اصل 144 قانون‌اساسی نیز تصریح‌می‌کند: «ارتش جمهوری‌اسلامی‌ایران باید ارتشی مکتبی و مردمی باشد و از افراد شایسته استفاده‌کند تا به اهداف انقلاب‌اسلامی مومن و درراه تحقق آن فداکار باشند.»
نیروهای سه‌گانه ارتشایران، دردوران پیروزی انقلاب‌اسلامی و پس از آن، درعمل ثابت‌کردند معتقد به نظام جمهوری‌اسلامی ایران و قانون‌اساسی کشورمان هستند. عملکرد ارتشایران در هشت‌سال جنگ‌تحمیلی نشان‌داد شایستگی حمایت و پشتیبانی از رهبرکبیر انقلاب حضرت‌امام‌خمینی(ره) را نیز دارد.
حضرت‌امام‌خمینی(ره) در 28فروردین سال1358 درست زمانی که جو تاریک و مبهمی در‌فضای جامعه، به‌خصوص اذهان نظامیان به‌وجود آمده بود و دشمنان‌انقلاب، نغمه انحلال ارتش را سرداده بودند، به‌عنوان بزرگ‌ترین حامی‌ارتش، پا در میدان نهاد و باصدور فرمان‌مهم و تاریخی‌اش، خیال دشمنان‌انقلاب را نقش برآب کرد:
«... ملت‌ایران موظف‌اند از ارتش‌اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه ازآنان بنمایند. اکنون ارتش در خدمت اسلام است و ارتش، اسلامی است و ملت‌شریف لازم است آن‌را به این‌سمت رسما بشناسند و پشتیبانی خود را از آنان اعلام‌نمایند... ما و شما و ارتش برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم...»
با صدور این‌پیام تاریخی، نیروهای‌رزمنده و دلاور ارتش حماسه‌هایی به‌یادماندنی در‌دفتر تاریخ قیام ملت‌ایران به‌ثبت رساندند.
ارتش، در سال‌های پس از جنگ‌تحمیلی، همواره برای حفظ آمادگی رزمی نیروها و حتی تقویت و بهینه‌سازی توانمندی‌های نظامی، تمرینات حرفه‌ای را درصدر برنامه‌هایش قرارداده‌است؛ رزمایش «ضربت‌ذوالفقار» را که اواخر مردادماه سال‌جاری در گستره وسیعی از خاک‌کشورمان برگزار شد، می‌توان نمونه‌ای از برنامه مدون ارتش برای حفظ آمادگی رزمی قلمداد کرد.
این‌رزمایش باتوجه به التهابات‌جدیدی که ناشی‌از جنگ 33روزه اسراییل علیه لبنان و حضور نیروهای فرامنطقه‌ای در اطراف کشور به‌وجودآمد، نشان‌داد نیروهای‌مسلح‌ارتش همیشه نسبت به اتفاقات پیرامون کشور آماده و هوشیار هستند، اما ارتش کشورمان تا چه‌حد آمادگی دفاع و دفع‌تجاوز حملات احتمالی از سوی آمریکا و اسراییل را دارد؟ تحریم‌های اقتصادی احتمالی تا چه حد بر‌روند تامین ادوات نظامی نیروهای‌مسلح تاثیرگذاراست؟ آیا توان‌رزمی ارتشایران قدرت مقابله با ارتش مکانیزه و مجهز آمریکا و به‌تبع آن اسراییل را دارد؟
با امیر سرتیپ دکتر «محمدحسین دادرس» فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، درباره آخرین وضعیت آمادگی رزمی ارتش، به‌خصوص نیروی‌زمینی، گفت‌وگو کرده‌ایم.
امیر دادرس، دارای درجه‌دکتری مدیریت‌استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع‌ملی است. سابقه خدمتی 27ساله امیر دادرس در ارتش و تجربیات ارزشمند او فرمانده گروهان،گردان، تیپ، 25، لشکر64 و همچنین معاون هماهنگ‌کننده نیروی‌زمینی و جانشینی نیروی‌زمینی بوده‌است و اکنون فرماندهی نیروی‌زمینی است،تجربه‌های او باعث‌شد امیر با بیان کارشناسی و علمی به‌سوالات ماپاسخ‌‌دهد.
