با این رویکرد است که او در ۲سال حضورش در کاخ سفید، بارها ایران و کرهشمالی را با اقدامات نظامی تهدید کرده است.
اما این ۲ رویکرد، با هم نمیخوانند. و حالا این تناقضها، او را به تقابل با ایران کشانده است؛ اتفاقی که به یک دردسر سیاسی برای او تبدیل شده است.
ترامپ بهصورت یکجانبه از توافق هستهای با ایران بیرون کشید، تحریمها علیه ایران را تشدید کرد و کشتیهای جنگی به خلیجفارس فرستاد و حالا سوختن تانکرهای نفتی در دریای عمان روی داده است. آمریکا مدعی است که حمله به این تانکرها کار ایران است. شرایط بهگونهای است که میتوان گفت ترامپ در دامی که خود ساخته گرفتار شده است.
تقابل با رأیدهندگان
ترامپ معتقد است که میتواند ارادهاش را با سیاست فشار حداکثری تحمیل کند. اما اگر او میخواهد اوضاع را آنطور که میخواهد پیش ببرد، باید قدرت نظامی آمریکا را هم پیش بکشد. به بیان دیگر، در یک موقعیت اضطراری، او حتی باید برای استفاده از قوای نظامی علیه ایران آماده باشد.
اما این دقیقا چیزی است که رایدهندگان به ترامپ حاضر به قبول آن نیستند. آنها از مداخلات نظامی آمریکا در دهههای اخیر خسته شدهاند.
علاوه بر آن، نهتنها ترامپ که دولت او با مشکل اعتماد مواجه است. او برای همراه کردن افکار عمومی باید اسناد مطمئنی علیه ایران ارائه دهد. اما آیا میشود به ترامپ، مردی که در دوران ریاستجمهوریاش در دروغ گفتن رکورددار بوده است اعتماد کرد؟ پاسخ قطعا منفی است. افکار عمومی، از زمان جنگ آمریکا علیه عراق که در دولت جورج بوش براساس شواهد سست شروع شد، بهشدت به موارد اینچنینی مشکوک است. این واقعیت که جان بولتون، یکی از افرادی که مسئول وقوع جنگ عراق به شمار میرود، در دولت ترامپ حاضر است شرایط را حتی بدتر هم میکند.
ترامپ، خود را به موقعیتی رسانده است که گزینههای زیادی ندارد. این وضعیت، شرایط را برای ترامپ بهشدت سخت و برای منطقه بهشدت خطرناک کرده است.
بازی با زمان
در صورت بروز یک تنش جدی دیگر، افرادی مانند جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت میتوانند ترامپ را متقاعد کنند که از نیروی نظامی استفاده کند. این اقدام، بهصورت خودکار پاسخ ایران را خواهد داشت و اوضاع خیلی سریع به یک نبرد بزرگ منجر خواهد شد.
اما ترامپ اصرار دارد که میتواند بازی خودش را جلو ببرد: درست مانند مورد کرهشمالی، او میتواند یک صحنه توافق بزرگ با دولت ایران راه بیندازد که در آن هیچ مشکلی حل نخواهد شد اما ترامپ میتواند آن را بهعنوان یک موفقیت بفروشد. او گفته است که برای مذاکرات آماده است.
یک نشست بزرگ صلح، یک راه مطمئن برونرفت از وضعیت دشوار فعلی برای ترامپ به شمار میرود. و به همینخاطر است که او با زمان بازی میکند. اما سؤال بزرگ این است که آیا ایران چنین لطفی به او خواهد کرد؟ تهران به سختی در نشستی شرکت خواهد کرد که جبران خسارت از سوی آمریکا، بخشی از آن نباشد. چون حتی تهران میتواند به یک راه خروج فکر کند. حاکمان ایران تنها باید تا (انتخابات) سال بعد صبر کنند؛ سالی که میتواند پایان کار احتمالی ترامپ.