وی هم به عنوان عکاس خبری و هم به صورت آزاد در زمینه عکاسی طبیعت و... در استان مشغول به فعالیت است. گفتوگوی همشهری را با این عکاس در ادامه میخوانید.
- چه شد که به عکاسی رو آوردید؟
علاقه من به عکس گرفتن و ثبت لحظات تصویری بازمیگردد به زمان بچگیام. البته چون عکاسی حرفه اصلیام نبود و از طرفی شرایط مالی اجازه نمیداد که این عشق نهفته نمود پیدا کند، نمیتوانستم دوربین بخرم و همیشه با حسرت به دوربینهای پشت ویترینهای مغازهها نگاه میکردم.
پس از ازدواج و با حمایتهای همسرم یک دوربین آنالوگ خریدم. خوب یادم هست که بیبهانه و با بهانه پشت هم فیلم نگاتیو میگرفتم و از هر موضوع جذابی عکس میگرفتم و ظاهر میکردم. بعد از مدتی که با دوربین آنالوگ عکاسی کردم یک دوربین دیجیتال پاورشات خریدم. این دوربین پرزرق و برق من را با دنیای جدی از عکاسی دیجیتال آشنا کرد.
مضاف بر علاقه شخصی، همسایگی کاری من با نشریه آوای کرمانشاه و خبرگزاری موج و دوستی با اهالی مطبوعات و رسانه، کنجکاوی من را برای سرک کشیدن به این دنیای ناشناخته بیشتر کرد. اینکه میدیدم بچههای مختلفی از دیدگاهها و فرهنگهای متفاوت دورهم جمع میشوند و مدت زیادی را صرف بیرون آمدن نوشتارهای متعدد و منسجمی در چند صفحه واحد میکنند، برایم بسیار جذاب بود و دلم میخواست که این دنیا را در کنار منبع درآمد همیشگیام کشف کنم. برای همین هم آرامآرام آموزشهای اولیه حرفهای عکاسی خبری و خبر را یاد گرفتم و امروز بهعنوان یک عکاس خبری در خدمت شما هستم.
- عکاسی خبری چه فرقی با گونههای دیگر عکاسی مثل عکاسی طبیعت دارد؟
عکاسی از طبیعت فارغ از استعداد و علاقه ذاتی، به یک صبر و ممارست ویژه نیاز دارد. از این جهت که گاه ثبت و ضبط یک اثر طبیعی مثل رویش یک گل، پرواز پروانهها، حرکت ابرها و... به ساعتها، روزها یا شاید ماهها صرف وقت نیاز دارد. یعنی زمان آنچنانکه در خلق و ضبط یک عکس طبیعی معنایی ندارد اما در عکاسی خبری زمان و انتخاب ثانیه حرف اول را میزند، یعنی فتوژورنالیست در کنار نگاه تیز، نکتهسنج آغشته به هنر باید زمان مناسب و دقیق را حتی در ثانیهها رعایت کند.
کما اینکه روزهای اول عکاسی خبری برای من به این شکل بود. در اکثر بازدیدها و نشستهای خبری سعی میکردم که هنرمندانه و با آرامش در سوژهیابی تمرکز کنم، اما واقع امر این است که لحظه ربایش سوژه خبری در میان دهها لنز دیگر از قضا اغلب هم حرفهای هستند و در کسری از ثانیه حتی در موقعیت مکانی از آنها جا خواهی ماند، بسیار سخت است. از طرفی نگاه و لنز ثبت اثر هنری در عکاسی در یک سوژه واحد، برای هر عکاس منحصربهفرد است، اما در عکاسی خبری، سرعت سوخت سوژه حتی به کمتر از ۱۰ دقیقه در میان رسانههای دیگر میرسد و اینجاست که آن سرعتی که گفتم بسیار حائز اهمیت است. به همین خاطر در عکاسی از طبیعت و... با آرامش و صبر بیشتری میشود عکاسی کرد که خیلی راحتتر است.
- بهعنوان یک عکاس دوست دارید مردم چه چیزی را در عکسهای شما ببینند؟
به لطف گوشیهای هوشمند در دنیای امروز عکس گرفتن و ثبت تصویر برای همه آسانتر شده و افراد در کمترین زمان تمام لحظات خوب و بد و خود را بدون دید حرفهای به عکاسی با یکدیگر به اشتراک میگذارند. نگاه مردم به این هنر بسیار سطحی شده است. خیلی دلم میخواهد علاقهمندان به این حرفه کمی بیشتر روی عکسها مکث کنند و روی سوژه عکسها و زاویههایی بیشتر تامل کنند؛ عکسهایی که برای خلق آنها یک عکاس شاید هزینههای مادی و معنوی زیادی داده باشد.
امروزه با وجود گوشیهای هوشمند دسترسی به دوربین عکاسی آسان شده؛ با این شرایط آیا میتوان نتیجه گرفت که عکاسی هم آسان و عمومی شده است؟
واقعیت این است که امروزه موبوگرافی جزئی از عکاسی شده است، ولی به نظر من اصول و قواعد حرفهای در هنر عکاسی فارغ از این موضوع است. دستیابی به این تجربه علمی نیازمند یادگیری است. در واقع عکاسی تنها در فشار دادن شاتر دوربین و گوشی ختم نمیشود و باید حداقل اصول اولیه عکاسی را بلد بود که بتوان لقب عکاس گرفت. کما اینکه همه عکاسان حرفهای همواره در این مسیر یک هنرجو و طالب یادگیری هستند.
- جایگاه هنر عکاسی را در استان کرمانشاه چطور ارزیابی میکنید؟
در حوزه عکاسی خبری، عکاسان شناخته شدهای چون بهمن زارعی، عبدالله مرادی، رضا رحیمی، فرزاد منتی را در استان داریم و من بهشخصه از این دوستان چیزهای زیادی یاد گرفتهام و از این نظر استان کرمانشاه مثالزدنی است. متاسفانه بهرغم وجود اینهمه استعداد که خودشان بهتنهایی میتوانند مدرسان خوبی برای اشاعه عکاسی حرفهای باشند، انجمنها و گروههای عکاسی آنطور که باید و شاید نتوانستهاند کار مفید انجام دهند.
- برای عکاسان جوان چه توصیهای دارید؟
تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که صبر و ممارست در علاقهای که دارند، بهعنوان پاشنه آشیل در کسب موفقیت است. از قدیم نیز بر این ضربالمثل معروف تاکید داشتهاند که یک شبه نمیتوان ره صد ساله را رفت. بهصرف خرید یک دوربین نمیتوان عکاس شد. دوربین باید جزئی از وجود فرد باشد و در هیچ شرایطی از عکاس جدا نشود.