بیش از دو‌دهه از جنگ‌تحمیلی علیه ایران می‌گذرد. ارتشایران به‌عنوان نیروی‌نظامی کلاسیک دردوران پس از جنگ چه‌اقداماتی برای‌تقویت، به‌روزرسانی و تجدیدقوای نیروها و تسلیحات‌نظامی انجام‌داده‌است؟
- امروز عصراطلاعات و شبکه‌جهانی‌ارتباطات این‌امکان را برای ما فراهم‌کرده تا از علومی‌که درعرصه نظامی و دفاعی مطرح است، مطلع‌شویم و ببینیم در چه‌مرحله‌ای قرار داریم. سازندگان بین‌المللی ادوات و تسلیحات نظامی نیز مجبورند برای فروش محصولات‌شان آن‌ها را معرفی کنند.
ما در دانشگاه‌های نظامی‌مان، به‌صورت دقیق روی دفاع‌مقدس کار کرده‌ایم و از آن بهره‌گرفته‌ایم. رفتار دیگرکشورها را نیز مطالعه کرده‌ایم؛ به‌صورتی که امروز تعدادی از خلبانان‌کشورهای‌خارجی درایران آموزش‌می‌بینند. می‌توانم بگویم آموزش، تحقیق و توسعه، سه‌هدف عمده‌ای است که درارتش همواره مورد‌تاکید و توجه قرارگرفتهاست.
آمریکا دراکثر کشورهای اطراف ایران پایگاه نظامی مستقرکرده تا درصورت لزوم از نزدیک‌ترین محل ممکن به‌ایران تجاوز را آغازکند. آیا فکر‌نمی‌کنید درصورت حمله‌نظامی احتمالی ازسوی اسراییل یا آمریکا، در گام‌نخست ایران یک‌پله از متجاوزین عقب‌تر باشد؟
ـ این‌طور نیست. ما درفضایی که آمریکایی‌ها فکرش را هم نمی‌کنند، نفوذکردیم. ما درحوزه جغرافیایی آمریکایی‌ها وارد نشده‌ایم، اما ازنظر فرهنگی، ملت‌ها به‌گونه‌ای با نگاه به‌ایران بیدار شده‌اند که ایالات‌متحده در هیچ‌جا احساس امنیت نمی‌کند. آمریکایی‌ها درعراق جرات حضور دربین مردم را ندارند، اما ما به‌راحتی بین مردم می‌رویم. پس دراین عرصه ورود ما بیش‌تر از آن‌ها بوده است.
آمریکایی‌ها توانسته‌اند وارد کشورهای‌اسلامی شوند، اما هیچ امنیتی ندارند. آمریکایی‌ها اگر ما را موردحمله قراردهند، ما قابلیت دسترسی به آن‌ها را برای خودمان ایجادکرده‌ایم.
در پنتاگون طرحی باعنوان «ضربت جهانی» مراحل‌پایانی خود را می‌گذراند. براساس این‌طرح، قراراست نوعی موشک «بالستیک قاره‌پیما» ساخته شود که می‌تواند هرهدفی را در هرمنطقه کره‌زمین در یک‌ساعت نابود کند. اسراییل نیز این‌روزها درصدد تقویت سیستم ضدموشکی است تا بتواند دربرابر حملات موشکی که تا پیش ازاین آسیب‌پذیر بود مقاومت‌کند. رژیم‌صهیونیستی به‌تازگی دو زیردریایی‌هسته‌ای با قابلیت شلیک موشک‌های‌اتمی روسی، از آلمان خریداری‌کرده‌است. آیا می‌توان این‌گونه تحلیل‌کرد که آمریکا و اسراییل برای حمله‌نظامی به‌ایران آماده‌می‌شوند؟
- جمله‌ای در سوالتان بود که جالب به‌نظر می‌رسید. این‌که آمریکایی‌ها می‌گویند موشکی ساخته‌ایم که در یک‌ساعت هرجا را که بخواهیم نابودمی‌کند. ببینید مشی دنیای استکباری نابودی همه دنیاست. آمریکایی‌ها به‌مردم خودشان هم رحم‌نمی‌کنند.
