موتورهای عظیم لانچری (پرتابه) که کپسول فضایی سایوز 9-TMA بر روی آن قرار میگیرد به همراه این ترن به آهستگی در دل شب پیش میرود تا خود را به سکوی پرتابی برساند که تا 2 روز بعد قرار است یکی از پرتابهای مهم خود را به انجام برساند.
400 کیلومتر بالاتر از قزاقستان فضانوردان شاتل فضایی آتلانتیس ماموریت خود را به پایان رساندهاند.
آنها آمادهاند تا 18 سپتامبر با خدمه ایستگاه بینالمللی فضایی خداحافظی کنند و به زمین بازگردند و خدمه ایستگاه خود را برای میهمانان جدید خود آماده میکنند.
صدها کیلومتر جنوبتر از بایکونور مردم ایران در پای گیرندههای خود به تماشای گفتوگوی یکی از مهمترین میهمانان بایکونور نشستهاند.
آنها صدای انوشه انصاری را میشنوند که اگرچه تا چندی پیش عده قلیلی او را به نام میشناختند اما اینک یک باره و با نزدیک شدن 18 سپتامبر 2006 او یک چهره ملی است.
اما انوشه انصاری کیست؟
دختر جوانی که در 16 سالگی با خانواده خود به آمریکا سفر کرد تا در حالی که حتی زبان انگلیسی را به درستی نمیدانست از فرصتهایی که در مقابلش قرار میگرفت بهترین استفاده را کند، اینک بر صدر تیتر رسانههای دنیا نشسته است.
اما سفر فضایی غیردولتی انوشه انصاری تنها پردهای از موفقیتهای بیشمار او است.
آنهایی که با صنعت IT آشنایند بسیار پیش از علاقهمندان فضا نام انوشه انصاری و خانواده انصاری را میشناختند.
دانشآموخته دانشگاههای جرج میسون و جرج واشنگتن در رشته مهندسی برق و الکترونیک بعد از فارغالتحصیلی و راهاندازی شرکت tti به همراه خانواده خود به چنان موفقیتی دست یافت که جامعه صنعتی آمریکا نتوانست او را نادیده بگیرد و او را یکی از موفقترین زنان دنیای IT جهان معرفی کرد.
شرکت تحت مدیریت او به یکی از معدود شرکتهای جهان تبدیل شد که در هر سال سودی بیش از 100% سال قبل به دست میآورد و اختراعات ثبت شده او نام او و شرکتش را در زمره یکی از موفقترین شرکتهای جهان قرار داد و نام انوشه را در رده یکی از چهرههای برجسته مدیریت جوان جهان ثبت کرد که با نامهای بزرگی در این زمینه مقایسه میشود.
انوشه و خانواده انصاری که به موفقیت قابل توجهی رسیده بودند باز هم خطر کردند؛ کاری که برای رسیدن به موفقیت در این سالها بارها انجام داده بودند. سودای ثروت و شهرت آنها را فرا نگرفت و آنها به رویای خود پرداختند.
با تأسیس پرودا سیستم، اینک فرصتی فراهم آمد تا خانواده به نقشی که میدانست تاریخ برای او در نظر گرفته است بپردازد.
رویای فضا از روزگاری که انوشه دخترکی کوچک در تهران بود او را لحظهای رها نمیکرد.
«همیشه به آسمان پرستاره نگاه میکردم و میخواستم بدانم آیا آن دورها و بر روی سیارهای دور دست هم آیا دخترکی نگاه خود را به آسمان دوخته است؟» سال 2000 بود که اولین گام بزرگ را برداشت.
انصاریها از جایزه X پرایز حمایت کردند تا آغاز عصر جدید فضا در تاریخ به نام آنها گره بخورد. آنها جایزه خود را به نخستین فضاپیمایی دادند که توانست بدون مشارکت دولتی از مرزهای فضا بگذرد. اما این آغاز رویا بود.
انوشه و خانواده او که چندین شرکت برای کمک به افزایش سطح زندگی مردم و ایجاد تغییر در زندگی مردم را رهبری میکردند و به چندین مرکز غیرانتفاعی دفاع از کودکان کمک میرساندند اعلام کرد براساس اهمیت فضا در آینده مردم تلاش خواهد کرد فعالیتهای فضایی شتاب بیشتری گیرد و به همین دلیل جایزه X را به طرحهای جسورانهای که بتواند انسان را به هزینه کم به ماه یا مریخ برساند تعمیم داد. «چیزی که در فضا مهم است دیدن زمین بدون هیچ مرز و محدودهایاست.
