متن کامل سخنرانی دکتر احمدینژاد به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و صحبه المنتجبین
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
ریاست محترم مجمع عمومی!
رؤسای محترم کشورها، رؤسای محترم نمایندگیها!
عالیجنابان، خانمها و آقایان!
خداوند حکیم عزیز و رحیم را سپاسگزارم که فرصت دیگری در اختیار اینجانب قرارداد تا به نمایندگی از ملت بزرگ ایران مطالبی را به سمع و نظر جامعه جهانی برسانم.
همچنین خداوند بزرگ را از بیداری روزافزون ملتها و حضور شجاعانه آنان در صحنههای مختلف بینالمللی و اعلام نظر در قبال مسائل جهانی حمد و سپاس میگویم.
حق طلبی، خداجویی، عدالتخواهی و حمایت از کرامت انسانی، فریاد رسای امروز ملتهای جهان است. نفی زورگویی و تجاوز، دفاع از مظلومان و صلحطلبی از ویژگیهای دیگر ملتهای مختلف جهان، بهویژه خواست نسلهای نو و جوانان برومندی است که میخواهند جهانی پاک از آلودگی، تجاوز و بیعدالتی و سرشار از عشق و محبت بسازند. جوانان و نوجوانان حق دارند که عدالتخواه و حقطلب باشند و حق دارند آینده خود را بر اساس محبت و عشق و آرامش بنا کنند.
و خداوند را بر این نعمت بزرگ نیز شاکرم.
سرکار خانم رئیس، عالیجنابان!
آنچه امروز بر بشریت میگذرد شایسته کرامت انسانی نیست، خداوند بشر را خلق نکرده است که بعضی بر بعضی دیگر ظلم و تجاوز روا دارند، عدهای با ایجاد جنگ و درگیری به غارت منابع، ثروتاندوزی و گسترش سلطه خود مشغول باشند و عدهای در فقر و رنج و مصیبتهای ناشی از آن به سر ببرند، عدهای با تکیه بر سلاح و تهدید بخواهند بر جهان حکمرانی کنند و عدهای دائم در سایه تهدید و ناامنی زندگی کنند.
عدهای در هزاران کیلومتر دورتر از کشور خود سرزمینهای دیگران را اشغال کنند، در امور آنان دخالت نمایند و بر منابع نفتی و غیرنفتی و گذرگاههای حیاتی آنان مسلط شوند و عدهای در خانه خود روزانه بمباران شوند، بچههای آنان در خیابانها و کوچههای وطن خود کشته شوند و خانههای آنان ویران شود.
این گونه رفتارها در شأن بشریت نیست و با حق و عدالت و کرامت انسان مغایرت دارد. سوال اساسی این است که در این شرایط مظلومان جهان باید به کجا شکایت ببرند؟ چه کسی یا سازمانی از حقوق مظلومان دفاع میکند و ستمگران را به جای خود مینشاند؟ کرسی قضاوت عادلانه جهانی کجاست؟
با ذکر نمونههایی و مروری کوتاه بر اهم مسائل جهان امروز، موضوع بیشتر روشن میشود.
الف- گسترش بی وقفه سلاحهای اتمی، میکروبی و شیمیایی
بعضی قدرتها با افتخار از تولید سلاحهای اتمی نسلهای دوم و سوم خبر میدهند. آنان این سلاحها را برای چه میخواهند؟ آیا تولید این سلاحهای مرگبار و انباشت آنان در زرادخانهها برای توسعه صلح و دموکراسی است؟ یا این که سلاحهای مزبور ابزار تهدید دولتها و ملتهاست؟ مردم جهان تا کی باید در سایه تهدید بمبهای اتمی، میکروبی و شیمیایی زندگی کنند؟ قدرتهای مولد چنین بمبهایی به چه چیز متعهد و در برابر جامعه جهانی چگونه پاسخگو هستند؟ و آیا مردم این کشورها راضیاند سرمایههای آنان صرف تولید این گونه سلاحهای مخرب شود؟ آیا نمیتوان به جای اتکا به سلاحهای مرگبار و بمب، به عدالت، اخلاق و عقل متکی بود. آیا عقل و عدالت با صلح و آرامش سازگارتر است یا بمبهای اتمی شیمیایی و میکروبی؟ اگر عقل، اخلاق و عدالت حاکم باشد، ریشههای ظلم و تجاوز میسوزد و تهدیدها از بین میرود و دلیلی برای منازعات باقی نمیماند، زیرا اکثر منازعات دنیا ناشی از قانع نبودن به حق خود و اقدام به تجاوز و بیعدالتی است. عموم ملتها به عدالت عشق میورزند و از آن استقبال میکنند و حاضرند برای قوام آن فداکاری کنند.
