در رسیدن شرایط به این موقعیت علاوه بر خصومت فزاینده آمریکا که همه نیروهایش را برای محاصره اقتصاد ایران گذاشته، نقش غیرقابل انکار دارد. علاوه بر این، در وضعیتی که میشد با سیاستگذاری کارآمدتر دشواریها را کمتر کرد برخی تصمیمات بهخصوص در حوزه ارز بر وخامت اوضاع اضافه کرده است. داستان غمانگیز سیل اخیر که دهها هزار میلیارد تومان اموال و دارایی مردم را نابود کرد نیز مزید بر علت شده است. این همه دشواری شاید غیرقابل باور باشد اما این واقعیت وجود دارد.
تجربه، منطق و خرد اقتصادی و سیاسی حکم میکند در این وضعیت نباید همه چیز را از دست رفته دید. باید تا جایی که میشود و میتوان اقتصاد را از فرورفتن بیشتر در چاه و چاله و گرداب رها کرد. چه میتوان کرد؟ چه راهکارها و سیاستها و راهبردهایی میتواند در تخفیف دردها مؤثر باشد؟ به نظر میرسد در گام اول و بسیار حیاتی باید همه مدیران ارشد اقتصادی و سیاسی بپذیرند که در بدترین وضعیت اقتصادی دهههای اخیر هستیم. تا زمانی که قبول نکنیم اقتصاد ایران به بدترین روزگار دچار شده، نمیتوانیم برای بیرونکشیدن آن برنامه تدوین کنیم.
در گام بعدی اما باید روی راهحلها و راهبردها اجماع سیاسی و اقتصادی در میان احزاب و گروهها و نهادهای مؤثر پدیدار شود. در وضعیتی نیستیم که فرصت مجادله علمی- کارشناسی از یک طرف و سیاسی- جناحی از سوی دیگر داشته باشیم. پس از این مرحله است که باید راهبردهایی در سطح کلان و متغیرهای مهم را تدوین کنیم. واقعیت این است که ایران باید بتواند درآمد ارزی مناسب برای تامین و تهیه منابع مورد نیاز و همچنین اقلام ضروری داشته باشد.
در شرایطی که انتقال منابع ارزی به داخل هر روز سختتر میشود، رویکرد تجارت مؤثر با کشورهای همسایه مثل عراق، ترکیه، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان و سایر همسایهها کارکرد مناسبی خواهد داشت. در این مسیر است که باید رویکرد تجارت خارجی ایران را دگرگون کرد و تا جایی که ممکن است بر ابعاد صادرات افزود و در مقابل از کشورهای یادشده مواد اولیه مورد نیاز تولید و کالاهای ضروری را وارد کرد.
در صورتی که ایران بتواند توسعه صادرات را با برنامه از پیشتعیینشده گسترش دهد، راه برای تامین ارز یا مابهازای آن وجود دارد و بخشی از تنگناها برطرف میشود. علاوه بر راهبرد توسعه صادرات و تجارت با همسایهها، باید برخی از فعالیتهای اخلالکننده را برطرف کرد. به طور مثال، پرداخت یارانه پنهان در ابعاد ۹۰۰هزار میلیارد تومان در سال که چندی پیش ریاست سازمان برنامه و بودجه آن را اعلام کرد، میتواند منابع قابل توجهی از سرمایه را در اختیار دولت قرار دهد.
در شرایطی که قیمت بنزین ارزانتر از قیمت آب شده و قیمت هر لیتر دوغ ۲ یا ۳برابر قیمت یک لیتر بنزین است، میتوان منابع قابل توجهی از این بخش به دست آورد. نباید نگران این باشیم که ممکن است تورم سر به آسمان بکشد، چون در همین وضعیت نیز نرخ تورم به شکل سرسامآوری در حال صعود است. کار دیگر و پراهمیت برای عبوردادن اقتصاد ایران از شرایط فعلی، کاهش سختگیریهای دولتی در مسیر آزادسازی کسبوکارهای ایرانیان است.
دولت در این وضعیت نباید نیروی خود را مصروف کنترلهای بیهوده تولید کرده و با این اقدامها کار را بدتر از قبل کند. ظرفیتهای قابل توجهی در تولید صنعتی ایران خالی مانده است که میتوان با برطرفکردن موانع کسبوکار، آنها را فعال کرد و راه را برای رونق تولید گشود. تولید صنعتی ایران در وضعیت فعلی شاید اهرم بسیار نیرومندی است که اگر بتوان آن را از حالت رکود بیرون آورد، در موقعیت بهتری قرار بگیریم.
ایران ظرفیتهای بالایی برای تولید انواع کالاها در بخشهای گوناگون مورد نیاز کشورهای همسایه دارد که باید آزاد شوند. یکی از مهمترین راهبردها در شرایط فعلی این است که اعتمادسازی میان نهادهای دولتی و حکومتی و شهروندان با سرعت بیشتری جریان پیدا کند. الان در موقعیتی قرار نداریم که دولت و بخش خصوصی و شهروندان در برابر هم قرار بگیرند و هزینه، وقت و امکانات موجود در مسیر خنثیسازی نیروی فشار نهادها بر هم هدر رود. باید دولت به بخش خصوصی اعتماد کند و در این وضعیت است که میتوان بهترین موقعیت را فراهم کرد. اما در انتهای این نوشته لازم است یادآور شوم که زندگی در تحریمهای فزاینده کار بسیار دشواری است و کارآمدترین راهبرد این است که با استفاده از روزنههای باقیمانده نوعی تعامل باعزت با دنیای بیرون فراهم شود. تابآوری اقتصاد ایران الان در بدترین موقعیت نیست، اما فشارها نیز فزایندهاند و بر میزان تابآوری اثر میگذارد.