در حقوق بینالملل مکانیسمها به دو دسته حقوقی و سیاسی تقسیم میشوند. تفاوت آنها در این است که مکانیسمهای حقوقی اولا از تشریفات خاصی برخوردار هستند و ثانیا گفته میشود که نظرات و آرای صادره برای دولتها الزامآور است. این در حالی است که مکانیسمهای سیاسی فاقد تشریفات هستند و خروجی آنها اصولا الزامآور نیستند.
حقوقدانها معتقدند آن چیزی که در بند ۳۶برجام پیشبینی شده است، یک مکانیسم سیاسی است. بهدلیل اینکه به اختلافات ذیل ساختار ضمیمه قطعنامه (برجام) میپردازد. ویژگی خاص این مکانیسم آن است که نحوه خروجی تصمیمات مراجع مورد نظر و امکاناتی که برای طرفین پیشبینی شده، متفاوت است. بر این اساس، اگر طرف مقابل ایران را به نقض متهم کند، خروجی نهایی این مکانیسم آن است که موضوع به شورای امنیت ارجاع میشود و تحریمهای گذشته بازگردانده میشوند.
اما اگر اعتراض از سوی ایران باشد و ایران معتقد به نقض برجام از سوی طرف مقابل باشد، خروجی آن به شورای امنیت مربوط نیست. در بند ۳۶صراحتا به ایران اجازه داده شده است که بهصورت کلی یا جزئی تعهدات خود را کاهش دهد. این بند بدوناینکه وارد تفصیل شود، به ایران این حق را میدهد که تعهدات خود را کاهش دهد. این کاهش تعهدات در بند مورد اشاره تفکیک نشده است؛ مشخص نیست که آیا کاهش تعهدات ایران شامل تعداد سانتریفیوژهاست یا سطح غنیسازی و یا فعال کردن کدام مراکز هستهای است؟ از اینرو، ایران برای کاهش تعهدات خود، از تمامی این اختیارات برخوردار است.
در اینجا سؤال پیچیدهای بهوجود میآید: اگر ایران گامهایی برای کاهش تعهدات خود بردارد، عکسالعمل طرفهای دیگر برجام چگونه خواهد بود؟ این مسئلهای است که در برجام پیشبینی نشده است. به اعتقاد نگارنده، اگر ایران نیز همانند آمریکا، تعهدات خود را نقض کند، طرفهای دیگر برجام از جمله اروپاییها نیز احتمالا بخشی از تحریمهای یکجانبه خود را باز خواهد گرداند. این در واقع بخش تاریک قطعنامه محسوب میشود اما نمیتواند ابتدا به ساکن منجر به مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریمهای شورای امنیت باشد. مگر اینکه سطح اقدامات ایران در راستای کاهش تعهدات نه بهصورت «جزئی»، بلکه به شکل «کلی» باشد. این به معنی آن است که کل برجام بلاموضوع میشود؛ یعنی بازگشت وضعیت به پیش از انعقاد برجام. اما کاهش تعهدات بهصورت جزئی از طرف ایران میتواند باعث عملکرد متقابل اروپاییها شود بدون اینکه به بازگشت تحریمهای شورای امنیت منتهی شود.