البته موضوعی که باید مد نظر قرار داد این است که فراهم بودن بستر برای حضور و هنرنمایی این هنرمندان، به انگیزهبخشی و حضور پررنگتر آنها و همچنین مردم در عرصه موسیقی کمک میکند. یکی از این هنرمندان «مژگان ملکی» متولد سال ۶۱ در کرج است. وی فارغالتحصیل رشته بهداشت حرفهای در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است، ولی علاقه به تدریس در رشته موسیقی با اینکه شرایط کاری بهتری داشت، نتوانست وی را از موسیقی جدا کند. ملکی مدرس نمونه در رشته موسیقی کودک از عشق به کار هنری و آموزش به کودکان برای داشتن جامعهای سالمتر و پرنشاط میگوید.
- از نحوه آشناییتان با رشته موسیقی بگویید؟
در سالهای کودکی هر جایی که ورکشاپ هنری و یا نوازندهای در خیابان میدیدم جذب آن میشدم. روزی در خیابان همراه خانواده یک نوازنده خیابانی را که آن زمان بسیار کم دیده میشدند، در حال نواختن ساز دیدم که یکی از آهنگهای خاطرهانگیز آذری را به شیرینی مینواخت. من سر جایم خشک شده بودم و متوجه حضور پدر و مادرم نشدم، تا جایی که آنها جلوتر از من رفته بودند. بعداً متوجه شدند که من مات و مبهوت آن نوازنده شدهام. از طرفی در مسابقات مدارس و رشتههای هنری مقامهای زیادی کسب کردهام و معلمهای دبستانم گمان میکردند من در خانه ساز دارم و هر روز تمرین میکنم. یک روز پدر و مادرم را برای جشن آخر سال دعوت کرده بودند و از دانشآموزان نمونه سال تقدیر میکردند و از من به عنوان نفر برگزیده هنری تقدیر به عمل آمد. پدر و مادرم متعجب شدند که من که تمرینی نکرده بودم یا حتی ساز در خانه ندارم و بسیار خوشحال شدند و پی به استعداد من بردند. روزی پدرم با یک ساز کیبورد زیبا و البته گرانقیمت به خانه آمد و گفت که اگر علاقه و استعداد داری، این هم ابزاری برای موفقیتت. آن روز یکی از بهترین روزهای زندگیام بود و نوازندگی کیبورد زیر نظر استاد محمدعلی درشتی را آغاز کردم.
- چگونه با موسیقی کودک آشنا شدید؟
من در آموزشگاههای مختلفی مشغول تدریس پیانو و کیبورد بودم. از همان زمان وقتی کلاسهای موسیقی کودک را میدیدم، علاقه زیادی به آن نشان میدادم و به پیشنهاد دوستان و به دلیل علاقهام به کودکان به حوزه کودک روی آوردم. مراحل ابتدایی را زیر نظر اساتید موسیقی کودک کشور فرا گرفتم و البته شیوههای جدیدی را که طبق تجربه در این سالها کسب کردهام اجرا کرده و خوشبختانه نتیجه خوبی هم از آنها
گرفتهام.
- تا کنون چه موفقیتهایی در این حوزه کسب کردید؟
در جشنوارههای مختلف از جمله جشنواره فجر عضو گروه همنوازان سرنا بودم. در جشنواره موسیقی کودک البرز به عنوان معلم نمونه در سال ۹۶ انتخاب شدم و به مدت ۱۴سال است که مدرس رشته موسیقی کودک و پیانو هستم.
- کار با کودکان چه حسی دارد و آیا یک روز به بازنشستگی در این حرفه فکر میکنید؟
کار با کودکان شاید سخت باشد، ولی وقتی حاصل دسترنج خودم را میبینم تمام خستگی از بدنم بیرون میرود. من سالهاست که مشغول تدریس هستم و بچههایی داشتهام که اکنون در مدارج مختلف موسیقی حرفی برای گفتن دارند و برخی نیز اکنون همکار خودم هستند. رشد و بالندگی هنرجویانم باعث افتخار من است و حس مفید واقع شدن به من دست میدهد.
- به عنوان یک مدرس موسیقی خانم، چه دغدغههایی دارید؟
ابتدا افتخار میکنم که به عنوان یک بانو در جامعه ایرانی رشد کرده و به مرحله تدریس رشته هنری رسیدهام. بسیاری میگویند که جای رشد برای زنان ایرانی در رشتههای هنری کم است، اما من این را قبول ندارم. هر کسی که توان و علاقه داشته باشد در هر حرفهای موفق میشود. زمان کودکی ما محدودیتهایی برای شرکت بانوان در رشتههای هنری بود که اکنون اینگونه نیست. حضور بانوان در زمینههای هنری بسیار پررنگ شده و به جایگاههای خوبی رسیدهاند. آموزش از سنین پایان را خانمها به دست گرفتهاند و یکی از دلایل آن هم به نظر من عواطف و صبوری خانمها در مسائل است.
- سطح موسیقی کودک در البرز را چگونه میبینید و آیا حمایتی از این رشته در کرج میشود؟
بیشتر دوستانی که در شهرهای مختلف با آنها در ارتباط هستم، همگی بر این باورند که کرج و البرز یکی از قطبهای هنری و ورزشی کشور است. صادقانه بگویم مسئولان هنری در واقع شاید نتوانند نیاز این همه هنرمند در شهر و استان را رفع کنند و شاید اگر در شهرهای دیگر یک مسئول خاص در فرهنگ و هنر وجود داشته باشد، در کرج باید چندین مسئول امور هنرمندان را پیگیری کنند. در البرز جای خاصی برای حمایت از این رشته نیست و شاید آموزشگاههای آزاد هنری یکتنه به امور آموزش کودکان در رشتههای موسیقی میپردازند. البته بهتازگی به سوی بازاری شدن این حرفه پیش میرویم که بسیار خطرناک است، چون ما با کودکان سروکار داریم که آیندهساز این مرز و بوم و امانتهای گرانباری دست ما هستند. امیدوارم نظارت بر عملکرد مدرسان این رشته به نحو شایستهای صورت
پذیرد.
- سخن آخر؟
آرزوی قلبی من این است که روزی اهمیت آموزش هنر به کودکان در جامعه جدی گرفته شود و این فرهنگ خوب در همه خانوادهها جا بیفتد و امیدوارم همه بچهها در کنار خانوادههایشان زندگی شادی را تجربه کنند.