این شایعهای است که در روزهای اخیر نه تنها زبان به زبان، بلکه سایت به سایت و وبلاگ به وبلاگ میچرخد و در افکار عمومی نقش میبندد.
کاهش افت فشار گاز همزمان با اعلام افزایش 3برابری میزان گازگرفتگیهای امسال از سوی برخی مسئولان (هر چند که در این آمار هم اتفاق نظری وجود ندارد و رئیس پزشک قانونی کشور افزایش 3 برابری تلفات در اثر گازگرفتگی را تأیید نمیکند) موجب شد تا سؤالی در اذهان شکل گیرد: درست است که سرمای هوا و بستن تمام درزهای محیط مسکونی میتواند عاملی برای کاهش میزان اکسیژن لازم در محیط باشد، اما آیا همزمانی کمبود گاز طبیعی با بالا رفتن آمار گازگرفتگیها حاکی از آن نیست که اتفاق دیگری در فرآیند تولید و توزیع گاز طبیعی افتاده است؟
بروز شایعه در چنین شرایطی با توجه به خصوصیات، ذهن خلاق و شم کارآگاهی ایرانیان به هیچ وجه دور از انتظار نیست، اما آنچه اینبار ماجرا را جالبتر میکند، وجود فرضیات علمی در پس این شایعات است: «در واقع مسئولین برای تسریع فرآیند گاز رسانی در فرآیند پالایش تغییراتی ایجاد کردهاند، که این تغییرات باعث تغییر درصد ترکیبات گاز طبیعی شده است. بالا رفتن درصد گازهای سنگینتر در گاز طبیعی عاملی برای سنگینتر شدن این گاز نسبت به هواست. عاملی که میتواند در گازگرفتگیهای این روزها مؤثر باشد.»
در این میان پروپان و بوتان بهعنوان متهمان ردیف اول ماجرا نامیده میشوند که با سنگین کردن گاز درون لولهها باعث افزایش گازگرفتگی شدهاند: «حدود ۸۰ تا ۹۵ درصد گاز طبیعی متان است زیرا در این صورت گاز چگالی پایینتری نسبت به هوا داشته، سبکتر خواهد بود و برای استفادههای خانگی مناسبتر است. اما در روزهای اخیر به سبب کمبود گاز، پالایشگاهها برای جبران افت فشار، فرآیند پالایش و نم زدایی گاز را به درستی انجام نمیدهند و در نتیجه درصد گازهای سنگینتر از متان (اتان، پروپان، بوتان و...) در گاز طبیعی افزوده شده به عبارتی گاز سنگینتر میشود.»
موافقان این فرضیه، در ادامه مشکل این کار را اینگونه توضیح میدهند: «این سنگینی، عملیات ترکیب با هوا و خروج از لوله بخاری را سختتر میکند. سنگین بودن گاز نسبت به هوا باعث خروج گاز و متصاعد شدن آن در فضا خواهد شد و از آنجاکه تمام ترکیبات هیدرو کربنی درصورت ترکیب با هوا از خود گاز مونوکسید کربن و دی اکسید کربن متصاعد میکنند، این فرآیند میتواند عامل اصلی گاز گرفتگی باشد.»
علاوه بر گازگرفتگی، آسیب دیدن لولههای گاز از دیگر مواردی است که به آن اشاره میشود: کوتاه کردن پروسه نمزدایی هرچند انتقال گاز از مخزن به مصرفکننده را تسریع میکند، اما فرسایش و خوردگی لولهها را در آینده رقم میزند.
از استاندارد خارج نمیشویم
فرضیاتی که باعث قوت شایعه شده است، اگر چه از رنگ و لعابی علمی برخوردار است، ولی مشکل کوچکی دارد و متخصصان آن را تأیید نمیکنند.
دکتر گودرزنیا، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف در گفت وگو با همشهری میگوید: «گازهای سیلندری که تا پیش از تکمیل لولهکشی گاز در تمام منازل استفاده میشد گازهای سنگینی چون بوتان بود و دلیلی ندارد ما تصور کنیم این گازها مشکلی برای افراد ایجاد میکنند.»
وی در ادامه میافزاید: «البته چنین فرضی اساسا درست نیست، چون گازهای سنگین ارزش اقتصادی فوقالعادهای دارند و در پتروشیمی مورد استفاده هستند، بنابراین دلیلی ندارد که در حد زیاد به گاز شهری اضافه شوند و بهعنوان سوخت استفاده شوند.»
دکتر رشتچیان رئیس دانشکده مهندسی شیمی و نفت دانشگاه صنعتی شریف نیز با بیان اینکه ارزش صادرات LPG (پروپان و بوتان) ایران در 6 ماهه اول سال جاری بالغ بر 5/1 میلیارد دلار است، به همشهری میگوید: «این فرض غلطی است که بگوییم سبکی متان باعث شده برای سوخت خانگی مناسبتر باشد و ما ترکیب را به گونهای تغییر میدهیم که به متان بیشتر برسیم. بهطور طبیعی بیشترین درصد ترکیب گاز طبیعی که از چاههای نفت و یا مخازن گازی حاصل میشود را متان تشکیل میدهد که البته درصد متان با توجه به منطقه استحصال متفاوت است.»
