به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سینهیوروپا، فیلمساز ۵۲ ساله برزیلی سال ۲۰۰۲ با نخستین تجربه کارگردانی خود «مادام ساتا» در بخش نوعی نگاه شرکت کرد و فیلمهای بعدیاش را در دوهفته کارگردانان جشنواره کن، بخش افقهای جشنواره ونیز و بخش پانورامای جشنواره برلین به نمایش گذاشت. «زندگی نامرئی اوریدیس گوسمائو» هفتمین فیلم عینوز است که داستان دو خواهر را در دهه ۱۹۵۰ روایت میکند و بر اساس رمان سال ۲۰۱۵ مارتا باتالیا ساخته شده است.
- چه شد که سراغ ساختن فیلمی تاریخی درباره دهه ۱۹۵۰ رفتید؟
مادرم سه چهار سال پیش از دنیا رفت. او زنی تنها بود و من فکر میکنم کمتر کسی بداند زندگی ما چگونه بوده است. نمیگویم خیلی خیلی سخت اما مادرم برای بزرگ کردن من ناچار بود دنبال پول درآوردن باشد. میخواستم درباره نسلی از زنان حرف بزنم که امروز ۸۰ ساله و ۹۰ سالهاند و در آینده نزدیک دیگر اثری از آنها نخواهد بود. اینکه معنی زیستن در زمانهای که طلاق و جدایی وجود نداشت چیست. معتقدم در دوران پس از جنگ در برزیل ارزشهای بسیار قوی محافظهکارانه درباره خانواده وجود داشت.
- گرچه ماجراها و داستان در دهه ۱۹۵۰ میگذرد اما موسیقی موجود در فیلم بسیار امروزی به نظر میرسد. چطور شد درباره موسیقی به این نتیجه رسیدید؟
فیلم با احترام به گذشته نگاه نمیکند. نوستالژیک نیست و نمیخواهد دنیایی بسازد که صرفا به امروز وفادار باشد. هدف من ساختن دنیایی است که به درد داستان بخورد. داشتم با آهنگسازی کار میکردم که ابزار و سازهایش واقعا بسیار قدیمی بود. به او گفتم: «گوش کن! موسیقی الکترونیک را زنان دهه ۱۹۵۰ به وجود آوردند و حالا چرا ما نمیتوانیم اینجا یک سینتیسایزر داشته باشیم؟» ما موسیقیهایی بسیار مدرن از سالهای ۱۹۵۰ داریم که فکر میکنیم برای دهه ۱۹۵۰ است. ضمن اینکه ما داریم فیلمی درباره گذشته برای نسل امروز میسازیم و یکی از راههای علاقهمند کردن آنها به داستان استفاده از موسیقی است.
- برخی صحنههای روی پرده بسیار خشن و بیرحمانه است. در رمان هم همینطور بود؟
برای آن صحنهها به کتاب وفادار بودیم. ضمن اینکه من با برخی زنان رشدکرده در دهه ۱۹۵۰ گفتگو کردم و از آنها درباره صحنههایی که در زندگیشان دیدهاند پرسیدم. البته این تجربهها فرد به فرد متفاوت است. هر چند برخی انواع خشونت بسیار رایج بوده است.
- بازیگران نقشهای اصلی را چطور انتخاب کردید؟
اول از همه از علاقهمندان بازیگری خواستم سه دقیقه سیبزمینی پوست بکنند و ویدئوی آن را برای ما بفرستند. یاد آزمونهای بازیگری مریلین مونرو در دهه ۱۹۵۰ افتادم، شما یا بازیگری بلدید یا بلد نیستید. به نظرم ۹۰ درصد شغل ما شناختن این استعداد است. جولیا استاکلر از یک مدرسه بازیگری آمده و به من توصیه شد. بعد هم کارول دوارته را پیدا کردم که یک پیشینه درخشان تئاتری دارد.