تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۵:۰۷

سپیده سمائی- مهدی صارمی‌فر: لزوم توجه به بحث دانش و فناوری امروز در جامعه موضوعی است که در کانون توجه برنامه‌ریزان کلان کشور قرار گرفته‌است.

علم‌محوری، آنطور که در سند چشم‌انداز 20 ساله کشور به آن پرداخته شده، وجود مدیریتی هماهنگ در این بخش را می‌طلبد تا رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز، دردسترس‌تر به‌نظر برسد.

با وجود این که نهادهای گوناگونی برا ی نظارت  بر فعالیت‌های راهبردی بخش دانش و فناوری مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، شورای عالی عتف (علوم، تحقیقات و فناوری)، معاونت پژوهشی وزارت علو م و ... در کشور وجود دارند، این سوال پیش می آید که لزوم وجود معاونت علمی و فناوری رییس جمهوری، که نهادی است که در دولت نهم  تاسیس شده‌است، چیست؟

با توجه به اینکه در بودجه 87 هم توجه خاصی به بودجه پژوهشی شده و دستگاه‌های اجرایی موظف هستند بین یک تا 4درصد هزینه‌هایشان را صرف پژوهش کنند و نظارت بر این امر (غیر از 4وزارتخانه) برعهده معاونت علمی رییس جمهوری است، هیچکس به‌اندازه خود معاون رییس‌جمهور، یعنی دکتر واعظ‌زاده، نمی‌تواند به‌این سئوال ها، دقیق و شفاف پاسخ بدهد.

دکتر واعظ‌زاده، استاد دانشگاه تهران در رشته مهندسی برق است و در صحبتهایش توجه دارد که علمی و با استفاده از نتایج پژوهش‌های مختلف، صحبت کند. در یکی از سردترین روزهای زمستان 86، دکتر واعظ‌زاده، در یک مباحثه گرم، درباره فلسفه وجودی معاونت حرف های جالب توجهی زد که دانستن آنها برای همه کسانی که به‌نوعی با بخش دانش و فناوری در کشور درگیر هستند، جالب توجه است.

  •  آقای دکتر، اول از هرچیز باید گفت که وظایف نهادی باعنوان «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری» برای ما خیلی روشن نیست. ما وزارتخانه‌ای داریم به اسم «علوم، تحقیقات و فناوری» که شرح وظایف و اختیاراتش روشن و واضح است؛ اما وظایف معاونت علمی با وزارت علوم همپوشانی ندارد؟ یعنی  وجود معاونت باعث تشتت آرا، عملکرد و رویه در اموری مثل پژوهش، آموزش و سایر اموری که به هر2 نهاد برمی گردد، نمی‌شود؟

 امروزه علم به‌عنوان اساسی‌ترین مقوله برای توسعه و پیشرفت جامعه، حوزه بسیار وسیعی را دربر‌می‌گیرد. درگذشته، علم محدود به کلاس درس و استاد و دانشمند می‌شد و سئوال  همیشگی علم بهتر است یا ثروت، به بهترین نحو، این محدود بودن علم را می‌رساند. امروزه با پیشرفت های علمی، علم به اساس حرکت جامعه تبدیل شده و در همه ابعاد جامعه اعم از اقتصاد، سیاست، سلامت و ... نقش اساسی ایفا می کند.

نابراین فعالیت‌های علمی با حوزه‌های مختلف هم در برنامه‌ریزی، هم در سیاستگذاری، هم در اجرا و هم در نظارت، ارتباط محکمی باید داشته باشند. با توجه به این نکته، در چند سال قبل، موضوع تجدید ساختار وزارت فرهنگ و آموزش عالی مطرح شد و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، با مصوبه مجلس تاسیس شد تا در این جهت حرکت کند.

اما با گذشت چندسال از اجرای این قانون، معلوم شد که همه هدف هایی که موردنظر بوده  و با تصویب چشم انداز 20 ساله به‌نحو محسوسی ارتقا  و گسترش یافتند احتیاج به مباشرت ریاست جمهوری دارند و قابل تحقق در ساختار موجود نیستند.