وی ادامه میدهد: «گاز طبیعی خارج شده از چاههای نفتی و یا مخازن گازی که دارای مقدار گوگرد بالاست (گاز ترش) در اولین مرحله گوگردزدایی شده و تبدیل به گاز شیرین میشود و در مراحل بعدی مواد سنگین ارزشمند که خوراک پتروشیمی هستند تا حد ممکن و رسیدن به ترکیب مناسب از گاز جدا میشوند.»
این متخصص ادامه میدهد: «تغییر این ترکیب تا حدی که از استاندارد خارج شود اصلا منطقی و اقتصادی نیست، ضمن اینکه فرض متصاعد شدن گازهای سنگین در فضا و ترکیب آنها با هوا و ایجاد مونوکسید کربن در دمای اتاق فرض باطلی است.»
دکتر پاکسرشت که مدیریت پژوهش و فناوری شرکت ملی گاز ایران را بر عهده دارد، قضیه ترکیب گاز شهری در روزهای اخیر را اینچنین توضیح میدهد: «ترکیب درصد گاز ، استانداردی دارد که بر اساس جدیدترین استاندارد که در سال 82 تدوین شده است، حداقل 80 درصد این گاز باید متان باشد، حداکثر 12 درصد اتان و 5 درصد ال.پی.جی (4درصد پروپان و یک درصد بوتان) داشته باشد.
پاکسرشت ادامه میدهد: وجود گازهای سنگینتر تا 5/0 درصد و ترکیبات گوگرد نهایتا به میزان 100 میلیگرم در متر مکعب مجاز است و شما هر گازی که در لولهها جریان دارد را اگر آزمایش کنید به هیچ وجه از محدوده این استاندارد خارج نیست.»
به گفته وی، ترکیب گاز ورودی مناطق مختلف به پالایشگاه، ارزش اقتصادی ترکیبات سنگینتر و ارزش حرارتی سوخت که باید در محدوده 8هزار و 900 تا 10 هزار و 500 کیلوکالری بر متر مکعب باشد، بر تعیین تغییر درصد گاز مؤثر است.
اما آیا افت فشار گاز باعث تغییر ترکیب آن در روزهای اخیر بوده است؟ پاسخ پاکسرشت به این سؤال مثبت است اما تأکید میکند که این تغییر خارج از محدوده استاندارد نبوده است.
اتانول یا گوگرد؟
« از آنجا که گاز صبیعی بدون بو است، برای مقابله با خطرات ناشی از آن ترکیبی از اتانول (حدود ۳ درصد) به گاز اضافه میکنند تا بوی متصاعد شده از گاز زنگ خطری برای استفاده کنندگان از گاز باشد. اما افت فشار گاز عاملی شده که پالایشگاهها ترکیب بیشتری از اتانول را به گاز طبیعی اضافه نمایند. اتانول باعث رقیق شدن گاز و در نتیجه سیالیت بیشتر آن میشود اما به راحتی با گاز ترکیب نمیشود و چون دارای چگالی بیشتری نسبت به متان است به راحتی نمیسوزد و از دودکش بالا نمیرود. »
این یکی دیگر از فرضیات اشتباه طرح شده در این روزهاست. فرضیهای که پاکسرشت در مورد آن میگوید: «ما برای بودار کردن گاز از ترکیبات گوگرد در حد مجاز استفاده میکنیم و نه از اتانول!»وی ادامه میدهد: «تمام تغییرات اعمال شده در محدوده استاندارد است، چراکه در غیر این صورت دیگر گاز بدست آمده گاز طبیعی نیست و ترکیبی متفاوت است که وسایل گاز سوز فعلی ما برای سوزاندن آن طراحی نشدهاند.»
اما آیا وسایل گازسوز برای این تغییر ترکیب ولو در حد استاندارد مورد نظر طراحی شدهاند؟ مدیر پژوهش و فناوری شرکت ملی گاز ایران به این سؤال پاسخ مثبت میدهد: «بخاریهای استاندارد این تغییرات را جواب میدهند و مشکلی نخواهند داشت، اما اگر بخاری یا سوخت استاندارد نباشد مشکلاتی چون احتراق ناقص، وارد شدن گاز نسوخته در محیط و عدم تشکیل شعله را بهدنبال خواهد داشت.»
این مسئلهای است که مسئولان مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی کشور نیز بر آن تأکید دارند: «توجه به استاندارد وسایل گازسوز در فرآیند تولید و ارائه خدمات پس از فروش این وسایل مانع بروز حوادث ناشی از مسمومیت با گاز مونوکسید کربن میشود.»
اما آیا همه بخاریهای گازسوز ما استاندارد هستند و بخاریهای استاندارد با معیارهای مورد نظر شرکت ملی گاز ایران همخوانی دارند؟ پاسخ به این پرسش مستلزم مجالی دیگر است.