بنابراین این‌که بتوان باورکرد آمریکا توانایی‌نظامی دارد که می‌توانسته در عراق به‌کاربگیرد اما نگرفته و مثلا برای حمله به کشورهای دیگر کنارگذاشته، غیرمنطقی است. آن‌ها از دنیای رسانه‌ای برای بزرگ‌نمایی توان خوداستفاده می‌کنند. عملیات‌روانی و شایعه‌پراکنی، بخشی از تلاش آن‌هاست. اما ما توان‌واقعی دشمن خود را شناخته‌ایم.
ارتش‌اسراییل بزرگ‌ترین‌ارتش منطقه است یا مجهزترین؟
ـ متجاوزترین ارتش منطقه.
ارتش عراق چه‌طور؟
ـ منظورتان آن ارتشی است که در هشت‌سال جنگ تحمیلی علیه ما قرار داشت؟
بله.
ـ ارتش‌عراق درآن‌زمان چون چاه‌آبی بود که آبی نداشت، بلکه در آن آب می‌ریختند و دوباره ازآن می‌کشیدند. ارتش‌ما چشمه‌جوشان بود.
درجنگ، هیچ‌کشوری به ارتشایران کمک مالی و نظامی نکرد. اما ما درزمان جنگ وقتی یک‌سنگرعراقی را می‌گرفتیم، در آن انواع کنسروخارجی و سلاح‌های ساخت کشورهای‌مختلف را پیدا‌می‌کردیم. اما سرانجام ارتش‌صدام شکست خورد.
عامل پیروزی ایران در جنگ‌تحمیلی چه‌بود؟
ـ عوامل مختلفی دراین پیروزی دخیل بودند. ایمان‌مردم، با خدا بودن مردم، رهبری‌نظام، اتحادمردم، یک‌پارچگی مردم و نیروهای کارآمدی که درصحنه بودند. ما درآن‌زمان می‌دیدیم که صدام در جنگ، نیروهایش را به‌زور به صحنه می‌آورد.
صدام درمحله‌های عراق جست‌وجو می‌کرد و اگر یک‌نفر را پیدامی‌کرد که از جبهه فرارکرده، او و بستگانش را به‌زور تحویل همسایگانش می‌داد تا اعدام‌شان کنند. صدام می‌خواست باایجاد اختلاف درجامعه نیروها را درخط نگه‌دارد و دیدید که وقتی جنگ تمام شد دوملت چه‌گونه همدیگر را درآغوش گرفتند. بنابراین ملت‌ها نبودند که با هم می‌جنگیدند، بلکه این‌نیروی‌صدام بود که می‌خواست تجاوز کند.
حزب‌الله لبنان به‌عنوان یک‌حزب و نه یک‌نیروی‌نظامی موفق‌شد درجنوب این‌کشـور منـظم‌ترین ارتـش‌نامنظـم را تشـکیل‌دهد و برنـامه‌های تجاوز ارتش‌اسراییل را ظرف 30روز باشکست مواجه کند. به‌نظرشما چه‌عواملی باعث‌شد حزب‌الله لبنان فاتح جنگ‌اسراییل شود؟
-هیچ‌کشوری درتجاوز به‌کشور دیگر موفق‌نمی‌شود؛یعنی انگیزه‌ای که بخواهد یک‌ملت را درکشور دیگر به‌خاطر منابع و منافع‌اقتصادی دربندکند و به آن‌ها تجاوزکند، هرگز موفق‌نیست.
اسراییلی‌ها نمی‌خواهند کشته‌شوند. بنابراین به‌زورمی‌آیند و باآن تانک‌های به‌قول خودشان پیشرفته، با آن‌تجهیزات‌آمریکایی و بمب‌های انگلیسی به‌صحنه می‌آیند، اما درمقابل، عناصرحزب‌الله جلوی آن‌ها بلند‌می‌شوند و آن‌ها را شکست‌می‌دهند. عناصر حزب‌الله خوب توانستند از زمین استفاده‌کنند. حزب‌الله تا پای جان آماده دفاع بود، اما ارتش رژیم‌صهیونیستی برای تجاوز آمده بود.
