شاید بخشی از فضای پرمجادله کنونی در مورد کوچ برانکو، ناشی از همین داستان باشد. چه بسا اگر او امسال لیگ برتر را با نایبقهرمانی به پایان میرساند، انتشار خبر جداییاش این همه عجیب و پربحث از کار درنمیآمد. برانکو اما همه عناوین را درو کرد و رفت. احتمالا اگر او قدری خوششانستر بود و مثلا توپ علی علیپور در دقیقه پنجم بازی رفت با کاشیما وارد دروازه میزبان ژاپنی میشد، امروز حتی کاپ قهرمانی آسیا هم در کلکسیون پر و پیمان او به چشم میخورد. با این همه، حتی بدون آن جام هم دستاوردهای برانکو در ایران کامل است و شاید مدتها طول بکشد که یک مربی دیگر بتواند به این مرز از افتخارآفرینی نزدیک شود.
- قهرمانانی که سقوط کردند
به های و هوی این روزها، تجمعات اعتراضی و چکامهسراییهای اینترنتی اعتنا نکنید. در فوتبال فقط تا وقتی اعتبار داری که برنده باشی. بهترین مثال برای پرسپولیسیها شاید افشین قطبی باشد. تا پیش از عصر برانکو، آخرین قهرمانی پرسپولیس در لیگ هفتم بهدست قطبی کسب شده بود اما ببینید امروز حتی شایعه مذاکره باشگاه با او چه قیامتی بهپا میکند. افشین مثل برانکو بعد از قهرمانی لیگ هفتم تصمیم به ترک ایران گرفت و مدتی در امارات به سر برد؛ هرچند آنجا مشتری خوبی پیدا نکرد تا نهایتا با اصرار باشگاه به پرسپولیس برگردد. او اما در فصل دوم حضورش با تیمی تقویتشده نتوانست نتایج مطلوب را بهدست بیاورد و میانههای نیمفصل اول بهطور ناگهانی پرسپولیس را ترک کرد.
آن چندماه کار اضافه باعث شد کارنامه و تصویر ذهنی هواداران از قطبی مخدوش شود، هرچند این مربی طی یک دهه فعالیت بعدیاش هم نشان داد چندانآش دهانسوزی نبوده است. برانکو اما وجهه خودش را حفظ کرد. قهرمانی چهارم در لیگ ایران چیزی بیشتر از ارزشهای ۳ قهرمانی قبلی به او اضافه نمیکرد. در فوتبالی که حتی علی پروین بهعنوان پرافتخارترین مربی تاریخ باشگاه پرسپولیس هم بعد از افول عملکردش «حیاکن، رهاکن» میشنود، طبیعی است که برانکو خودش را در معرض چنین سقوطی قرار ندهد؛ مخصوصا وقتی پای پیشنهادی بهتر و قراردادی امنتر در میان باشد.
- برانکو و تصمیمی از جنس ولاسکو
سال۹۲ وقتی خولیو ولاسکو تصمیم به ترک والیبال ایران گرفت، بسیاری در شوک فرو رفتند. خیلی از تحلیلها حول این بود که او به شوق حضور روی نیمکت تیم ملی کشورش آرژانتین قید ادامه فعالیت در ایران را زده، اما بعدتر روشن شد مسائل مالی هم در این زمینه بیتأثیر نبوده است. ظاهرا ولاسکو، ۴ماه آخر را بدون دریافت دستمزد در ایران کار کرد و نهایتا به این جمعبندی رسید که ادامه کار با شرایط موجود ساده نیست؛ باوری که شاید امروز در ذهن برانکو هم شکل گرفته باشد. تازه از یاد نبرید آن زمان مثل حالا با معضل نرخ سرسامآور، عجیب و نامشخص ارز مواجه نبودیم.