 مثل؟

 هدف های نظام در استفاده از علم و فناوری، ایجاد هماهنگی در حوزه وسیع علم، جلب منابع و نیروی انسانی وسیع کشور در فعالیت های علمی هم گسترش پیداکرد. با گسترش هدف ها توقعات از نظام علم و فناوری هم بیشتر شد، بنابراین ایجاد هماهنگی در سطح وسیع تر و پشتیبانی در بالاترین سطح نظام از فعالیت‌های علمی، ضروری تشخیص داده‌شد.

بالاترین سطح نظام در حوزه  برنامه ریزی و اجرا، ریاست جمهوری است. معاونت رئیس  جمهور اختیاراتی  مثل یک وزیر ندارد، اختیاراتش، همان اختیارات رئیس  جمهور است بنابراین ایجاد این معاونت، یعنی رئیس جمهور در حوزه علم و فناوری، نقش پررنگ و برجسته‌ای برعهده می گیرد.

این معاونت به عنوان یک دستگاه در کنار بقیه دستگاه ها نخواهد بود که سئوال  شود «مراکز دیگر بودند، چرا این مرکز جدید؟» بلکه این معاونت از موضع رئیس جمهور هماهنگی، حمایت و تقویت وزارت علوم، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش، فرهنگستان‌ها،
بنگاه‌های اقتصادی دانش‌بنیان و در مجموع نظام علم و فناوری کشور را  بر عهده خواهد داشت، بنابراین در این معاونت، یک تشکیلات عریض و طویل با نیروی انسانی زیاد نخواهیم داشت.

  •  پس به‌این ترتیب، با شورای عالی انقلاب فرهنگی، همپوشانی وظایف پیدا می کند، چون آنجا هم همین بحث های پژوهش مطرح می‌شود و رئیس  آن شورا هم رئیس ‌جمهور  است.

شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهاد راهبری فرهنگ، علم، آموزش و تحقیقات در سطح عالی است و مصوبات آن که حکم قانون  دارد، برای همه دستگاه‌ها ازجمله معاونت علم و فناوری لازم‌الاجراست.

بنابراین بسیاری از سیاست‌ها و برنامه‌های کلانی که برای انجام امور یاد شده در علم و فناوری، در معاونت تهیه می‌شود، به این شورا فرستاده می‌شود تا در آنجا به تصویب نهایی برسد و با مدیریت کلان معاونت، به‌وسیله دستگاه‌های مختلف  اجرا شود.

  •  باز هم  با  وجود توضیحات شما، برای ما خیلی هم روشن نشد که وظیفه معاونت چیست. مثلا ما همین ادعا را  در مورد حوزه بهداشت می‌توانیم داشته‌باشیم و بگوییم که مسئله بهداشت هم با همه عرصه‌های زندگی ما درگیر است  پس یک معاونت بهداشت و سلامتی ریاست‌جمهوری  تاسیس کنیم که کار هماهنگی‌های کلان را انجام دهد، در خیلی موارد دیگر هم می توان به چنین نتایجی رسید. چرا به جای این کار، ساختار وزارت علوم تقویت نمی شود تا بتواند سیاست‌گذاری‌ها و هماهنگی‌های کلان را انجام دهد؟

 تا حدی درست می‌گویید. ممکن است در بعضی حوزه‌های دیگر هم بیشتر از حد وزارتی نیاز به دخالت رئیس ‌جمهور باشد...