ارتش‌هایی که متکی به ادوات نظامی هستند و تنها از طریق آن‌ها تحرک‌نظامی انجام‌دهند، معمولا نقطه‌ضعف‌هایی هم دارند که اگر نیروهای‌نظامی درگیر باآن ارتش به این نقطه‌ضعف‌ها واقف باشد، قطعا می‌تواند ازاین‌طریق، فاتح میدان‌جنگ شود. شما تا چه حد برروی برنامه‌های ارتش‌آمریکا و اسراییل کار‌تحقیقاتی انجام‌داده‌اید؟
ـ بسیارزیاد. ما کشورهایی مانند عراق و افغانستان را، درداخل، بیرون و از نزدیک مطالعه‌کرده‌ایم. بنده حتی‌خودم چندوقت پیش در بازدیدی که از مناطق‌مرزی داشتم، بالای یک‌برجک دیده‌بانی کنار اروند رفتم و چیزی حدود سه‌ساعت روی برجک ایستادم و شیوه‌جنگ آمریکایی‌ها و نیروهای‌متجاوز را دیدم. کارشناسان زبده‌ای تحرکات‌دشمن را درمنطقه به‌دقت بررسی‌کردند.
امیر؛ راهبرد نظامی ایران چیست؟
-دکترین دفاعی جمهوری‌اسلامی، بازدارندگی را اصل قرارداده و به‌همین‌خاطر تجاوزنمی‌کنیم، اما از حقوق‌خودمان دفاع‌می‌کنیم. ما در این‌راستا، شیوه‌های‌مناسبی را درتاکتیک، تکنیک و تجهیزات انتخاب‌کرده‌ایم.
در این دکترین دفاعی، آستانه‌تحرک نیروهای‌ارتش چه‌زمانی تعیین‌شده‌است؟
-هرزمان منافع‌ملی کشور تهدیدشود. برای تهدید متخصصان تعاریفی ارایه‌کرده‌اند. گاهی‌تهدید بافرصت است گاهی بدون‌فرصت. گاهی‌هم تهدید عملی‌می‌شود و یک‌بحران به‌وجود می‌آورد.
بحران‌ها هم تعریف‌‌شده‌اند. این‌بحران‌ها یا تعجیلی هستند یافرصت‌دار. اگر تهدید دریکی از نقاط‌مرزی کشورمان به بحران تبدیل‌شود، نیروهای‌نظامی حالت‌تدافعی به‌خودمی‌گیرند و درصحنه حاضرمی‌شوند.
درشرایطی که در چندماه گذشته، ایران به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم از سوی قدرت‌های غربی و رژیم‌صهیونیستی مورد تهدید قرار می‌گیرد؛ فکر‌نمی‌کنید لازم‌است دکترین‌نظامی‌ایران از حالت بازدارندگی دفاعی به‌حالت پیش‌گیرانه، آن‌هم با هدف جلوگیری از حمله‌نظامی آمریکا یا اسراییل تغییرپیداکند؟
ـ اول این‌که، رژیم‌صهیونیستی در قد و اندازه‌ای نیست که بتواند به‌ایران حمله‌نظامی کند. اسراییلی‌ها حتی فکر حمله به‌ایران هم در ذهن‌شان نمی‌رود، چون ایران خیلی‌بزرگ‌تر ازاین حرف‌هاست. دوم‌این‌که دکترین‌نظامی ما، تجاوز نیست.
اصطلاح پیش‌گیرانه در مورد آمریکا درست است. اما در چه‌حوزه‌ای؟ آمریکا از این‌که مسلمان‌ها بیدار شوند پیش‌گیری می‌کند. پیش‌گیری می‌کند از این‌که ملت‌ها حقوق‌شان را بخواهند، اما درکل نیروهای‌آمریکایی متجاوز هستند. از آن‌طرف دنیا به این‌طرف چه‌کاردارند؟ مگر منابعی که در داخل یک‌کشور است متعلق به آمریکاست؟
ما هم نگفتیم دفاع می‌کنیم، گفتیم بازدارندگی می‌کنیم؛ یعنی هرحرکتی که بخواهد ما را تهدیدکند، ما به‌آن فکرکرده‌ایم و توان مقابله با آن را هم داریم.
