حالا هشت سال از نوشتن آن متن گذشته و میگویند او بعد از نیم قرن حضور در عالم روزنامهنگاری بازنشسته شده است. اصلا مگر روزنامهنگاری بازنشستگی دارد؟ آنهم برای کسی که هیچوقت بدهکار نوشتن نماند. کسی که نیم قرن روزنامهنگار بود: یک روزنامهنگار شریف.
علی اکبر قاضی زاده سالها پیش گفته بود: «نمیدانم اگر از من بپرسند: از روزگاری که بر تو گذشته، راضی هستی؟، چه پاسخی باید بدهم. این رشته انتخاب آگاهانۀ من نبود. نه این که ادعا کنم از راهی که رفتهام پشیمانم؛ اصلاً نیستم. اما روزنامهنگار شدم و ماندم، چون کار دیگری از دستم برنمیآمد. اما وقتی آن را پذیرفتم، کوشش کردم بر این حرفه اثر بگذارم.»
قاضی زاده روزنامهنگار شد و ماند چون کار دیگری از دستش برنمیآمد، چون برای این کار ساخته شده بود، چون روزنامهنگار یگانه و با اخلاقی بود و مگر چند نفر بودند آنها که چه پیش و چه پس از انقلاب چراغ روزنامهنگاری را روشن نگاه داشته بودند؟ آنهایی که روزنامهنگاری کردند، که روابط عمومی نشدند، که مدیر نشدند، که از مرزهای حرفهایگری و شرافت عبور نکردند. سیروس علینژاد، حسین قندی، سید فرید قاسمی، محسن اشرفی، حسن نمکدوست، یونس شکرخواه، شاهرخ تویسرکانی، فریدون صدیقی، عمید نائینی، محمد حیدری، علی دهباشی، احمدرضا دریایی، فیروز گوران، ماشالله شمس الواعظین، عذرا دژم و البته علی اکبر قاضی زاده و چند تن دیگر که هر کدام به دلایلی ترجیح دادند در خارج از کشور کار روزنامهنگاری کنند، کسانی بودند که در این حرفه ماندند، که شرایط سخت را تحمل کردند تا چراغِ روزنامهنگاری در این ملک زنده و روشن نگاه داشته شود. همینها هم بودند که در کنارِ کار حرفهای، مستقیم و غیر مستقیم نسلی از روزنامهنگارانی را تربیت کردند که آنها هم در تلاش برای روشن نگاه داشتنِ میراثِ نسلِ پیش از خود هستند. نسلی که حقِ استادی بر گردنشان دارند و روزنامهنگاری را در تئوری و عمل از آنها آموختهاند.
در میانِ این همه، علی اکبر قاضی زاده از سرآمدان است؛ کسی که هم کار روزنامهنگاریاش را در تمام طول این سالها کنار نگذاشت و همواره در تحریریهها تنفس کرد و هم تلاش کرد با تالیف و ترجمهی آثاری گرانسنگ، بر غنای ادبیات نظری و فصولِ فراموش شدهی حرفهی روزنامهنگاری بیفزاید. کارِ ویژه و تمرکزی که قاضی زاده بر گزارش نویسی به عنوانِ یکی از سبکها و قالبهای مهمِ روزنامهنگاری در روزگارِ ما صورت داد سبب شد تا هم نمونههای درخشان گزارش نویسی در ایران منتشر و در دسترس قرار گیرد و هم نسلی از گزارشنویسانِ ایرانی تربیت شوند که این روزها فخرِ روزنامهنگاری ما هستند. قاضی زاده در تمام طول این سالها مثل یک معلمِ مهربان و دلسوز که البته کارش را هم در گزارشنوسی خوب بلد است، حوصله کرد و نتیجه هم این شد که جایگاه و شان این شاخه از روزنامهنگاری یک سر و گردن از دیگر سبکها و قالبهای روزنامهنگاری بالاتر باشد.
«گزارش نگاری»، «ویراستاری و مدیریت اخبار»، «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی»، «مهارتهای نوشتن برای مطبوعات»، «روزنامهنگاری حرفهای»، «اخلاق روزنامهنگاری»،«گزارشگری خوب»، «گزارشگران برتر» و «نوشتن برای رادیو» از جمله آثار تالیف و ترجمهای هستند که جملگی به همت و
سعیِ بلندِ علی اکبر قاضی زاده در این سالها منتشر شده و به عنوانِ منبعی معتبر و خوب، در دسترس جامعه روزنامهنگاران ایرانی قرار گرفته است.
نسل ما باید کلاه از سر بردارد برای این اساتید و افتخار کند که در زمانهای زیسته است که معلمها و روزنامهنگارنی چون علی اکبر قاضی زاده در آن زیستهاند؛ روزنامهنگارانی که هم فرزانهاند و هم فروتن. هم صاحبسبکاند و هم بیادعا. آقای قاضیزاده! لطفا هیچ گاه بازنشسته نشو که خودت همیشه به ما گفتهای که روزنامهنگاری بازنشستگی ندارد. ما هنوز هم منتظریم تا آن «فردا» بیاید و کاری ماندگارتر برایمان تولید کنی...
- روزنامه شرق | ۱۵ اردیبهشت ۹۸