طرح «بسندگی فارسی» یکی از مباحثی است که اخیرا از سوی «رضوان حکیمزاده» معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، مطرح شده که واکنشهای زیادی در برخی استانها ایجاد کرده است. هر چند وزارت آموزش و پرورش اجرای این طرح را به خصوص در مناطق محروم بسیار مفید میداند.
- این طرح تقابل بازبان مادری نیست
معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه طرح بسندگی زبان فارسی به هیچ وجه مقابله با زبان مادری نیست، میگوید: تلاش بر این است تا نوآموزان مناطق دوزبانه مهارتهای ارتباطی و زبان فارسی را فرا بگیرند تا برچسب دیرآموز به آنها زده نشود. «رضوان حکیمزاده» میافزاید: پیشنهاد اجرای طرح بسندگی و بررسی میزان آمادگی زبان فارسی نوآموزان با این هدف ارائه شده که به دلیل آشنا نبودن آنها با این زبان، برچسب دیرآموز به آنها زده نشود. در این مورد یک برنامه جبرانی برای نوآموزانی که زبان فارسی بلد، نیستند برگزار میشود تاوقتی کلاس اول میروند، حرف معلم را متوجه شوند و مفاهیم کتاب درسی را درک کنند.
وی تاکید میکند: هدف اصلی رفع چالش برای کودکان مناطق دوزبانه است، زیرا این نوآموزان زمانی که در طرح سنجش مورد آزمون قرار میگیرند، بسیاری از آنها به دلیل آشنا نبودن با زبان فارسی نمیتوانند از عهده سوالات برآیند و به این افراد به اشتباه برچسب دیرآموز زده میشود. بعد از ورود این گروه از نوآموزان به مدرسه مشخص میشود که آنها مشکل هوشی ندارند و صرفاً به دلیل اینکه زبان فارسی را متوجه نمیشدند برچسب دیرآموز خوردهاند.
به همین دلیل، برای اجرای عدالت آموزشی و این مساله که دانشآموزان برای موفقیت تحصیلی لازم است زمانی که وارد مدرسه میشوند بتوانند با زبان فارسی ارتباط برقرار کنند طرح بسندگی زبان فارسی در دستور کار قرار گرفته است. حکیمزاده با بیان اینکه با شناسایی این گروه از نوآموزان برنامههای جبرانی و حمایتی برای آنها در نظر گرفته میشود اظهار میکند: تلاش میشود دانشآموزانی که وارد کلاس اول میشوند به لحاظ مهارتهای زبانی به درجهای برسند که از برنامه درسی و کلاس استفاده کنند تا دچار افت تحصیلی نشوند و در معرض ترک تحصیل قرار نگیرند.
وی تاکید میکند: این طرح وزارت آموزش و پرورش به دلیل برداشتهای نادرست از اهداف آن با انتقاد عدهای مواجه شده و تصور بر این است که طرح بسندگی زبان فارسی برای تقابل با زبان مادری انجام خواهد شد، در حالی که این گونه نیست و همواره در برنامه رسمی پیشدبستانی اهتمام به حفظ زبان مادری مد نظر بوده است. حکیمزاده عنوان میکند: هر کودکی ضمن حفظ زبان مادری خود، در هر نقطهای از ایران که زندگی میکند برای حضور در کلاس درس و بهرهگیری از کتابهای درسی باید با زبان فارسی آشنایی داشته باشد و طرح بسندگی زبان فارسی نیز برای آن است که بتوان فاصله بین این کودکان با دیگر همسالان خود را که به زبان فارسی مسلط هستند، کم کرد و این امکان در شرایط یکسان یادگیری و برای اجرای عدالت آموزشی برای تمامی نوآموزان بدو ورود به مدرسه فراهم شود.
این مسئول بیان میکند: در این طرح قرار است آمادگی نوآموزان به زبان فارسی مورد بررسی قرار گیرد و اگر مشخص شد که آمادگی ندارند، برنامههای هدفمندی برای تقویت زبان فارسی ارائه شود، تا این کمبود جبران شود؛ مسالهای که تاکنون مورد کمتوجهی قرار گرفته و بسیاری از این نوآموزان یا به دلیل بلد نبودن زبان فارسی و یا برچسب دیرآموز دچار مشکل شدهاند و زودهنگام مدرسه را ترک کرده و در معرض شکست تحصیلی قرار گرفتهاند.
- نظام آموزش با واژگان مشترک بین زبانی آغاز شود
اماسخنان حکیمزاده مبنی بر گرفتن تستی برای غربالگری بر مبنای زبان فارسی باعث برخی اعتراضها شده است. یک معلم بازنشسته و کارشناس آموزشی به همشهری میگوید: آشنا نبودن کودکان دوزبانه با زبان فارسی و به دنبال آن، درک ناقص کتب درسی از سوی آنان معضلی است که سالهاست گریبانگیر نظام آموزشی کشور ماست، اما حل این مساله با کوتاه کردن دوران کودکی و یا غربالگری آنان کار نادرست و بیهودهای است.
«محمد علیزاده» میافزاید: افزایش دوره پیشدبستانی به دو سال یعنی کوتاه کردن مدت زمان حضور کودک در جمع خانواده. کودک از سنین ۳ - ۴ سالگی شروع به شناخت جهان اطراف خود و یادگیری واژگان و لغات برای توصیف محیط میکند و میتوان گفت این سن آغاز دوره تفکر وی است. به گفته وی، بر مبنای طرح جدید، کودک مجبور میشود در مرحله اول زندگی خود شناخت و تفکر را بدون آنکه کامل کند طی کند و به محیط مدرسه پا بگذارد که این مساله میتواند تبعات ناگواری از لحاظ روانشناختی و جامعهشناسی داشته باشد.