آیا تکیه قوای‌نظامی‌کشور بر نیروی‌زمینی، منبعث از یک‌راهبرد دفاعی است یا این‌که بدون‌برنامه از پیش‌تعیین شده، این‌نیرو به بازوی‌قوی ارتش تبدیل‌شده‌است؟
ـ نیروی‌زمینی بنا به‌دلایلی که الان توضیح‌می‌دهم بیش‌تر به‌آن توجه‌شده‌است. البته نیروی‌هوایی و دریایی نیز بسیارقابل و توانا هستند.
کشور ما عمدتا ازنظر ژئوپلتیکی درجایی قرارگرفته که یا بحری است یا بری یا ترکیبی از این‌دو. کشورهایی که دسترسی به‌دریا دارند، باید توان‌دریایی بالاتری داشته باشند. توان‌دریایی بالاتر، علاوه بر این‌که قابلیت ایجادمی‌کند، محدودیت‌هایی هم دارد. یعنی آسیب‌پذیرتر هم می‌تواند باشد.
کشور ما به‌لحاظ جغرافیایی هم با دریا و هم با مرزهای‌خشکی ارتباط دارد. از همه مهم‌تر این‌که ارتباط ما با کشورهای‌مسلمان اطراف نیز ارتباط خوبی است.
به‌هرحال، اگر دشمن قصدنفوذ به خاک‌ایران را داشته‌باشد، توانمندی زمینی بالایی داریم که هیچ‌گاه ورود به‌کشور را برایش ممکن‌نمی‌کند. البته درصحنه هوایی هم به‌گونه‌ای بنیه‌دفاعی را تقویت‌کرده‌ایم که بتوانیم با هرنوع تهدید و تجاوز برخوردکنیم.
فکر‌می‌کنید تکیه بر نیروی‌انسانی در مقایسه با تجهیزات‌مدرن و پیشرفته جنگی می‌تواند ارتش را در جنگ‌های‌مدرن به پیروزی برساند؟
ـ تکیه بر نیروی‌انسانی خوب است، اما به‌کارگیری آن به‌جای تجهیزات خیلی‌زیبا نیست. تکیه ما بر روی نیروی‌انسانی قابل است. ما خلاقیت نیروی‌انسانی را به‌کار می‌گیریم و ابزار مورد نیاز را با آن می‌سازیم. اما هیچ‌گاه نیروی‌انسانی را به‌جای ابزار استفاده نمی‌کنیم. گرچه نیروی‌انسانی این استعداد را هم در کشورما دارد.
اگر یک‌بار دیگر مجبور شویم برای دفاع از منافع‌ملی‌کشور دربرابر تهاجمات‌دشمن، جنگ‌دیگری را تجربه‌کنیم تا چه‌حد در تامین تسلیحات شرایط‌مطلوبی داریم؟
ـ ما تجهیزات‌نظامی موردنیاز را از خارج وارد‌نمی‌کنیم که بخواهیم مشکل داشته باشیم. همه آن‌ها را خودمان تولیدمی‌کنیم. حتی آمادگی داریم به کشورهای مسلمان منطقه هرنوع تجهیزاتی بدهیم. این‌آمادگی درحدی است که کشورهای‌اسلامی هراندازه درخواست‌کنند، می‌توانیم نیازشان را برطرف‌کنیم.
ارتشایران کارخانه صنعتی هم دارد؟ تولیدات‌صنعتی ارتش چیست؟
ـ ما کارخانه‌های بسیارعظیمی داریم که سعی‌شده این‌کارخانه‌ها موازی کارخانه‌های صنایع دفاع کار نکنند. کارخانه‌های ارتش این قابلیت را دارند که اگر یک‌موقعی کشورهای‌دیگر ما را یاری نکنند، نیاز نظامی‌ارتش را تامین‌می‌کنند. ما الان تانک‌سازی، هلی‌کوپترسازی و برخی تولیدات‌دیگر را درکارخانه‌های ارتش تولید می‌کنیم.