  •  نه، حرف ما اصلا این نیست. می گوییم اصلا چرا باید چنین نهادی وجود داشته‌باشد؟

 حوزه علم و فناوری، یک حوزه فرابخشی است. ما در همه وزارتخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ، معاونت سلامت نداریم. اما در اکثر وزارتخانه‌ها و شرکت های بزرگ، معاونت یابخش هایی تحت عنوان پژوهش یا تحقیق و توسعه داریم، تمام سازمان‌ها بودجه تحقیق و توسعه دارند و همه طرح ها و برنامه‌های کشور باید براساس پژوهش انجام شود. امروز در دنیا گفته می‌شود که اقتصاد باید دانش‌محور باشد، جامعه باید دانش‌محور باشدو  شرکت‌های دانش‌بنیان داریم.‌ این نشان می دهد که این امر چقدر مهم است.

متاسفانه در کشور ما به این امر دیر توجه شد. حوزه‌ای که امکانات، نیروها، وقت و فرصت عالیترین نیروهای کشور متوجه آن است، اقتصاد است. حتی معاون رئیس ‌جمهور در حوزه برنامه‌و بودجه به‌ناچار بیشتر به مباحث اقتصادی می پردازد. می‌شود گفت که «خوب، وزارت اقتصاد که بود» اما معاون رئیس ‌جمهور، اختیارات رئیس ‌جمهور را دارد.

به‌هرحال در مقایسه با حوزه اقتصاد که زیربنایش علم است، احساس کمبود داریم. درحالی که در دنیا، تولید ثروت و تجاری‌سازی علم و فناوری، زیربنای اقتصاد قرارگرفته و به‌حدی با اقتصاد درگیرشده‌است که گاهی نمی توان گفت یک فعالیت علمی است یا اقتصادی.

وقتی یک شرکت دانش‌بنیان نرم‌افزاری جدید تولید می کند، از یک بعد کاملا اقتصادی است. 

نرم‌افزار وارد بازار می شود و میلیون ها دلار می‌فروشد. از سوی دیگر تعداد زیادی از متخصصان و دانشجویان روی این نرم‌افزار کار کرده اند لذا یک کار علمی است که تولید انبوه آن نقش زیادی در کسب درآمد ندارد بلکه همان تلاش علمی است که درآمد انبوه را
به بار می‌آورد.

علم با سیاست هم به تدریج همین رابطه را پیدا می‌کند. مثلا  تلاش ما  راه‌اندازی بورس شرکت‌های دانش‌‌بنیان است.

 در این قضیه که وزارت علوم نقشی ندارد، رئیس  بورس، وزیر اقتصاد است و شورای عالی بورس باید تصمیم بگیرد. اما اگر پژوهش بخواهد موثر باشد، باید مشتری داشته‌باشد.

این مشتری، همان شرکت‌های دانش بنیان هستند. این شرکت ها توان حضور در بورس فعلی را ندارند و باید بورس جداگانه‌ای داشته‌باشند.

 معاونت پیگیری می‌کند تا این بورس ایجاد شود البته در اجرا وارد نمی‌شویم. سازمان بورس این بورس جدید را تاسیس می‌کند. معاونت ضرورت کار را مطرح و هماهنگی کرد و پیگیری خواهد کرد.

  •  خوب شاید این موضوع که رئیس ‌جمهوری بخواهد شخصا در این حوزه نظر بدهد هم مقداری به شخصیت و سابقه‌اش برمی گردد.آقای احمدی‌نژاد اولین رئیس ‌جهور ماست که عضو هیات علمی  دانشگاه بوده و هست، کار پژوهشی در دانشگاه کرده و توجه‌به امر پژوهش شاید دغدغه خودش هم باشد. اما آقای احمدی‌نژاد در طول دوران ریاست‌جمهوری نشان داده که دوست‌داشته  اکثر امور زیرنظر خودش و با تصمیم‌گیری خودش انجام شود؛ مثل قضیه سود بانکی یا انحلال سازمان مدیریت و قضایای بودجه ریزی برای کشور. این نوع مدیریت متمرکز هم فواید زیادی دارد و هم معایب خاص خودش را. این که برای راه‌اندازی مرکزی برای حمایت از حوزه پژوهش، خود رئیس ‌جمهور دست به‌کار شود  جای بسیار مباهات و خوشبختی برای این حوزه است. حالا به‌نظر شما آیا این نهاد باید به همین سبک ادامه فعالیت بدهد یا نه؟

