حسن روحانی در دوران انتخابات ریاستجمهوری، بیش از هر چیز شعار سیاسی و فرهنگی سر داد. از تدبیر برای حل مشکلات هستهای و از امید برای فرهنگ و هنر کشور گفت و کلیدی که هر قفلی را باز میکرد.
اما در این ۶سال بخش فرهنگ با چالشهای زیادی همراه بوده است. صنعت نشر عاصی کاغذ و گرانی و بینظمیهاست؛ اهالی موسیقی درگیر کنسرتهای لغو شدهاند. سینماییها داد بیصنفی سر دادهاند و بخشهای دیگر فرهنگی و هنری نیز هنوز نتوانستهاند با وعدههای عملینشده کنار بیایند. در این مجال اما موافقان و مخالفان عملکرد دولت برایمان نکاتی را گوشزد کردهاند.
- منتقد
- فرهنگ مهم است اما انگار به دولت ربطی ندارد
- محمدمهدی عسگرپور؛ مدیرعامل خانه سینما
هرچند دو گروه، هم آنان که در انتخابات کاندیدا میشوند و هم آنهایی که رأی میدهند، وعدهها برایشان مهم است، برای من سالهاست که این حنا رنگ باخته و دیگر وعدههای انتخاباتی را ملاک نظر درباره دولتی قرار نمیدهم، چون بخشی از این وعدهها و حرفهای انتخاباتی برای تحقیر و کوچککردن رقیبان انتخاباتی زده میشود و بخشی از آن آمال و آرزوهایی است که امکان تحققاش وجود ندارد.
متأسفانه این رویه تکرارشونده در هر دورهای وجود دارد. با این حال، حسن روحانی بهدلیل ذات سیاستمدارانهاش، حداقل حوزه فرهنگ، هنر را به وعده مشخصی تجهیز نکرد؛ هرچند ازجمله «فرهنگ خیلی مهم است» بسیار استفاده کرده است. آنچه مورد بررسی است، بهخصوص در ۲ سال نخست دولت یازدهم، اینکه باید با روحیه تازهای در دولت روبهرو میشدیم؛ روحیهای که در دولتهای نهم و دهم بسیار رنجور شده بود.
دولت یازدهم اما از این وضعیت بسیار بهرهمند شد و عدهای به آن دوره ماهعسل فرهنگی گفتند؛ شرایطی که دولت باید از آن استفاده میکرد تا از وضعیت بحران خارج میشد. اما در زمان عملیاتیشدن وعدههای داده شده، وضعیت بهگونه دیگری رقم خورد. با توجه به عرض و طولی که دولت برای فعالیتهای خود درنظر گرفته بود، انگار هنوز عملی را آغاز نکرده است. انگار دوره ۲۵سالهای نیاز است تا دولت بخواهد کاری صورت دهد. اینطور که بهنظر میرسد عملیاتی آغاز نشده که ما اکنون بخواهیم منتظر نتیجهاش باشیم.
عدهای گمان میکنند در حوزه فرهنگ همه کارها باید با طمأنینه دنبال شود، درحالیکه بهنظرم بیعملی را با صبر و طمأنینه اشتباه گرفتهاند. جالب اینکه دولت به ما اشاره میکند که ما باید عملگرا باشیم تا این انگشت اتهام را از سوی خود به دیگری نشانه رفته باشد. درحالیکه با وضعیت بودجه اندک نمیتوان هیچ کاری صورت داد. مدیران از قشر محافظهکار انتخاب میشوند و انگار این محافظهکاری که انتهایش به بیعملی منجر شده بسیار از دوران پیش بیشتر است.
اما سؤال از دولت این خواهد بود که چه قدمی برای استقرار نظام صنفی کشور برداشته شده که منجر به مصوبه و عمل مشخص باشد؟ چه کاری در راستای استقرار صندوق و بیمه بیکاری برداشته شده است؟ با نامهنگاریها کاری ندارم، هیچکدام از وعدهها عملی نشدهاند. حتی در شورای پروانه ساخت نیز عمل خاصی صورت نگرفته. مدام وزیران تغییر کردهاند و هر یک باید راههای رفته را دوباره بیازمایند. واگذاریها به نهادهای صنفی، اتفاقی بود که نیفتاد. فروش و اکران نیز بسیار متغیر، فصلی و خارج از وظایف دولت بوده است. خانه سینما و استقرار نظام صنفی سینمای کشور که ۸سال پیش طرح آن آماده شد و مورد تأیید وزرای دولت قرار گرفت جز به چند نامهنگاری به جایی ختم نشد. هیچ دستاورد مورد توجهی در حوزه اجرایی بهوجود نیامد.
