کوهی را شاید که امروز جایش بین همان انگشت اشاره و چند ساختمان خالی است. میگوید حالا دیگر از روی پشت بام هم دماوند پیدا نیست. بعد مجموعه تابلوهای نقاشیاش از دماوند را رو میکند و میگوید از داخل حیاط همین خانه کوه را کشیده؛ خانهای در خیابان کلاهدوز (دولت). نیشخندی میزند و میگوید: «انقدر گرسنه شدهاند که کوه را هم میخورند». راست میگوید.
اهالی خیابان شریعتی سالهاست از دیدن کوهها در منطقه شمیران بینصیب شدهاند. اتفاقی مشابه برای همه آنها که روزگاری در فاصلهای نه چندان دور از مرکز تهران کوهها را میدیدند. حالا اما وضعیت دگرگون شده است. تهران هر روز چاق و چاقتر میشود و این فربگی کوهها را نیز به عقب رانده. کوههایی که دیگر فرهادهای تیشهزنش عدهای سوداگرند که سنگ را نه برای عشق که برای پول میتراشند. در این گزارش به کوههای اطراف تهران سر زدهایم تا روند تاراندنشان را از مرزهای پایتخت مشاهده کنیم.
- تحریک اشتها با کوه
غذای روز سرآشپزان ساخت و ساز، این روزها همین کوههاست. بارها شاهد حجم آب رفتهشان در اتوبان همت بودهایم. کوههایی که جایشان را به دیوارهای غمانگیزی دادهاند که پر از سوراخ است. تا چشم کار میکند سوراخ میبینید و در هر سوراخ گویا قرار است کسی زندگی کند. سوراخها پنجره است و کوهها پاکوب برجها شدهاند. تهران تلنبار برجهاست و همه شهر یکسانسازی شده.
از دره پونک، تا بیابانهای پس از حکیمیه، از شمال گلابدره تا فرودگاه امامخمینی(ره) ؛ یکسره، در معرض انبوهسازیها- برج و باروکشی- لگدمال شدهاند و جایشان را به مجتمع، بانک، مراکز تجاری و اداری، پاساژ و «مال» ها دادهاند. در این میان نهادها هم نقش خودشان را بازی میکنند. مجموعهای از نهادها مدتهاست برای ساختوساز وارد عمل شدهاند.
کارشناسان معتقدند این نهادها برای جلوگیری از ورشکستگی داراییهایشان، ازجمله ساختوسازهایشان را میفروشند. از اینرو هر جا صحبت از ساخت و سازهای کلان است، رد پای نهاد یا سازمانی نیز به چشم میخورد. مردمی که درگیر ساختوسازند، میگویند در این شرایط اقتصادی چرا به جای رها کردن زمین یا ملک بیکاربردشان نباید ساختوساز کنند و پول درآورند؟ این در حالی است که مالکیت در همه جای دنیا مالکیت مشروط است و صاحب ملک حق ندارد هر بلایی که میخواهد سر آن بیاورد فقط به این دلیل که صاحب ملک است. از این جمله ملکها میتوان به زمینهای خالی منطقه ۲۲ اشاره کرد.
- ۲۲ گلوله به قلب تهران
منطقه۲۲ که براساس همه سندهای بالادستی قرار بود روزی منطقهای ویژه باشد. منطقهای مخصوص تنفسگاه شهر و گردشِ گردشگران. این منطقه که قرار بود ساخته نشود و مدیریت آن بر عهده نخستوزیر کشور باشد، حالا تار و مار شده است. منطقه۲۲ آنقدر برای تهران اهمیت داشت که بعدها هم طبق طرح مجموعه شهری تهران مصوب سال۸۱ با آن برخورد نشد. اما بعدتر با تهیه طرح جامع تهران به دستور محمود احمدینژاد، این زمینها نیز وارد روند ساخت و ساز و بخشی از آن محور توسعه غرب تهران شد.
بهعبارتی آذرماه سال۸۶، طرحی به تصویب رسید که جمعیت تهران را تا ۲۰درصد بیشتر درنظر میگرفت و طبق همین طرح مصوب شد که منطقه۲۲ هم ساخته شود. همین امر باعث شد کمکم فراموش کنیم، آرامش کوهپایهای جنگل لتمال و آب چیتگر چقدر اهمیت دارد و میتواند به نسلهای بعدی هم برسد. ۲۲ که به فکر گسترش هر چه بیشتر خود بود؛ واریش، کنگان، سولقان و متعلقات کن را هم با مشکلات حریم روبهرو کرد. اتفاقی که احتمال میرود روستای وردیج (در دل کوههای منطقه) هم بهزودی به سرنوشت دهونک یا یوسفآباد دچار شود.
