با بارانهای بهار امسال، برخی از تالابها جان دوباره گرفتند و همین باعث شد، بسیاری از مردم و مسئولان بر اهمیت تأثیر تالابها بر سلامت اکوسیستم مناطق مختلف کشور، آبهای زیرزمینی و کنترل ریزگردها اذعان کنند. اما با رسیدن به فصل گرما، بهدلیل عدم تامین حقابه تالابها بسیاری از آنها مثل بختگان، بخشهایی از هامون و ... رو به خشکی رفت. جوجه فلامینگوها ماندند و گرمای بیامان و بیآبی. در روزهای اخیر نیز رئیس سازمان محیطزیست از عزم جدی خود برای احیای تالابها در شورای مذکور خبر داد. این در حالی است که عوامل مخرب تالابها مثل خشکسالیهای پیدرپی، کشاورزی بیضابطه در بالادست حوضه آبریز و پایین دست سدها، چاههای عمیق غیرقانونی، تخریب و تجاوز به بستر رودهای منتهی به تالابها و ... عملا راه را برای رسیدن به مقصد دشوار کرده است.
- وزارت نیرو حقابه گاوخونی را بدهد
سعید سلطانیکوپائی، استاد آبخیزداری دانشکده منابع طبیعی اصفهان که سالها در مورد تالاب گاوخونی تحقیق جامعی انجام داده است، در گفتوگو با همشهری گفت: تالاب یک اکوسیستم زنده است و حداقل آبی که برای زنده بودن آن نیاز است، نیاز زیستی است. نیاز زیستی یا حقابه تالاب گاوخونی که دانشگاه اصفهان مطالعات آن را انجام داده، سالانه ۱۶۰تا ۱۷۰میلیون متر مکعب یا ۵.۵ مترمکعب بر ثانیه است. تامین این حقابه از حوضه آبریز تالاب باید جزو برنامههای وزارت نیرو باشد. از آنجایی که سالها درگیر خشکسالی بودیم، اداره کل حفاظت محیطزیست اصفهان در این تحقیق از ما خواست که حداقل آب مورد نیاز تالاب را هم اعلام کنیم. این عدد در تحقیقات ما از آبان تا خرداد که مهمترین فصل تالاب گاوخونی برای مهاجرت پرندگان و زادآوری آنهاست، حدود ۸۰ میلیون مترمکعب است.
وی با اشاره به این که در سالهای اخیر حقابه گاوخونی تامین نشده است گفت: مصارف جدید صنعتی و کشاورزی و در اختیار بودن آب بدون ضابطه و قانون مشکلات تالاب گاوخونی را بیشتر کرده است. ظرفیت سکونت در پایین دست سد زایندهرود ۳میلیون نفر پیشبینی شده بود اما هم اکنون ۵.۵ میلیون نفر در این قسمت زندگی میکنند. انتقال آب به یزد و کاشان نیز مزید بر علت شده و مانع از رسیدن حقابه به تالاب گاوخونی شده است. امسال بهدلیل بارندگی حدود ۶۰ درصد از تالاب گاوخونی آبگیری شده است و آن مربوط به حقابهای که وزارت نیرو باید به آن اختصاص دهد نمیشود. امسال به جز دریاچه ارومیه، حقابه تالابها و دریاچههای نقاط دیگر کشور بیشتر روی کاغذ به بحث گذاشته شده است. اگر بتوان در جلسه آینده شورای آب بر تامین حقابه تالابها تأکید کرد میتوان به احیای تالابها امید داشت.
امید به احیای حقابه تالابها در شرایطی است که محیطزیست کشور درگیر خشکسالیهای مکرر، نگاه فرودستانه به طبیعت در مقابل توسعه و اختلافات موجود درباره انتقال آب است. سعید سلطانیکوپائی درباره احتمال بهبود شرایط تالابها گفت: بدون برنامهریزی و تضمین اجرای آن احیای تالابها امکانپذیر نیست. در کشورهای توسعهیافته، هیچگونه طرح توسعهای از ساخت شهر، روستا، کارخانه و ... در حوزه آبخیز بالادست انجام نمیشود. در حوزه آبریز بالادست فقط تولید آب و گردشگری پایدار را توسعه میدهند. اما متأسفانه در ایران برای توسعه اراضی کشاورزی، ویلاسازی، باغداری و ... مجوز صادر میشود. معضل زاینده رود و تالاب گاوخونی هم از این جنس است؛ در حالیکه پیش از این مجوزها، کشاورزی در شرق اصفهان و حوالی تالاب گاوخونی وجود داشت.
