این محصول با اینکه خوراک اصلی بیشتر خانوادهها را تشکیل میدهد، اما همچنان یک کالای اقتصادی به شمار میآید که قیمت آن در بازار عرضه و تقاضا تعیین میشود. نوسان قیمت برنج همیشه با واکنش جامعه روبهرو بوده است، به همین دلیل مسئولان با حساسیت زیادی تغییرات قیمتی این کالا را در بازار مصرف دنبال میکنند. در واقع دستاندرکاران تنظیم بازار در طرحهای عمرانی که با محوریت تولید برنج به اجرا میگذارند، میکوشند دغدغههای قیمتی جامعه را مورد توجه قرار دهند.
تامین غذای ارزان و با کیفیت برای جامعهای که سالانه ۹۶۰ هزار نفر به آن افزوده میشود، بسیار با اهمیت است ولی به دلیل استفاده نکردن از فناوری و نبود پژوهشهای ژنتیکی در بخش کشاورزی، کشت و تولید برنج تاکنون نتوانسته در ابعاد کمی و کیفی، افزایش یابد. از سوی دیگر مقابله علمی و مستمر با آفتهای کشاورزی و بهکارگیری فناوری برای پیشگیری از ورود آفت به اراضی، حلقه گمشدهای است که فرایندهای تولید این محصول را با مخاطرات جدی روبهرو کرده؛ این در حالی است که اغلب شالیکاران در دهههای گذشته فقط به صورت سنتی به کشت برنج اقدام کردهاند. اهمیت تامین آسان و ارزان مواد غذایی در جامعه چنان است که دور شدن از کشاورزی سنتی باید به هدف بزرگ کشور تبدیل شود زیرا فقط کشاورزی بر پایه دانش و تکنولوژی مدرن میتواند تولید انبوه و ارزان مواد غذایی را به فعالیتی پرسود تبدیل کند.
تولید محصولات کشاورزی در استانهایی که در کرانه خزر قرار دارند، همچنان با ریسک بالا و شیوههای سنتی همراه است. سنتی بودن کشت و کوچک بودن اراضی زراعی با کاهش بهرهوری و تولید همراه بوده است. در حالی که برنج پس از گندم دومین ماده غذایی با اهمیت کشور محسوب میشود، اما در دهههای گذشته نه به دانشهای ژنتیکی برای افزایش کمی و کیفی برنج توجه شده و نه برنامههای تجاری این محصول به گونهای بوده که سودآوری فعالان در این بخش را سال به سال افزایش دهد. در این شرایط ایجاد پویایی در تجارت علمی و کارشناسانه محصولات کشاورزی، تکلیف و راهبردی برای توسعه تولید است. تجارت حرفهای برنج میتواند فرایند کشت را برای کشاورزان پرسود کند.
چنین اتفاقی از فاجعه تغییر کاربری اراضی شالیکاری به آپارتمانسازی و ویلاسازی جلوگیری میکند. سودآوری در کشاورزی تنها ابزاری است که میتواند چالش تغییر کاربری اراضی را از سرزمینهای شمالی دور کند. بهکارگیری برنامههای غلط برای تولید و تجارت محصولات کشاورزی آسیبهای بسیاری به این بخش وارد کرده است. تداوم این برنامهها در سالهای آینده میتواند کشاورزی را با چالشهای ریشهدار روبهرو کند. از سوی دیگر وقوع چنین اتفاقی به جایگاه کشاورزی در اشتغالزایی و تولید ناخالص ملی آسیب خواهد زد. کشور با داشتن منابع سرشار طبیعی از چنان ظرفیتی برخوردار است که در تولید محصولات کشاورزی میتواند به جایگاه اقتصادی مطمئن و پایدار دست یابد.