 اینکه ریاست محترم جمهور، به پیشرفت علمی کشور اهمیت می‌دهد و همین باعث تشکیل معاونت شده را تایید می کنم. این که ایشان استاد دانشگاه هستند و ارتباط بدون واسطه با علم و دانــشگاه دارند و با فعالیت علمی عمیقا آشنا هستند را هم بنده تایید
 می کنم، همچنین  اینکه ایشان خودشان مایل هستند که در جریان برنامه‌های توسعه علمی به‌صورت وسیع قرار داشته باشند.

 اینها همه می‌تواند در شکل گیری معاونت موثر بوده باشـد، اما لزوم وجود چنین نهادی برای ساماندهی، هماهنگی، پشتیبانی و تقویت نظام علم و فناوری کشور حاصل و پیشنهاد برخی  پژوهش‌های چند ساله اخیر  نیز هست.

  •  این پژوهش ها از کی انجام شده بود؟

 سابقه طولانی داشته‌است. حتی بعضی از اینها را بنده‌هم ندیده‌بودم. وقتی مسئولیت را برعهده گرفتم، بعضی از این پژوهش‌ها را مطالعه کردم؛ بعضی تحت عنوان معاونت و بعضی هم تحت عناوین دیگر، لزوم چنین نهادی را بررسی و بر تاسیس آن تاکید کرده‌اند.

  •  دقیقا شرح وظایف معاونت چیست؟

 این معاونت به دنبال ایجاد تشکیلات اداری وسیع و بزرگ درکنار بقیه سازمان ها نیست. تشکیلاتی‌است جمع‌وجور، چابک و فوق ستادی.

اگر وزارتخانه‌ها نهادهای ستادی هستند، این معاونت یک نهاد فوق‌ستادی است با ماموریت‌هایی که به برخی از آنها اشاره کردم ... 

  • درحقیقت می‌خواهیم بدانیم‌ آیا وظایف ازپیش تعیین‌شده‌ای برای این معاونت وجود دارد یا این که نه، شخص شما به‌عنوان معاون علمی و فناوری رئیس  جمهور، هرجایی که در زمینه‌های علمی تشخیص می دهید  باید وارد کار شوید و برنامه حمایتی تدوین کنید، شخصا پیشقدم می شوید؟

من قبل از این که مسئولیت را برعهده بگیرم، برنامه‌ای را طبق تقاضای
رئیس ‌جمهور تهیه کردم و به ایشان دادم.

انتصاب بنده به این سمت، نشان می دهد که آن برنامه، مورد توجه رئیس ‌جمهوری قرارگرفته است.

ایشان هم در حکمی که ابلاغ کردند، خیلی از وظایف را به‌طور فشرده ذکر کردند. تفصیل شرح وظایف نیز، به زودی به‌تصویب خواهد رسید.

  •  در هیات دولت؟

 در معاونت نیروی انسانی که جایگزین سازمان امور استخدامی سابق شده‌است. اگر لازم باشد در هیات دولت هم طرح می‌شود.

  •  پس تا آن‌زمان به‌صورت موردی، به فعالیت خود ادامه می‌دهید؟

 نه! بر اساس آن برنامه‌ای که به رئیس ‌جمهوری داده‌ام. بعد از آن هم همین‌گونه خواهد بود. یک برنامه کلان است که روی آن کار شده و حاصل دستاورد بسیاری از مطالعات است.

  •  علت تاکید ما روی این مسئله، روشن‌شدن دقیق این قضیه است.می‌خواهیم بدانیم  اهم برنامه‌هایی که قرار است در چندسال آینده توسط این معاونت انجام‌شود، چیست؟

3-2  مورد را عرض می‌کنم ...

  •  اصلا می‌شود ما این برنامه مدون را ببینیم؟

 نه! نمی‌شود.  این متنی نیست که منتشر شود ولی برنامه های آن قابل ارائه است.