او با تأکید بر این که متولی پیگیری حقابه تالابها، سازمان محیطزیست است در مورد روش تعیین حقابه گفت: روشهای تعیین حقابه تالاب متنوع است. اما در نهایت باید دید تامین چه مقدار آب منجر به زنده ماندن اکوسیستم تالاب میشود ولی نمیتوان درصد برای آن تعیین کرد. اما نکته مهم در تعیین حقابه ضمانت اجرای مصوبات شورای آب است. در تحقیقی که در مورد گاوخونی انجام دادیم، به یک سندی برخوردیم که بر اساس آن در اوایل انقلاب وزارت نیرو حقابه ۱۴۸میلیون مترمکعب تالاب گاوخونی را مصوب کرده بود. تاکنون هیچگاه این مصوبه اجرایی نشده است. در دیدگاه توسعهای در بین دولتمردان، صنعت و کشاورزی نسبت به محیطزیست اولویت دارد. در حالیکه اگر اکوسیستم تخریب شود نه صنعت باقی خواهد ماند و نه کشاورزی.
- خرید آب سهامداران توسط سمنها
استاد آبخیزداری دانشکده منابع طبیعی اصفهان در ادامه به موضوع بازار آب اشاره کرد و گفت: گروهی از محققان استرالیایی چندی پیش در سمیناری که در ایران برگزار شده بود روش مدیریت آب را در مناطق خشک این کشور توضیح دادند. آنها سهم هر حوضه آبریز را بین کشاورزی، شرب، صنعت و محیطزیست تعیین میکنند. بهطوری که همه حوزهها از افزایش و کاهش میزان بارش به اندازه درصد سهمشان سهیم هستند. این سهم قابل خرید و فروش است؛ یعنی بهطور مثال اگر میزان بارش سالانه در حدی نباشد که بخش کشاورزی رونق بگیرد، این بخش میتواند سهم خود را به دیگری بفروشد. دولت سمنها (NGO) را در این زمینه فعال کرده و آنها برای خرید آب از سهامداران تلاش میکنند و برای جلوگیری از فساد اداری خود وارد معاملات نمیشود.
قدر احیای تالاب را امسال سیستان و بلوچستانیها بهتر از بقیه میدانند، امسال اوضاع بخشی از تالاب هامون که جزو اصلیترین کانونهای گردوغبار در این استان است، بهدلیل آبی که در بالادست در افغانستان بهصورت باران و برف آمده بهبود یافته است. اما از حقابه تالاب هامون که باید توسط دیپلماسی آب بدان دست یافت خبری نیست.
وحید پورمردان، مدیرکل حفاظت محیطزیست سیستان و بلوچستان در گفتوگو با همشهری درباره حقابه هامون گفت: تفاوت تالاب هامون با سایر تالابهای کشور این است که هیچ منبع دیگری برای تامین آب آن از داخل کشور وجود ندارد. تا زمانی که افغانستان درگیر جنگ با طالبان بود، این حقابه بهدلیل نبود دولت در این کشور، تامین نمیشد و پس از ثبات نسبی و روی کار آمدن دولت، آنها سیاستهایشان به سمت مدیریت منابع آبی با حذف حقابه تالاب هامون رفت. آنها در مذاکرات متعدد اعلام کردهاند که فقط ۸۲۰ میلیون مترمکعب آب را در سال به ایران میدهند که آن هم تاکنون محقق نشده است و سیلابهایی را که خود نمیتوانست جمعآوری کند را هم بهعنوان سهم حقابه ایران گذاشتهاند.
به اعتقاد وحید پورمردان، رویکرد ایران در دیپلماسی آب باید به سمت بدهبستان انرژی تغییر کند. او در اینباره گفت: افغانستان هماکنون بهشدت نیازمند انرژی برق است و آن را از مسیر تا امن ازبکستان که تحت سیطره طالبان است، تامین میکند. با توجه به مرزهای امن بین ایران و افغانستان، میتوانیم با تولید برق از انرژی خورشیدی در سیستان و بلوچستان حقابه بیشتری مطالبه کنیم.
فارغ از حقابهای که افغانستان در تامین آن سر باز میزند، آنچه به مرزهای ایران وارد میشود توسط شهرهای زابل و زاهدان مورد استفاده حداکثری قرار میگیرد و مازاد آنکه ۴۰۰ میلیون مترمکعب است به سمت زمینهای کشاورزی و تالاب هامون میرود. نکته ناراحتکننده این است که از دل این مقدار، فقط ۶۰ میلیون مترمکعب به تالاب هامون میرسد. برای تالابی که ۱۱ تا ۱۳میلیارد مترمکعب گنجایش دارد، این مقدار بسیار ناچیز است که آن هم توسط کشاورزان متخلف با پمپ آب برداشت میشود.
- همشهری- سهشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۸