حوزه فرهنگ، خلاف ادعاهای نخستین حتی در اولویت پنجم دولت هم قرار نگرفته است. از فرهنگ و هنر خارج شویم در فرهنگ عمومی نیز تنزل پیدا کردهایم. فرهنگ فقط به کتاب و فیلم نیست در حوزه عمومی نیز با بیعملی روبهرو هستیم. با این تفاسیر دولت به جای تحلیل درباره عملکرد خود به انتقاد از صدا و سیما میپردازد، درحالیکه با درستکردن عملکرد خود انتقادهایش مورد توجه قرار خواهد گرفت. چرا باید دولت پشتوانه هنرمندان را از دست بدهد؟ پشتوانهای که روزگاری میتوانست در بخشهای دیگر به کمک دولت بیاید.
- موافق
- چشم بر اتفاقات راهگشا نبندیم
- سیدکریم محمدی؛ فعال فرهنگی
شاید امروز شرایط جامعه کمی متشنج باشد اما نباید مسیرهای پیموده را فراموش کرد و چشم بر اتفاقات راهگشا بست. حسن روحانی در همان ابتدای کار برای تشکیل کابینه۴ کارگروه اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست داخلی و مسائل فرهنگی و اجتماعی تشکیل داد که زیرنظر این ۴ کمیته، ۲۰ کارگروه مشغول بهکار شدند. او از ۵۰۰ نفر از صاحبنظران، شخصیتهای فرهیخته، دانشگاهی باسابقه کار اجرایی یا قانونگذاری و بسیاری از تشکلهای مردمی استفاده کرد.
گرچه موانعی سد راه او شد و گاهی راهها، خود را بر او بستند اما از خاطر نبریم که بازگشایی خانه سینما یکی از نخستین گامهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم بود. در ۴سال نخست، ۹۳ سالن سینما در شهرهای مختلف کشور به پخش دیجیتال تجهیز شد و گروه سینمایی «هنر و تجربه» بهوجود آمد. اما شاید مهمترین تحول در صنعت نشر اتفاق افتاد. در دوران علی جنتی به تفویض اختیار به ناشران اشاره شد. براساس آمار اعلام شده از سوی خانه کتاب، از مهر ۹۲ تا شهریور ۹۵، تعداد ۲۲۹هزار و ۶۵عنوان کتاب منتشر شد.
۷۴ هزار و ۶۳۱ عنوان کتاب فقط در یازده ماهه سال۹۵ منتشر شد که در مقایسه با سال۹۴ حکایت از رشد ۸درصدی در تعداد عناوین کتاب است. ۸۵هزار و ۱۲عنوان کتاب نیز در سال۹۷ منتشر شده است که در مقایسه با بازه زمانی مشابه سال گذشته (۸۴هزار و ۷۲۸) افزایش یکدرصدی و بهعبارتی برابر را نشان میدهد، درحالیکه در بازه زمانی مورد بررسی در سال۱۳۹۶ نسبت به سال ۱۳۹۵با افزایش ۱۳درصدی روبهرو بود.
برگزاری طرحهایی مثل کتابفروشی به وسعت ایران، عیدانه کتاب، تابستانه کتاب و طرح پاییزه کتابفروشیها ازجمله اقدامات این دولت بود. در همین دوره عناوین روزنامهها از ۲۱۴ در سال ۹۲به ۲۹۶عنوان در سال۹۴ رسید. افزایش سالنهای تئاتر، افرایش نمایشها و تعداد صندلیها و فعالیت بیشتر گروههای تئاتری، بازسازی و افتتاح ۳ سالن از تئاتر شهر و تالار سنگلج هم اتفاق مثبتی بهحساب میآمد.
از اتفاقات مهم دیگر در تئاتر ۲برابرشدن بودجه هنرهای نمایشی بود. در دوره نخست ریاستجمهوری حسن روحانی، دولت هر چند با بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران در اسفندماه ۹۳ و ارکستر ملی در خردادماه ۹۴، قدمهای خوبی در عرصه موسیقی برداشت، با این حال، مسئله لغو کنسرتها یکی از پرچالشترین روزهای دولت را رقم زد.
تعداد اجراهای صحنهای موسیقی که در سال۹۲، یکهزار و ۳۲ اجرا بود در پایان سال۹۴ به ۳هزار و ۸۷۷ اجرا رسید و رشدی ۶/۷۱درصدی را تجربه کرد. افزایش شمار مجوز آلبومهای موسیقی یکی دیگر از رخدادهای خوشایند در حوزه موسیقی بود. البته همه این اتفاقات باارزش است اما زمانی این ارزش معتبر خواهد بود که روند بهبود وضعیت در حوزه فرهنگ و هنر مستمر باشد.