  • خوب پس همان 3-2 مورد را بفرمایید.

 یکی برنامه تحول و تکامل سامانه علم و فناوری کشور و تکمیل چرخه یا زنجیره نوآوری است.

به‌صورتی که از اولین حلقه‌ها که یافتن مسئله  است آغاز شود و بعد از انجام پژوهش برای مسئله  به تدوین نظریه و تولید علم برسد و از طریق تحقیق و توسعه (R&D)  فناوری تولید شود تا کالاها، خدمات و فرآیندها در اختیار مردم قرار گیرد و ارتقای رفاه و سعادت مردم را موجب گردد.

این چرخه باید پویا، درون‌زا و خودکار عمل کند. متاسفانه در حال حاضر این چرخه برقرار نیست.

در دانشگاه پژوهش‌های خوبی انجام می شود و به‌صورت مقاله هم چاپ و منتشر می‌شود که موجب افتخار است؛ اما مراکز تحقیق و توسعه کشور براساس این کارهای علمی، فناوری تولید نمی‌کنند.

صنعت ما هم از این فناوری استفاده کافی نمی‌برد یا احساس نیازی به این فناوری نمی‌کند، یا خودش فناوری را تولید می‌کند، یا آن را از خارج وارد می‌کند. این چرخه کامل نیست.

مهمترین وظیفه این معاونت، ایجاد این چرخه در کشور است. قبلا این چرخه هیچ متولی نداشت.

  • در کشورهای پیشرفته دنیا که چنین چرخه‌ای به‌وجود آمده، این فرآیند خودبه‌خودی و براساس نیاز بوده یا این که متولی داشته‌است؟

‌چرا، به طرق مختلف متولی دارد. البته این چرخه به‌طور طبیعی ایجاد شده اما بسته به فرهنگ، ساختار کشور و خواسته‌هایشان متولی هم دارد. در بعضی جاها، معاونت علم و فناوری و نوآوری وجود دارد. در بعضی جاها وزارت علوم و فناوری  وجود دارد که متکفل امور دانشگاهها نیست و وظایفی شبیه معاونت دارد. درهرحال در جامعه ما این‌کار روی زمین مانده بود.

  •  در مورد سایر وظایف هم بفرمایید.

 وظیفه  دیگر همکاری دانشگاه و صنعت است که البته با ماموریت تکامل چرخه نوآوری ارتباط دارد؛ اما منحصر به استفاده از علم و فناوری دانشگاه در صنعت نیست و باید به طور خاص به آن پرداخت.

موضوع دیگر راهبری طرحهای کلان فناوری ملی است که نمونه موفق آن طرحها، انرژی هسته ای است که البته ربطی به حوزه معاونت ندارد زیرا سازمان انرژی اتمی مسئول آن است ولی یک الگو است که کشور این توانایی را دارد که با بهره گیری از امکانات پراکنده و هماهنگی و تقویت آنها طرحهای فناوری بزرگ  دیگری را به اجرا درآورد.

  •  نانوتکنولوژی؟

 نه! نانو تکنولوژی یک طرح نیست، یک زمینه  فناوری حائز اولویت است که بعدا اشاره خواهم کرد.

یک نمونه از طرح‌های کلان فناوری ملی« ایجاد مرکز محاسبات سریع و پر حجم» یا
«  ابر رایانه  ملی» است . در حال حاضر مراکز مختلفی در دانشگاه ها ابر رایانه یا شبکه  محاسبات سریع در مقیاس کوچک یا متوسط ساخته اند.

ما برای هماهنگی و تقویت این طرح‌های خوب اما پراکنده اقدام کرده‌ایم. اهداف مشخص  و معلوم شده که کشور به چه قدرت محاسبه‌ای نیاز دارد.

کاربری های آن هم مشخص شده است مثل صنایع نفت، هواشناسی و... که  با هماهنگی و حمایت ریاست جمهوری این طرح عظــــیم انشاءالله به صورت یک طرح ملی و با مراکز موجود به اجرا در خواهد آمد.

