بهجای واژه «بلوغ» شاید بهتر باشد از «کارکرد» استفاده شود. اینگونه بهتر میتوان درباره عملکرد شوراها صحبت کرد؛ چراکه بلوغ، ناخودآگاه ذهن را به این سمت میبرد که انگار شوراها به رشد و بالندگی لازم رسیدهاند و حالا نوبت به مطالبه انتظاراتی میرسد که بدون اغراق باید گفت برآورده ساختن بسیاری از آنها در شرایط فعلی امکانپذیر نیست.
شوراها هماکنون با وجود گذشت ۲دهه از تاریخ فعالیت رسمیشان (شورای اسلامی شهرها و روستاهای کشور از ۹اردیبهشت سال۱۳۷۸ فعالیت رسمی خود را آغاز کردند) با مشکلات و موانع فراوانی روبهرو هستند. نمونهای از مشکلات، جدی گرفته نشدن برخی از آنها از سوی شهرداری است. در تعدادی از شهرها، شهرداریها بهدلیل نفوذی که بر مردم، محله و حتی چند عضو از درون شورا دارند، از یکسو مصوبات را نادیده میگیرند، از سوی دیگر به تذکرات اعضا وقعی نمینهند.
این در حالی است که شوراها هم طبق قانون اساسی کشور بهویژه مواد۱۰۱ تا ۱۰۷ و هم طبق فرمایشات امام راحل، مردمیترین نهاد مشورتی بهحساب میآیند. در کشورهای توسعهیافته نیز آنقدر شوراها به کارکرد واقعی خود نزدیک شدهاند که درخواست محلی و منطقهای شهروندان از طریق آنها به ظهور میرسد. این موضوع سبب میشود دولت، دست از تصدیگری بسیاری از امور بردارد و کار را به معنای واقعی به دست خود مردم بسپارد.
در ایران اما مدیریت شهری که شورا یک بال آن بهحساب میآید، هنوز در خیلی از مناطق اندرخم یککوچه مانده است. تحقق نیافتن مدیریت واحد شهری و واگذاری دستکم ۱۸وظیفه از سوی دولت به مدیریت شهری باعث میشود شوراها هم دستشان برای تنظیم طرحها، تصویب لوایح و الزامات بسته باشد. اینکه در اداره شهرها، سازمانها و اداراتی مثل گاز، مخابرات، آموزش و پرورش، محیطزیست، برق، آب و فاضلاب و...
هرکدام نقش جداگانه خودشان را اجرا کنند، بهطور دقیق بر مفهوم جزیرهای عمل کردن صحه گذاشته و هزینهها را افزایش میدهد. در این بین، بد نیست نگاهی هم به شورای شهر تهران که الگوی دیگر شهرها بهحساب میآید، بیندازیم. در یکسال کاری گذشته پارلمان شهری پایتخت آنقدر باکارشکنیها و سنگاندازیها مواجه بوده تا شاید آنها را از انجام وظایف اصلیشان دور کند. شکایت از چند عضو شورا بهدلیل مصاحبه علیه مدیریت شهری پیشین نمونهای از این دست است.
شاید بتوان دلیل این امر را هم عنوان کرد؛ یکدست شدن بدنه شورا از جناح اصلاحطلبان. نمونه دیگر، انعکاس برخی از اخبار به گونه منفی بوده است. طی یکسال گذشته برخی از عملکردها از سوی چند رسانه بهطوری انتشار یافت، انگار شورا آستین بالا زده و تبر به ریشه باغات و درختان شهر میزند. درحالیکه شورا در یکگام مهم، مصوبه برج باغها را لغو کرد و بهجای آن خواستار طرح خانهباغ شد تا اینگونه سوءاستفاده از باغات شهر پایان یابد.
به هر ترتیب شوراها وارد دهه سوم فعالیت خود شدهاند و باید از وجود آنها، به نحوه احسن و به نفع شهر بهره برد. البته که نباید به تمجید عملکرد شوراها و در این میان شورای شهر تهران با چشمان بسته پرداخت. اما نکته مهمی را هم نباید فراموش کرد که شوراها با وجود طی مسیر قابل توجهی، همچنان با عدمحمایت روبهرو هستند؛ درصورتی که پشتیبانی میتواند مصداق سپردن کار به دست خود مردم باشد. صدالبته که اگر شورای یکشهر قوانین را زیر پا گذاشت و از حد و حدود مشخص عبور کرد، باید مورد بازخواست قرار بگیرد و نهادهای قضایی برخورد مورد نیاز را با آنها انجام دهند.