آیا اگر قدرتهای جهانی پرچم اجرای حقیقی عدالت و محبت و صلح را برافرازند ماندگارتر و محبوبترند یا با ادامه تکثیر سلاحهای اتمی و شیمیایی و تهدید دائمی توسط آنها؟ تجربه تهدید و به کارگیری سلاح اتمی جلوی روی ماست. آیا به جز گسترش نفرتها و دشمنیها در بین ملتها سودی برای عاملان آن داشته است؟
ب- اشغال کشورها و توسعه درگیریها
اشغال کشورها از جمله عراق اتفاق افتاده است و سه سال است که ادامه دارد. روزی نیست که صدها نفر به خاک و خون نیفتند. اشغالگران از برقراری امنیت در عراق ناتوان هستند. علیرغم تشکیل دولت و مجلس قانونی، دستهای پنهان و آشکاری در تلاش است تا ناامنی و اختلافات را در جامعه عراق گسترش دهد و درگیری داخلی ایجاد کند.
شواهدی بر اراده اشغالگران برای رفع ناامنیها مشهود نیست. تعداد زیادی از تروریستها توسط دولت عراق دستگیر شدند اما اشغالگران به دلایل گوناگون آنان را آزاد کردند.
به نظر میرسد توسعه درگیریها و تروریسم توجیهی برای حضور نیروهای خارجی در عراق است.
با این وضع مردم عراق باید به کجا پناه ببرند و دولت عراق به چه کسی باید شکایت کند؟
ضامن امنیت عراق کیست؟ ناامنی در عراق کل منطقه را متاثر میکند. آیا شورای امنیت میتواند نقشی در برقراری صلح و امنیت در عراق ایفا کند، در حالی که اشغالگران خود عضو دائم شورای امنیت هستند؟ آیا شورای امنیت میتواند تصمیم عادلانهای در این مورد اتخاذ کند؟
به سرزمین فلسطین بنگرید.
ریشه مسائل فلسطین به جنگ جهانی دوم بر میگردد. به بهانه حمایت از بخشی از بازماندگان جنگ، سرزمین فلسطین را با جنگ و تجاوز و آواره کردن میلیونها نفر از ساکنان بومی اشغال کردند و در اختیار تعدادی از بازماندگان قرار دادند و جمعیت زیادتری هم که اصولا از جنگ جهانی متاثر نبودند، از سراسر جهان در آن سرزمین جمع کردند و دولتی را شکل دادند؛ دولتی در سرزمین دیگران با مردمی جمعآوری شده از اطراف جهان و خارج از فلسطین و البته به قیمت آوارگی میلیونها نفر از صاحبان اصلی آن سرزمین. این فاجعه عظیمی است که در تاریخ کمتر اتفاق افتاده است. هنوز آوارگان در اردوگاههای موقت زندگی میکنند و بعضی از آنان با آرزوی بازگشت به وطن از دنیا رفتهاند.
آیا هیچ منطق و قانون و استدلال حقوقی وجود دارد که چنین رویدادی را تایید کند؟ آیا هیچیک از اعضای سازمان ملل متحد میپذیرند چنین فاجعهای در کشور آنان اتفاق بیفتد؟
آن قدر بهانه تاسیس رژیم اشغالگر قدس سست است که مدعیان اجازه نمیدهند کسی درباره آن سخن بگوید، چون با آشکارشدن حقیقت موضوع فلسفه وجودی این رژیم از بین میرود، چنانکه از بین رفته است.
فاجعه به استقرار یک رژیم در سرزمین دیگران ختم نمیشود. متاسفانه از نخستین روز تاسیس، رژیم مزبور به عنوان یک نیروی تهدیدکننده دائمی در منطقه خاورمیانه و با مقصد ایجاد جنگ و خونریزی، جلوگیری از پیشرفت کشورهای منطقه و به عنوان یک عامل تفرقه و تهدید و فشار بر مردم منطقه مورد استفاده برخی قدرتها بوده است. ممکن است بعضی از حامیان این رژیم از بیان این سوابق ناراحت شوند، اما اینها واقعیت است و نه افسانه؛ تاریخ جلو چشم ماست.
اما مهمتر از آن حمایتهای غیرقانونی از چنین رژیمی است.
به سرزمین فلسطین نگاه کنید. مردم در خانههای خودشان هر روز بمباران میشوند. فرزندان آنان در کوچه و خیابان کشته میشوند، اما هیچ مرجع قانونی حتی شورای امنیت قادر به حمایت از آنان نیست. چرا؟ از طرف دیگر دولتی با رأی مستقیم مردم و به صورت دموکراتیک در بخش کوچکی از سرزمین فلسطین تشکیل میشود، لیکن به جای حمایت مدعیان دموکراسی از او، وزرا و نمایندگان مجلس آن، جلو چشم جهانیان دستگیر و زندانی میشوند.