البته  هیچ قسمتی از این طرح در معاونت انجام نخواهد شد اما راهبری، تامین منابع دولتی، هماهنگی بین مجریان و کاربران بر عهده معاونت است.

  •  و آخرین مو ر د از وظایف معاونت که  می خواستید ذکر کنید چیست؟

 وظیفه تعیین و ساماندهی و تقویت اولویت‌های فناوری کشور است؛ نانوفناوری، زیست‌فناوری، انرژی های نو، میکروالکترونیک، هوافضا و ...

  •  این اولویت ها از کجا می آید؟ چه کسی یا چه تیمی و با چه تحقیقاتی این اولویت ها را مشخص می‌کند؟

 بدیهی است که نمی‌توان همه  زمینه های فناوری را در سطح مطلوب حمایت کرد، لذا باید اولویت‌ها مشخص شود. در معاونت دیدیم که 5-4 بار در کشور مطالعات و پژوهش‌های خوبی درباره تعیین اولویت‌ها انجام شده ولی اجرا نشده‌است .

  • کجاها؟

 فرهنگستان علوم و شورای پژوهش‌های علمی کشور، سابق این کار را کرده بودند. معاونت پژوهشی وزارت علوم نیز مستقلا این کار را انجام داده بود. در قانون برنامه چهارم هم برخی اولویت‌ها ذکرشده‌است.

غیر از اینکه در پایان‌نامه‌ها و پژوهش‌ها هم به چنین کاری پرداخته شده است. ما بررسی کردیم و متوجه شدیم که مشترکات زیادی بین  این اولویت‌ها وجود دارد. با وجود این، از هریک از دانشمندان و صاحبنظران علم و فناوری که بپرسید مشکل برنامه‌های علمی کشور کجاست،  می‌گوید که عدم تعیین و تقویت اولویت‌های فناوری یکی از آنهاست زیرا در عمل برنامه جامعی برای حمایت از آنها به اجرا در نیامده است.

  •  شما مشترکات را به‌عنوان اولویت‌های پژوهشی انتخاب کردید؟

 نه، ما براساس3 معیار، اولویت‌های پژوهشی را از میان آنها انتخاب کردیم.

یکی: «قابلیت‌های ذاتی فناوری». اصلا ببینم، این حرف های قلمبه، سلمبه، به درد خوانندگان شما  می‌خورد؟ 

  •  بله، فکر می‌کنیم برای  روشن شدن مطلب برای مخاطبان ما لازم است.

 بسیار خوب، پس یکی قابلیت های ذاتی فناوری است. این ارتباطی به سرزمین و کشور ندارد.

بعضی از این فناوری ها قابلیت های برجسته ای بر توسعه و گسترش در آینده دارند که دانشمندان آنها را تشخیص می‌دهند. دوم «نیاز کشور» است.

یک فناوری ممکن است از نوع فناوری هایی که قابلیت گـــسترش زیادی  دارند  نباشد؛ ولی کشور ما با موقعیت جغرافیایی و آب‌وهوا و فرهنگ و دیگر خصوصیاتی که دارد به آن فناوری نیاز مبرم داشته باشد. سوم: «مزیت های نسبی» است.

امکانات مادی و معنوی کشور فرصت‌هایی را برای توسعه و کاربرد بعضی از فناوری‌ها فراهم می‌کند که ممکن است در جای دیگری نباشد. این 2 معیار اخیر، سرزمینی و معیار اول، فراسرزمینی است.

بر اساس این معیارها و با استفاده از پژوهش‌های قبلی، این جسارت به خرج داده شده که فناوری‌های حائز اولویت مشخص و عملیاتی شوند. البته بعضی‌ها هم ممکن است انتقاد کنند و بگویند که مثلا اینها اولویت  نیست. ولی ما شروع کرده ایم و در عین حال آماده شنیدن نظرات هم هستیم.