شما با دیدن این زمینه آبی در میان سیاهی آسمان خواهید دید که همه ما چقدر در خطریم و باید به سیاره خود کمک کنیم». این سخن جانمایه ایدهاش شد و به همین دلیل بود که انوشه تصمیم گرفت برای آن که مردم شانس بیشتری برای تجربه این موضوع داشته باشند طرح بندرگاههای فضایی را برای سفرهای زیر مداری اجرا کند.
این طرح سال 2008 محقق خواهد شد تا برای اولین بار بندرگاه فضایی پا از قلمرو داستانهای تخیلی بیرون گذارد. دهها طرح و پروژه فضایی و نجومی دیگر در حال تدوین بود که انوشه تصمیم گرفت مردم را به چیزی تشویق کند که خود تجربه کرده باشد و به همین دلیل پس از مذاکره با شرکت اسپیس ادونچر به عنوان یک توریست فضایی درخواست سفر به مدار زمین و اقامت 10 روزه در ایستگاه بینالمللی فضایی را داد.
اما سابقه او از یک سو و اقدامات بعدی او از سوی دیگر، همچنین تلاش پیگیری که در دوران تمرینات سخت خود نشان داد، باعث شد تا حتی آژانسهای فضایی روسیه و اروپا نام او را به عنوان یک شریک فضایی مطرح کنند و نه توریست فضایی چرا که با این که وی هیچ تعهدی برای انجام فعالیت ترویجی یا علمی نداشت اما پروژهای بزرگ را آغاز کرد که در راس آن ترویج فضا و اهمیت آن برای مردم بود و در کنار آن چندین آزمایش علمی در باره تغییر رفتار بدن در شرایط بیوزنی که با یاری آژانس فضایی اروپا تدارک دیده شده بود.
او از سوی دیگر سعی کرد تا از همه عناوین و امکانات خود برای تحقق رویای کودکیاش یاری گیرد. او اینک نه تنها نخستین ایرانی فضانورد، نخستین بانوی جهانگرد فضایی، نخستین بانوی مسلمان عازم فضا و نخستین سفیر فضایی است، که نخستین وبلاگ نویس فضایی نیز است.
او در گفتوگوهای خود و نوشتههایش قصد دارد به مردم و به خصوص جوانان ثابت کند محدودیتی برای خود قائل نشوند و اگر رویایی در سر دارند بکوشند تا بدان دست پیدا کنند، همانگونه که اینک او به کمک تلاش خود (و نه ثروتی باد آورده یا میراث پدری) به چنین آرزویی رسیده است و از سوی دیگر اهمیت فضا را به مردم زمین یادآوری کند.
نقش غیرقابل تحقیقات فضایی در ارتقای سطح زندگی انسان را «من شاید بتوانم 100 تا 100 هزار نفر را از گرسنگی نجات دهم اما با این کار مشکل گرسنگی جهان حل نخواهد شد.
من در فضا سرمایهگذاری میکنم و جوانان مستعد را به سرمایهگذاری در این کار دعوت میکنم چرا که در تحقیقات فضایی است که شما میتوانید کشت را به گونهای کنترل کنید که با خشکسالی دچار قحطی نشوید، آب را درست مصرف کنید و دهها کار دیگر که ریشه گرسنگی را نابود خواهد کرد. من دوست دارم مشکل را از ریشه حل کنم حتی اگر بیشتر طول بکشد.»
انوشه انصاری روز 18 سپتامبر دروازههای فضا را به روی ایرانیان باز خواهد کرد. او 10 روز در فضا خواهد بود.
نقش او را در فعالیتهای فضایی باید سالهای بعد مرور کرد اما از همین امروز میتوانیم ایمان داشته باشیم نام او به عنوان یکی از پیشگامان عصر فضا برای همیشه در کتاب تاریخ ثبت خواهد شد و به همین دلیل است که رئیس سازمان فضایی ایران با صدور بیانیهای از او حمایتی کامل کرده است و نقش تاریخی او در پیشرفت صنایع فضایی غیردولتی را مورد ستایش قرار داده و بابت تلاشهایش از او تقدیر به عمل آورده است.
هفته پیش رو برای ایرانیان روزهای خاطرهانگیزی خواهد بود. زمانی که این هفته ایستگاه بینالمللی فضایی از فراز سر شما عبور کرد و آن را با چشمان غیرمسلح خود چون نقطهای درخشان در آسمان دیدید به یاد آورید که چشمان هموطن شما نیز به سرزمین مادری شما دوخته شده است.