چه شورا و سازمانی از این دولت مظلوم حمایت میکند؟ و چرا شورای امنیت نمیتواند قدمی بردارد؟ در همین جا به لبنان اشاره میکنم:
33 روز مردم زیر باران بمبها و گلولهها به سر میبرند و حدود 5 / 1 میلیون نفر آواره میشوند، برخی از اعضای شورای امنیت عملا در مسیری حرکت میکنند که فرصت لازم را برای متجاوز فراهم آورند تا اهداف خود را از طریق نظامی محقق سازد و دیدیم که عملا شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحت فشار برخی قدرتها نمیتواند آتشبس را در همان روزهای اول تصویب و برقرار کند. شورای امنیت روزها به تماشای صحنه فجیع حملات به مردم لبنان مینشیند و فجایع قانا بارها تکرار میشود، چرا؟
در همه این موارد پاسخ روشن است. مادام که عامل درگیری خود عضو دائم شورای امنیت باشد این شورا چگونه میتواند به وظایف خود عمل کند؟
ج- رعایتنکردن حقوق اعضای سازمانهای بینالمللی
عالیجنابان!
در اینجا به بخشی از مظلومیتهای ملت ایران و بیعدالتی که در حق آنان روا داشته میشود، اشاره میکنم:
جمهوری اسلامی ایران عضو آژانس انرژی اتمی و متعهد به معاهده NPT است. همه فعالیتهای اتمی ما آشکار، صلحآمیز و در معرض دید بازرسان آژانس است. چرا با حقوق مصرح ما در قانون مخالفت میشود؟ چه دولتهایی مخالفت میکنند؟ دولتهایی که خود از چرخه تولید سوخت و انرژی هستهای استفاده میکنند. بعضی از آنان از دانش هستهای در مقاصد غیرصلح آمیز هم نظیر ساخت بمبهای اتمی استفاده میکنند و حتی در به کارگیری آن علیه بشریت دارای سابقه سوء هستند.
به این بیعدالتیها چه سازمان و شورایی باید رسیدگی کند؟ آیا شورای امنیت در جایگاهی هست که بتواند رسیدگی کند؟ و اجازه ندهد حقوق مسلم کشورها نقض شود و برخی قدرتها مانع پیشرفت علمی کشورهای دیگر شوند؟
استفاده از شورای امنیت به عنوان ابزار تهدید بسیار نگرانکننده است.
بعضی از اعضای دائم شورای امنیت که در منازعات بینالمللی خودشان یک طرف منازعه هستند، به راحتی دیگران را با شورای امنیت تهدید و از قبل، محکومیت طرف مقابل خود توسط آن شورا را اعلام میکنند. سوال این است که استفاده ابزاری از شورای امنیت چه توجیهی دارد و آیا شورا را از کارآیی ساقط و حیثیت شورا را مخدوش نمیکند؟ این رفتار تا چه میزان در کارآیی این شورا برای برپایی امنیت موثر است؟
عالیجنابان!
مرور بر واقعیاتی که اشاره شد ما را به این حقیقت رهنمون میشود که متاسفانه عدالت قربانی زور و تجاوز میشود.
بسیاری از مناسبات جهانی تحت فشار برخی از قدرتمندان، غیرمسئولانه، غیرعادلانه و تبعیضآمیز است.
تهدید با بمب اتمی و تسلیحات توسط برخی قدرتها به جای احترام به حقوق ملتها و حفظ و گسترش صلح و آرامش نشسته است.
ادعای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی برای برخی قدرتها تا وقتی است که بتوان از آن به عنوان ابزاری برای فشار و تحقیر سایر ملتها استفاده کرد، اما وقتی موضوع به منافع خود مدعیان بر میگردد، مفاهیمی نظیر دموکراسی، حق انتخاب ملتها، احترام به حقوق و شعور مردم، حقوق بین المللی و عدالت هیچ جایگاه و ارزشی ندارد، نظیر آنچه در برخورد با دولت منتخب مردم فلسطین و یا در حمایت از رژیم صهیونیستی دیده میشود. اگر در فلسطین مردم کشته شوند، آواره شوند، زندانی و دستگیر و محاصره شوند مهم نیست و به حقوق بشر هیچ آسیبی نمیرسد.
کشورها در استفاده از حقوق مصرح در قوانین بینالمللی مساوی نیستند و برخورداری از این حقوق، به اراده بعضی قدرتهای بزرگ بستگی دارد.