وی ادامهمیدهد: افزایش دامنه واژگان کودک به مفهوم حفظ و به یاد سپردن چند واژه ساده نیست، بلکه یادگیری روند زندگی در قالب کلمات است. شاید فردی روزی هزاران کلمه برای اولین بار بشنود، اما فقط آنهایی ملکه ذهن او خواهند شد که در قالب یک فرایند کنشها و واکنشها صورت گرفته باشد. یک کودک اسامی، جملات و کلمات اولیه زندگی خود را در قالب بازیها و یا در جمع خانواده و پدر- مادر خود یاد میگیرد. دور کردن وی از آن مجموعه و انتقال به محیطی آموزشی با اشخاص و زبانی ناآشنا اقدامی جز گرفتن کودکی از کودکانمان نیست و نتیجه آن اختلال در سیر رشد اجتماعی- روانی کودک است.
این کارشناس با اشاره به جایگزینهای مناسب برای این طرح بیان میکند: سابق بر این، یکی از همکاران ترکزبان ما به مدرسه یک روستای کُردنشین اعزام شده بود و از آمار زیاد تَرک تحصیل سخن میگفت. البته نتیجه اگر غیر از این باشد باید تعجب کرد، چراکه معلمی تُرک کتابهای درسی فارسی را به کودکان کُرد آموزش میداد. واضح است که خروجی این فرایند ترک تحصیل کودکان خواهد بود. آموزش و پرورش باید این سه ضلع آموزش و دیالوگها را به هم نزدیک کند، نه اینکه یکی را به نفع دیگری حذف کند. باید معلم و دانشآموز زبان مشترک (یعنی نحوه تفکر مشترک) داشته باشند و نظام آموزش نیز با واژگان مشترک بینزبانی آغاز شود.
- یادگیری زبان فارسی در مدارس
«سید هادی بهادری» نماینده مردم ارومیه نیز این طرح را به مفهوم نابودی زبانهای مادری در کشور میداند و با اعلام اینکه این موضوع خلاف قانون اساسی است میگوید: معاون وزیر آموزش و پرورش باید بداند که مردم کشورمان با زبانهای متعدد تکلم میکنند و همگی آنان طبق قانون قابل احترام هستند. طبیعی است که گروهی از مردم زبان مادری غیرفارسی دارند و قطعا زبان فارسی را در مدرسه یاد خواهند گرفت. بنابراین مجاب کردن خانوادهها برای آموزش زبان فارسی به کودکان از ۳- ۴ سالگی هیچ تناسبی با عقل و قانون ندارد. سالهاست که ما زبان فارسی را در مدارس یاد گرفتهایم و هیچ گونه مشکلی برای ما نداشته است.
- اعتراض به طرح جدید
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم میگوید: مطرح کردن آزمون «بسندگی زبان فارسی» به عنوان شاخص سنجش توانمندیهای نوآموزان در مناطق قومیتی بیمعناست و طراحان آن میخواهند عیبها و مشکلات بزرگتر را سرپوش بگذارند. «محمداسماعیل سعیدی» میافزاید: هر کس این را گفته حرف غلطی زده است، زیرا بسندگی زبان فارسی هیچ ارتباطی با توانمندیهای افراد ندارد. وی با اشاره به تعدد گویشها و قومیتهای مختلف در کشور افزود: در برخی موارد، حتی افراد تحصیلکرده هم نمیتوانند بهدرستی به یک زبان تکلم کنند.
وی با اشاره به حمایت نمایندگان مجلس شورای اسلامی از اصل ۱۵ قانون اساسی مبنی بر حق تحصیل به زبان مادری عنوان میکند: این اصل هیچ ایرادی ندارد و شکی در اجرای آن نیست. همه نمایندگان در واکنش به ورود «تست بسندگی زبان فارسی» به سنجش سلامت نوآموزان متفقالقول هستند و قطعاً برخورد خواهیم کرد.
***
شاید زود باشد در خصوص سرنوشت بسندگی فارسی بتوان سخن گفت، اما در حال حاضر از سوی مخاطبین این طرح با نگاه بدبینانه مواجه شده که نشان از ایرادات ساختاری و اجتماعی آن دارد و حال باید دید آموزش پرورش اقدامی برای اصلاح و یا تغییر آن خواهد داشت یا نه؟
- معاون آموزش ابتدایی وزیر؛ پیشگام اجرای طرح
معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش طی هفته گذشته از لزوم اجرای طرحی موسوم به «بسندگی زبان فارسی» صحبت و عنوان کرده بود: در کارگروهی پیشنهاد شد بسندگی زبانی را به مجموعه سنجش اضافه کنیم. فرمایشهای مقام معظم رهبری مبنی بر اهمیت یادگیری زبان فارسی مهم است و باید کودکان ما در شرایطی باشند که امکان دریافت و درک مطلب به زبان فارسی را داشته باشند و جزو گروهی قرار نگیرند که زودهنگام مدرسه را ترک میکنند.
«رضوان حکیمزاده» همچنین اعلام کرده بود: اکنون سنجش به صورت اختیاری برای پنجسالهها و به طور محدود برای چهارسالهها نیز انجام میشود، اما اگر بتوانیم سنجش را دو سال عقب ببریم، امکان مداخلات بهتری فراهم میشود. البته لازمه آن این است که دوره پیشدبستانی را هم دو سال قبل از کلاس اول داشته باشیم. این غربالگری با هدف عدالت آموزشی انجام میشود. مواردی چون کمبینایی و کمشنوایی عمدتا در مناطق محروم کمتر مورد توجه و شناسایی خانوادهها قرار میگیرد و طرح سنجش هم برای توسعه عدالت آموزشی انجام میشود.