همزمان با رشد تکنولوژی، افزایش جمعیت، پیدایش گسترده مسئله مهاجرت و اهمیت یافتن چگونگی گردش سرمایه در شهرها، مسئله نابرابری در شهرها در ابعاد مختلف گسترش یافت. فضاهای عمومی شهرها، نظیر آسمان و زمین، بهدلیل نیاز شهرداریها به درآمد برای اداره شهر، به مرور در حجم وسیعی از دسترس عموم خارج شد. توسعه شهرها به امور کالبدی محدود شد و نظامهای منافعی شکل گرفت که در نتیجه آن انسان و بهخصوص فرودستان، زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی به حاشیه رفتند. تا مدت زمانی طولانی تصور میشد فقط با ساخت برج و بارو ، بزرگراه و مراکز تجاری میتوان کیفیت زندگی مناسب را برای شهروندان محقق کرد. اکثر شهرهای مهم جهان، با این مسائل دستکم تا دورهای روبهرو بودهاند. وضعیت شهرها در کشورهای جهان سوم نیز از این قاعده کلی مستثنی نبوده است. از سویی بهدلیل تداوم همین مسائل و فشار افکار عمومی و نقد منتقدان، هرگز مسیر بازاندیشی در باب شیوههای اداره شهر در سطح جهانی متوقف نشده و ایدههای نوین جهت تحقق برابری و کیفیت زندگی بهتر همواره متولد شده و موضوع بحث قرار گرفتهاند.
در ایران، پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان یکی از مهمترین تحولات انسانی قرن بیستم، که آرمان عدالت اجتماعی برآمده از جهتگیریهای اجتماعی اسلام، یکی از اصلیترین شعارهای مردم در آن بوده است، بازاندیشی در شیوههای اداره کشور در مسیر افزایش کیفیت زندگی برای همگان و برخورداری برابر شهروندان از امکانات و خدمات را بهعنوان یکی از مهمترین رسالتهای انقلابی مسئولان ایجاب میکرد.
به همین دلیل بود که در بخشهایی از اصل چهل و سوم قانون اساسی، موارد زیر بهطور کلی مورد تأکید قرار گرفت:
«تامین نیازهای اساسی: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه.
- تأمین شرایط و امکانات کار برای همه بهمنظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانی که قادر به کارند ولی وسایل کار ندارند، در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههای خاص منتهی شود و نه دولت را بهصورت یک کارفرمای بزرگ مطلق درآورد.
- تنظیم برنامه اقتصادی کشور بهصورتی که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد.
- رعایت آزادی انتخاب شغل و عدماجبار افراد به کاری معین و جلوگیری از بهرهکشی از کار دیگری.»
متأسفانه وقوع جنگ تحمیلی و مواجه شدن کشور با افزایش سریع جمعیت و همزمان با آن کمبود منابع برای اداره کشور، سیاست فروش شهرها بهعنوان اصلیترین مسیر تامین منابع برای اداره شهر تثبیت شد و مشارکت شهروندان در ساخت «شهری برای همه» و توجه به تحقق مفاد اصل چهل و سوم قانون اساسی را به حاشیه برد. امروز اما، بر همگان آشکار شده است که تداوم اداره شهر به شیوههای سابق دیگر ممکن نیست. نه فقط تهران که سایر کلانشهرها و حتی شهرهای کوچکتر ما نیز به مرور با مشکلات تهران در سطوح مختلف روبهرو خواهند شد.
گذشته تهران، آینده شهرهای دیگر کشور است. چه بخواهیم و چه نخواهیم چگونگی تداوم حیات روستاهای ما نیز شدیدا وابسته به سرنوشت شهرهاست. به همین دلیل تهران، شهری ملی است و مسائل آن نیز باید ملی درنظر گرفته شود.
ایده تهران «شهری برای همه» و بهدنبال آن تغییر منابع درآمدی شهر، پس گرفتن حوزههای عمومی متعلق به شهروندان، به رسمیتشناختن حقوق آنان بر شهر، افزایش کیفیت زندگی، به مرکز آوردن انسان از یکسو و کالبد ، بزرگراه و خودرو را برای خدمت به او خواستن از سوی دیگر و حرکت به سمت شکلگیری سهجانبهگرایی یعنی توازن میان منافع دولت، شهروندان و سرمایهگذاران در اداره شهر، همگی در دوره جدید مدیریت شهری در راستای تغییر ریلگذاری اداره شهر و بهتبع آن تأثیرگذاری بر مسیر توسعه ملی مطرح شدهاند. ایدههایی که قرار است تغییر ساختارهای اداره شهر را با مشارکت شهروندان رقم زنند و تغییر رفتار همگان از مسئولان گرفته تا ساکنان شهرها را در راستای مسئولیتپذیری بیشتر طلب کنند. ما میخواهیم تهران را بهگونهای اداره کنیم که همه شهروندان به عدالت از همه امکانات شهری برخوردار شوند و در ساخت و توسعه شهر، امکان اظهارنظر و فراتر از آن، امکان اعمالنظر داشته باشند. ازاینرو، «تهران شهری برای همه» صرفا یک شعار و صرفا جهت اداره شهر تهران نیست بلکه چشماندازی جدید برای تغییر رویکرد اجتماعی، فرهنگی و مدیریتی شهرهای کشور است که میبایست در سطح ملی و بهصورت فراگیر دنبال شود. در پایان روز شهرداریها و دهیاریها را گرامی داشته و از خدمات شبانهروزی کارکنان پرتلاش و خدوم این مجموعه تقدیر و تشکر کرده و از خداوند منان آرزوی توفیق روزافزون و سلامتی برای تکتک آنها دارم.
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۸
پیروز حناچی - شهردار تهران: از زمانی که شهر مدرن و به تبع آن شهرداری در اشکال جدید آن، شکل گرفته است، تا مدت زمانی طولانی در اکثر شهرهای جهان، نه شهرها «شهری برای همه» بودهاند و نه شهرداریها بهصورت برابر به همه شهروندان خدمترسانی کردهاند.