تولیدات کارخانه‌های‌ارتش دومنظوره است؟
ـ کارخانه‌ها دردنیای امروز باید دومنظوره باشند تا توجیه اقتصادی داشته باشند. این‌کارخانه‌ها می‌توانند هم در خدمت صنایع‌کشور باشند و هم در خدمت صنایع‌نظامی.
ارتش در ساخت ادوات و تجهیزات‌نظامی درکارخانه‌هایش تا چه حد به واردات مواداولیه و تکنولوژی وابسته است؟ آیا این وابستگی در هرسطحی که قراردارد خطر این‌را که درتحریم‌های احتمالی‌اقتصادی منجر به قطع واردات و توقف‌تولید در صنایع‌نظامی شود، جدی و پررنگ‌نمی‌کند؟
ـ کارخوبی که صورت‌گرفته این‌است که کارخانه‌های ارتش به‌شکل کارخانه‌های‌منظم، در یک‌منطقه قرارندارند. بلکه بخشی از کارخانه‌های ما متعلق به بخش‌خصوصی است و الان هم دارند در تولیدات غیرنظامی فعالیت‌می‌کنند.
اما هروقت لازم‌باشد تجهیزاتی را که نیاز داریم با هرمیزان تیراژ تولید به‌آن‌ها سفارش‌می‌دهیم. درمورد تحریم هم که اشاره‌کردید، این‌حقیقت وجود دارد که امروز کشور به یمن تحریم‌های سال‌های‌گذشته در وضعیت مطلوبی قرارگرفتهاست.
شاید اگر همین تحریم‌ها نبود خلاقیت‌ها شکوفا نمی‌شد. شاید اگر دشمن ما را تهدیدنمی‌کرد و عادت‌مان می‌داد «مصرفی» باشیم، امروزاین‌قدر پیشرفت نکرده بودیم. ماامروز درارتش همه‌قطعات بال‌گرد را می‌سازیم.
همه قطعات F16 و F4 را تولیدمی‌کنیم. ضمن این‌که امروز دنیا آن‌قدر هم‌بسته نیست که دست‌ما به‌چیزی نرسد. ما الان موشک‌های پیشرفته قابل‌کنترل را به‌راحتی می‌توانیم برروی هواپیماها و بال‌گردهایمان نصب کنیم. بنابراین با تحریم‌احتمالی هیچ‌چیزی متوقف نمی‌شود.
به جنگ‌روانی اعتقاد دارید؟
ـ بله، جنگ‌روانی سهم‌عمده‌ای را در درگیری‌های‌نظامی بین کشورها دارد.
در چه‌مرحله‌ای؟
ـ هم قبل از شروع‌جنگ و هم درجنگ. امروز دشمن بیش از توان نظامی‌اش برای تبلیغات‌رسانه‌ای و عملیات‌روانی هزینه‌می‌کند. من آماری داشتم که نشان‌می‌داد آمریکا درسال، رقمی حدود 40میلیارد دلار به‌صورت غیرمستقیم صرف عملیات‌روانی می‌کند.
الان ملت‌اروپا و آمریکا از جنگ و تجاوز به عراق و افغانستان کاملا بی‌خبر هستند. ما اگر چهار خبر از گوانتانامو برروی سایت‌های خبری‌مان داریم، مردم آمریکا از همین‌اخبار هم اطلاع‌ندارند. آن‌جا همه خبرگزاری‌ها را خریده‌اند تا ملت‌شان ندانند در کشورهای‌دیگر چه‌کار دارند می‌کنند.
نیروی‌زمینی ارتش چه‌قدر روی جنگ‌روانی کار کرده است؟
ـ نیروی‌زمینی، مقابله با جنگ‌روانی را با تقویت‌ایمان و اعتقاد پرسنل در اولویت قرارداده‌است. به جنگ‌روانی هم درحد تخصصی و فنی پرداخته‌است.