این البته ابتدای مشکلات است. قوچ، میش، سنجاب، شغال، روباه و گرگ که دیگر در منطقه میزیستند حالا طعمه بیخانمانیشان میشوند. خانهها به دل کوهها رسیدهاند و دریای اتوبانها در منطقه ۲۲ لاشههای حیوانات تصادفی را به کنارهها کشانده و گزارشهای آتشنشانی از حضور آنها در آپارتمانها و ویلاهای مسکونی خبر میدهد. منطقه ۲۲ را به حال خود رها کنید و به لواسان بروید.
- لواسان؟ کدام لواسان؟
تا امروز اسمی از باستی هیلز شنیدهاید؟ شهرکی مشابه نمونه لسآنجلسی آن در آمریکا. شهرکی که به بورلی هیلز لواسان معروف شده است و ۱۸ تیرماه با پیگیریهای امام جمعه گیتهای آن را برداشتهاند تا بتوانید سری به کوههای از بین رفتهتان بزنید. در واقع بورلی هیلز منطقهای ویلایی در شمال غربی لسآنجلس است که از نظر موقعیت مکانی دقیقاً مثل باستی هیلز لواسان است.
شهرکی در دامنه کوههای شمال لسآنجلس که خبری از ساختمانهای بلند در آن نیست، همه خانهها ویلایی است با چشماندازی ۳۶۰ درجه و ابدی نسبت به شهر لسآنجلس. حالا به جای لسآنجلس، کلمه لواسان را جایگزین کنید. ٣٦ویلا در ارتفاع ۲۰۰متری نسبت به شهر لواسان، با استخر، سونا و جکوزی و بدون هیچ مزاحمت بصری.
زمینهای این شهرک بین ٢٠ تا ٣٠میلیارد تومان خرید و فروش میشود. دقت کنید؛ فقط زمینهای منطقه! اما وضعیت در این منطقه چگونه است؟ تبدیل کوه به ویلا. ساخت و سازهای عجیب و غریب و خارج از محدوده قانونی. در باستی هیلز که بالاترین نقطه لواسان محسوب میشود، در دامنه کوه، ویلاهای سوپر لوکسی با معماریهای عجیب و غریب ساخته شده و دیوارهایی کوه را منقطع کردهاند؛
نمونه روشنی از کوهخواری. البته این محله استثنا نیست. اوشان و... هم همین وضعیت را تجربه میکنند. مدتی پیش رئیس اداره محیطزیست شمیرانات گفته بود که ویلاها خارج از منطقه حفاظتشده البرز مرکزی و مناطق تحت مدیریت محیطزیست است. رئیس اداره منابع طبیعی شمیرانات هم میگوید که ویلایی که در دامنههای توچال ساخته شده در منطقه و اراضی ملی است که تصرف شخصی شده.
- سرزمینخواری آغاز جنگهای آینده
بگذارید کمی دامنه و وسعت دیدمان را وسیعتر کنیم. شمشک و دیزین عملا کارگاه ساختمانی عظیم و شبانهروزی کوهخوارهاست، بافت سنتی این ییلاق سنتی تغییر کرده و قیمتها بستگی به نوع مصالح بهکار گرفته شده در ساختمان دارد. برای ساخت بعضی ویلاها قسمتی از کوه تراشیده شده. براساس اصل ۴۵قانون اساسی کوهها، رودخانهها، جنگلها و غیره جزو منابع ملی کشور بهحساب میآید و ساختوساز و تغییر کاربری در آنها ممنوع است اما زمین این ویلا، در تملک مالک خصوصی است و برای آن سند رسمی صادر شده است.
اما گمان نکنیم که این پسوند «خواری» که به زمین، کوه، جنگل، دریا و هزار چیز دیگر میچسبد به همین تصویری که امروز از شهرمان داریم خلاصه خواهد شد. از شهرهای شمالی تا کرمان و... هیچ بخشی از این کشور از این قاعده مستثنی نشده است. هر روز ویلاها مثل قارچهای خودرو رشد میکنند و جلوی گذرها را میگیرند. آنقدر که دیگر خیابانها را تغییر میدهند، گذرها را محدود میکنند و کاربریها را به شکل دیگری به ثبت میرسانند. اینگونه خواهد شد که دیگر هیچ منبع ملی و عمومی وجود نخواهد داشت و جنگهای پس از این، جنگ بر سر منافع شخصی خواهد بود.