس مجلس در حوزه فرهنگ، میتوان به مصوبات مهم فرهنگی در دوره ریاست او اشاره کرد که منجر به رسمیت یافتن بخش فرهنگ و هنر در قوانین و بودجه شد. در کنار این مصوبات نیز شاهد تصویب موافقتنامههایی با کشورهای خارجی در حوزه همکاریهای فرهنگی و هنری و ورزشی هستیم. هاشمی همیشه راه را برای گفت و گو و مذاکره با جهان باز نگه می داشت و در این دوره ما با کشورهای بسیاری موافقت نامه های همکاری داریم که در مجلس آن دوره به تصویب رسیده بود.
مسجدجامعی در ادامه گفت: دانشگاه آزاد در زمانی راه اندازی شد که برخی از استادان خبره و ممتاز، به دلایلی اجازه تدریس در دانشگاه ها نداشتند و دانشجویان هم به دلیل رد شدن در گزینشها، گرایش به مهاجرت پیدا میکردند. اما آقای هاشمی با حمایت از راهاندازی دانشگاه آزاد، کاری کرد تا از روند مهاجرت دانشجویان کاسته شده و از ظرفیتهای علمی کشور به نحو مطلوب استفاده شود. اما فارغ از این جنبه، دانشگاه آزاد آن زمان، توانست به لحاظ فرهنگی در آن سالها تاثیرات خوبی در کشور بگذارد و نسلی را پرورش داد که به دنبال توسعه فرهنگی و هنری از جمله تئاتر، سینما، موسیقی و کتاب بودند و به تنوع و تکثر فرم های فرهنگی و تولید و مصرف محصولات فرهنگی افزودند.
وی با اشاره به دوره ریاستجمهوری آیتالله هاشمی گفت: بر اساس آمارها تعداد عناوین کتابهای منتشره در این دوره بیش از دو برابر افزایش یافت و از ۷۷۰۰ به ۱۵۰۰۰ عنوان رسید. نشریات نیز بیش از ۳۰۰ درصد رشد داشتند. آثار صوتی هم نزدیک به سه برابر شدند. اجرای تئاتر نیز از دوبرابر گذشت.
نخستین روزنامه رنگی و متفاوت از لحاظ محتوا و فرم و زمان انتشار «همشهری» در سال ۷۱ منتشر شد و پس از آن روزنامه های ایران و جام جم به بازار مطبوعات روانه شدند و دوره جدیدی در روزنامه نگاری و رسانه آغاز شد. عناوین مطبوعات در سال ۱۳۷۰ سیصد عنوان و در سال ۱۳۷۶ به ۱۰۵۳ عنوان رسید.
کمتر شخصیتی چون هاشمی داریم که تا این اندازه، خود را در معرض رای مردم قرار داده باشد
این عضو شورای شهر در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: پایبندی آقای هاشمی به مردمسالاری باعث شد که ایشان در تمامی سالهای پس از انقلاب در مناسبتهای مختلف، نمایندگی مردم را بپذیرد. به عبارت دیگر، در جمهوری اسلامی کمتر شخصیتی را داریم که تا این اندازه، خود را در معرض رای مردم قرار داده باشد و این واقعاً اعتقاد واقعی ایشان را به مردم سالاری نشان میدهد.
وی گفت: ایشان در ۳۹ سال بعد از انقلاب، ۱۴ بار خود را در معرض رای مردم قرار داد. یعنی تقریباً هر سه سال یکبار که در موارد بسیاری موفق به اخذ رای مردم شد و در مواردی هم از نمایندگی بازماند و در انتخابات آخر نه تنها توانست حائز بالاترین میزان رای شود، بلکه توانست فهرست مورد نظر خود را به نتیجهای مطلوب برساند.
مسجدجامعی یادآور شد: در دوره ای که یکسان شدن قیمت ارز مطرح شد و قیمت کالاها افزایش چشمگیری یافت دولت هاشمی، مابه التفاوت بهای قدیم و جدید کالاهای فرهنگی را محاسبه و آن را در اختیار دستگاه متولی فرهنگ و هنر قرار داد که گشایشی در کارها ایجاد کرد و خاطره ای ماندگار بر جای نهاد. اما دوره دوم ریاست جمهوری ایشان همراه با «ممیزی سخت و بی سابقه» ای بود که موارد عینی آن به عنوان طنز تلخ، نقل محافل می شد هرچند نمی توان گفت که هاشمی درد ممیزی را نمی شناخت؛ کتابهای ایشان در قبل از انقلاب نیز جزو کتابهایی است که مورد ممیزی قرار گرفته است. دیدگاه آقای هاشمی این بود که به نظر نمی رسد بخش فرهنگ صرفا در اختیار دولت باشد و عمده عوامل فرهنگ ساز، خارج از اختیار دولت است. ایشان در بخشی از سخنانش می گوید با سلیقه ی خود در مورد فرهنگ کار نمی کردم. واگذار کردن یکپارچه فرهنگ به «گروه افراطی» هیچ مشکلی را حل نمی کرد.
آقای هاشمی بیشتر از سوی کسانی به دنبال کردن سیاست های فرهنگیِ مغایر با اصول انقلاب، متهم شده و می شود که عمومِ این منتقدان، درگیر کار آفرینش فرهنگی هنری نبودند و عمده فعالیت شان بر «عیب جویی و نگاه غیر منصفانه» متمرکز بود، همان کسانی که حتی مرگ آیت الله هاشمی، نقطه پایانی بر عیب جویی هایشان نشده است.