تا به‌حال به فکر راه‌اندازی یک‌شبکه تلویزیونی متعلق به ارتش، مثل سایرکشورها افتاده‌اید؟
ـ من زیاد روی دیگرکشورها مطالعه‌نداشته‌ام، اما می‌توانم بگویم در کشور ما تلویزیون‌دولتی است و برای حوزه‌خصوصی رسانه‌دیداری و شنیداری ایجاد‌نشده‌است. البته کشورهای‌دیگر هم از ایجاد تلویزیون برای ارتش منظور خاصی دارند.
در بعضی کشورهای‌منطقه می‌بینیم ارتش تکلیف کشور را معلوم‌می‌کند. یعنی حرکت‌های‌سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این‌کشورها تابع خاص مسوولین‌نظامی است. اما در کشورما، ارتش در خدمت نظام مقدس جمهوری‌اسلامی‌ایران است. ارتش حاکم بر مسوولین نیست، بلکه زینت‌کشور است.
ارتش اتاق‌بحران هم دارد؟
ـ ما اتاق‌فکر داریم، اما برای بحران سازمانی داریم به‌اسم «بلیات». این سازمان برای همه حوادث فکرمی‌کند. اگر یک حادثه طبیعی در یکی از نقاط کشور اتفاق‌بیفتد تمام نیروهای‌ارتش بدون این‌که کسی به آن‌ها بگوید، برای امدادرسانی به حادثه‌دیدگان آماده می‌شوند. شما حتما حادثه‌بم را یادتان هست.
اولین‌نیروهایی که بلافاصله پس از زلزله به بم رسیدند، ارتش بود که در اولین‌لحظات حادثه، 12 فروند بال‌گرد به آن‌جا فرستاد. ارتش وظیفه‌ذاتی خود می‌داند که در مواقع بحران خدمت کند.
ارتش درحال‌حاضر در مرزهای کشور نیرو دارد؟
ـ بله.
چرا؟ ما که درگیر جنگ نیستیم.
ـ چهارلشکر ارتش در مرزهای‌غربی و جنوبی‌‌کشور به حالت آماده‌باش کامل هستند.
این لشکرها را تازه اعزام‌کرده‌اید؟
ـ خیر. از همان موقعی که جنگ هشت‌ساله علیه ایران به پایان رسید، منافقین به‌دنبال نفوذ در عراق بودند.
اگر یک‌نقطه پیدا می‌کردند، وارد خاک‌ایران می‌شدند و از آن‌طریق می‌توانستند در هرکدام از شهرها بمب‌گذاری کنند. اما ارتش راه را به‌طورکلی بست؛ ضمن این‌که هزاران کیلومتر میدان‌مین هم که در منطقه بود و از آن‌زمان بچه‌های ارتش شروع به پاک‌سازی کردند. ارتش تاکنون بیش از 10میلیون مین جمع‌آوری‌کرده‌است.
نیروی‌انتظامی از مرزها محافظت‌می‌کند؟
-نیروی‌انتظامی فعلا وظیفه حفاظت از مرز منطقه‌غرب و جنوب برعهده ندارد.این وظیفه به‌عهده ارتش است.
لشکر‌مرزی ارتش تا به‌حال با نیروهای آمریکایی درگیر هم شده‌اند؟
ـ شیطنت دنیای‌استکبار غیرمستقیم است.آن‌ها از عوامل‌منطقه‌ای استفاده‌می‌کند. اگر می‌توانستند می‌آمدند و داخل را به آشوب می‌کشیدند. اگر مرز باز بود، خیلی‌دوست‌داشتند بیایند و اذیت‌کنند.
امیر، به‌فعالیت ارتش در پاک‌سازی میادین‌مین درمنطقه اشاره‌کردید. بیش‌تر توضیح‌دهید.
ـ 15یگان مهندسی نیروی زمینی از همان بعد از جنگ تا‌الان دارند کار پاک‌سازی را انجام‌می‌دهند. پیش‌بینی می‌شود بیش از یک‌میلیون و 800هزارهکتار زمین‌آلوده به‌مین در مناطق‌مرزی کشورمان وجود دارد که نیمی از این مین‌ها را تاکنون یگان مهندسی نیروی زمینی ارتش پاک‌سازی کرده‌اند، اما وسعت منطقه، سختی‌کار، مرورزمان و نداشتن نقشه، دست‌به‌دست هم داده و کار پاک‌سازی را دشوار کرده است.