  •  از این معیارهایی که ذکر کردید می‌توانید مثال بزنید؟

 فناوری‌هایی که قابلیت ذاتی دارد، نانوفناوری و زیست‌فناوری و چند تای دیگر که در همه‌جای دنیا روی آنها کار می‌شود. از نیازها می‌توان به «آب» اشاره کرد. ما یک کشور خشک هستیم و ما باید در فناوری‌هایی مانند استحصال آب، شیرین‌کردن آب، کشاورزی با آب‌شور،  جلودار باشیم، نه کشورهای غربی.

ازقضا و بدون استثنا، کشورهای صنعتی، همه سبز هستند. خوب انتظار نمی‌رود که آنها سرمایه گذاری زیادی در فناوری آب انجام دهند.

 این برای ما  نیازی شدید و لذا در اولویت است که در خصوص مزیت های نسبی در فناوری آب پیشگام باشیم هر چند که البته الان پیشگام هستیم. پس این برای ما اولویت است. در بحث فرصت ها هم می توان به فناوری‌های وابسته به نفت و گاز اشاره کرد.

  • در  زمینه اولویت ها و سیاستگذاری های جامع که فرمودید از وظایف این نهاد است، می‌خواهیم بدانیم که این آیا دقیقا همان چیزی نیست که ما از نقشه جامع کشور انتظار داریم؟

 چرا. درواقع کاری که ما باید انجام دهیم، هماهنگی برای اجرای نقشه جامع است. اجرای نقشه، کار دولت است و کار یک دستگاه نیست اما هماهنگی برای اجرای آن، کار  این معاونت است.

  •  نقشه ای که هنوز تدوین نشده‌است !

نقشه ای که هنوز تصویب نشده‌است !   


  •  تدوین شده که تصویب بشود؟

عرض می کنم. درست است که نقشه جامع علمی، بطور کامل تدوین نشده‌است ، ولی این نیست که هنوز کاری انجام نشده باشد و با تصویب بودجه یک سال دیگر را از دست بدهیم.

پژوهش‌های مفصل درمورد ابعاد مختلف این نقشه از جمله در مورد  اولویت‌های  فناوری که ذکر شد در کشور انجام شده‌است. بعضی از دوستانی که اطلاع‌رسانی خوبی نسبت به آنها انجام نشده، می‌پرسند چرا از این پژوهش‌ها استفاده نمی‌شود؛ اتفاقا در تدوین نقشه از آن پژوهش‌ها استفاده می شود.

در تدوین بودجه سال 87 که به مجلس تقدیم شده است نیز بر اساس همان پژوهش‌ها، شماری از  اولویت‌های  فناوری تعیین و از آن حمایت جدی شده است تا فرصتی از دست نرود.

قطعا فعالیت‌های آتی باید دقیقا منطبق با نقشه انجام شود که گمان می‌کنیم در تعیین اولویت‌ها در نقشه به نتیجه بسیار نزدیک به آنچه در لایحه درج شده است خواهیم رسید.

  •  به برنامه پنجم می رسد؟

که برنامه پنجم براساس نقشه باشد؟

  •  بله.

 برنامه پنجم هم باید با نقشه هماهنگ بشود و برای سیاست‌های برنامه پنجم هم پیشنهادهایی مقدماتی به معاون اول رئیس‌جمهور که مسئول برنامه هستند داده شده است. تا کنون کلیات مشخص شده‌است اگرچه هنوز به تفصیل  روی کاغذ نیامده‌است.

  •  به عنوان آخرین سؤال، می‌شود در مورد خود معاونت، تعداد پرسنل و اصلا وجهه قانونی معاونت صحبت کنید؟ آیا بعد از اتمام کار دولت فعلی، این معاونت به حیات خود ادامه خواهد داد؟ یعنی در دوره‌های بعدی ممکن است به این نتیجه برسند که چنین معاونتی وجود نداشته‌باشد؟

حالا بگذارید ببینیم  چه می شود.