مرسوم است که بسیاری از والدین به فرزندانشان برای پایان سال تحصیلی وعده خرید دوچرخه میدهند تا بخشی از اوقات فراغتشان را در تابستان با دوچرخهسواری بگذرانند. بسیاری از بچههای دهههای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ با این وعدهها و خاطرههای دوچرخهسواری امتحانات خرداد را با موفقیت میگذرانند. البته برای نسلهای متولد دهه ۲۰ تا دهه ۴۰ هم دوچرخه به عنوان یکی از وسایل مناسب حملونقل در دورهای از زندگیشان جایگاه قابل توجهی داشت و مدتها به عنوان وسیله نقلیه اصلی در مسیرهای درونشهری استفاده میشد تا اینکه تولید خودرو افزایش یافت و به مرور خودروها جای بیشتری از خیابانها را اشغال کردند. هر چه گذشت از تعداد دوچرخهها کمتر شد و خودروها بیشتر شدند. کمکم دوچرخه به وسیلهای صرفا تفریحی و ابزاری برای سرگرمی کودکان و نوجوانان یا تفریح بزرگسالان تبدیل شد و جایگاه خود را در حملونقل شهری از دست داد.
حالا چند سال است دوباره در کشور موجی برای ترویج فرهنگ دوچرخهسواری به منظور کاهش ترافیک شهری، حل معضل پارکینگ و همچنین جلوگیری از آلودگی هوا، تصادفات و تلفات خودرویی در شهرها ایجاد شده است؛ موجی که در بسیاری از شهرها و کشورهای توسعهیافته دنیا مدتهاست ایجاد شده و به عنوان بخشی از فرهنگ شهروندی مورد توجه قرار دارد. در این شهرها زیرساختهای مناسبی هم برای دوچرخهسواران ایجاد شده تا میل به استفاده از این وسیله نقلیه ارزان و سالم و کمخطر افزایش یابد.
در ایران با وجود برنامهریزیهای مردمی برای ترویج استفاده از دوچرخه، تمایل به استفاده از خودرو بیشتر است. شاید تابستان بهترین فرصت برای ترویج فرهنگ دوچرخهسواری در جامعه باشد. بهویژه در مازندران که علاوه بر بومیان، بسیاری از مسافران نیز سعی میکنند با استفاده از دوچرخه لذت بیشتری از هوای پاک استان ببرند. این فصل با توجه به فراغت دانشآموزان از تحصیل میتواند زمان مناسبی برای پیوستن به پویشهای دوچرخهسواری همگانی و تشویق نسل جدید به استفاده از دوچرخه برای انجام رفتوآمدهای درونشهری باشد. افزایش استفاده از دوچرخه، قطعا مسئولان شهرها را مجاب به ایجاد زیرساختهای بیشتر و بهتر میکند. دوچرخهها بهویژه در استانی مانند مازندران که با چالش مهم ترافیک شهری مواجه است، میتوانند چه در زمان حضور مسافران و چه در روزهای عادی سال کلید حل این مشکل باشند.