600نفر از این مهندسان هنگام پاک‌سازی به درجه جانبازی رسیده‌اند. البته تجهیزاتی به درخواست ارتش پیش‌بینی شده، اما تجهیزات در نیمی از جاها به‌کار‌نمی‌آید. در کار پاک‌سازی، عامل تعیین‌کننده، نیروی‌انسانی است. عامل انسانی است که باید از جانش بگذرد و داوطلبانه در گرما و سرما، روزی 10 تا 15فقره مین جمع‌آوری و خنثی کند.
ارتش کشورمان با توجه به رزمایش‌های موفقیت‌آمیزی که درچندسال گذشته انجام‌داد، به‌خصوص رزمایش اخیر ضربت ذوالفقار، آیا برنامه‌ای برای برگزاری رزمایش مشترک با کشورهای مسلمان یا کشورهای منطقه دارد یا خیر؟
ـ به‌سوال خوبی اشاره‌کردید. دنیای‌استکبار مقداری در این‌زمینه موفق بوده تا بتواند تحریکاتی انجام دهد تا کشورهای‌اسلامی به هم نزدیک نشوند.
اصطلاحی وجوددارد که می‌گوید امنیت تابع‌قانون بازده‌نزولی است. یعنی مثلا یک‌کشور می‌خواهد امنیت ایجادکند و می‌رود سراغ برخی ادوات‌نظامی. این ادوات تاحدی برایش امنیت می‌آورد. اگر حجم تجهیزات‌نظامی بیش‌تر شود، ناامنی می‌آورد.
پس وقتی یک‌کشور بیش‌تر به سلاح‌های‌نظامی بپردازد، دشمن کشورهای اطراف را حساس‌می‌کند تا آن‌ها هم بروند سلاح‌بخرند. بنابراین تجهیزات با یک‌نوع قاعده ناامنی می‌آورد. این‌جا برد و موفقیت برای فروشنده‌سلاح است.
اما کشورهای‌اسلامی اتحاد استراتژیک و برادری و نزدیکی خاصی باهم دارند. اما به‌تعبیر من امنیت می‌تواند تابع قاعده بازده‌صعودی باشد، نه‌نزولی. یعنی بین کشورهای‌مسلمان تعامل‌اقتصادی ایجاد شود؛ حتی تعامل‌اقتصادی با کشورهای غیرمسلمان.
رزمایش ضربت‌ذوالفقار یکی از پیام‌هایش این بود که ما می‌توانیم امنیتی ایجادکنیم تا دیگران بتوانند سرمایه‌گذاری‌کنند و با کشورمان روابط‌اقتصادی برقرارکنند. این رابطه‌اقتصادی خودش امنیت‌آفرین است. اگر قاعده خرید سلاح بازده‌نزولی داشت، این‌قاعده، بازده‌صعودی دارد.
رزمایش‌مشترک نیز باعث‌می‌شود آمریکایی‌ها نتوانند بگویند ما برای ایجاد امنیت آمدیم. دنیای‌اسلام با بیش از میلیاردها جمعیت و بازارعظیم کالا و انرژی‌فراوان به‌جایی و کشوری نیاز ندارد، بلکه دنیا به کشورهای‌مسلمان احتیاج دارد. پس خودش را باید با ما تنظیم‌کند.
رزمایش‌مشترک می‌تواند حامل این‌پیام باشد که ما می‌توانیم امنیت منطقه را خودمان برقرارکنیم. من فکر‌می‌کنم که نظام ما این آمادگی را دارد که رزمایش‌مشترک برگزار کند؛ مسوولان‌سیاسی این‌مطلب را بیان کرده‌اند. اما این‌تمایل باید دردیگر کشورها هم باشد. ما تجارب‌ارزشمندی داریم که می‌توانیم به کشورهای‌مسلمان منتقل کنیم.