ظاهرا شورای امنیت فقط برای تامین امنیت و حقوق برخی از قدرتهای بزرگ مفید است، اما اگر مظلومان زیر بمبارانها نابود شوند شورای امنیت باید سکوت کند و حتی آتشبس را تصویب نکند. آیا این برای شورای امنیت که باید حافظ امنیت کشورها باشد یک تراژدی تاریخی نیست؟
نظام حاکم بر مناسبات امروز به گونهای است که برخی قدرتها تصمیم خود را بر تصمیم بیش از 180 کشور جهان حاکم میدانند و خود را معادل جامعه جهانی قلمداد میکنند. آنان خود را مالک و حاکم جهان و سایر ملتها را دست دوم به حساب میآورند.
عالیجنابان!
سوال این است که اگر دولت امریکا یا دولت انگلیس که عضو دائم شواری امنیت هستند مرتکب تجاوز و اشغال و نقض قوانین بینالمللی شوند چه رکنی از ارکان سازمان ملل متحد میتواند به جرم آنان رسیدگی کند؟ آیا شورایی که خود آنان با امتیاز ویژه در آن عضویت دارند میتواند به جرم آنان رسیدگی کند؟ آیا تاکنون چنین امری اتفاق افتاده است؟
اما بالعکس دیدهایم اگر آنان با ملت یا دولتی مشکل پیدا کنند، آن دولت را به شورای امنیت میکشانند و خودشان در مقام شاکی، کار دادستان را هم انجام میدهند و در مقام قاضی حکم هم صادر میکنند و به مرحله اجرا میگذارند.
آیا این نظام عادلانه است؟ آیا تبعیض از این آشکارتر و ظلمی از این واضحتر وجود دارد؟
متاسفانه اصرار مداوم برخی کشورهای سلطهطلب برای تحمیل سیاستهای انحصارطلبانه خود به مراکز تصمیمسازی بینالمللی، از جمله شورای امنیت، باعث شده تا بیاعتمادی افکار عمومی جهانی نسبت به سازمان ملل متحد افزایش یابد، اعتبار و کارآمدی این فراگیرترین نهاد نظام امنیت دستهجمعی، بیش از پیش خدشهدار شود.
عالیجنابان!
تا کی چنین وضعیتی در جهان قابل دوام است. ملاحظه میفرمایید رفتار بعضی قدرتها، بزرگترین چالش امروز سازمان ملل متحد و سازمانهای وابسته و شورای امنیت است. ساختار و آیین کار موجود شورای امنیت پاسخگوی انتظارات نسل حاضر و نیازهای امروز بشر نیست. این ساختار و آیین کار، میراث جنگ جهانی دوم است.
امروز این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که نیاز حیاتی و فوری شورای امنیت، مشروعیت و کارآمدی است. باید اذعان داشت که تا وقتی این نهاد نتواند به نمایندگی از کل جامعه بینالمللی و به طور شفاف، عادلانه و دموکراتیک اقدام کند، نه مشروع خواهد بود و نه کارآمد. از سوی دیگر رابطه مستقیم سوءاستفاده از حق وتو با کاهش مشروعیت و کارآمدی شورا، اکنون وضوح بیشتری یافته و دیگر غیر قابل انکار شده است.
تا زمانی که این ساختار و آیین کار اصلاح نشود، نمیتوان انتظار داشت که بیعدالتی، ظلم و زورگویی در جهان ریشهکن شود و یا گسترش نیابد.
آیا شایسته است مردم امروز جهان تابع تصمیمات 60 سال پیش باشند؟ و آیا نسل حاضر و نسلهای نو حق ندارند خود برای جهانی که میخواهند در آن زندگی کنند، تصمیم بگیرند؟
امروز اصلاحات جدی در ساختار و آیین کار شورای امنیت بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
عدالت و دموکراسی حکم میکند که نقش مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان اصلیترین رکن این سازمان محترم شمرده شده و همین مجمع با تعریف سازوکار مناسبی نسبت به اصلاح ساختارهای سازمان ملل متحد اقدام کند و بهویژه شورای امنیت را از وضعیت موجود نجات دهد. در غیر این صورت و در کوتاهمدت حداقل از جنبش غیرمتعهدها، سازمان کنفرانس اسلامی و قاره آفریقا هر کدام یک نماینده با امتیاز ویژه وتو به عنوان عضو دائم شورای امنیت انتخاب شوند تا تعادل حاصله مانع از اجحاف به ملتها شود.
ریاست محترم، عالیجنابان!
از سوی دیگر اخلاق و معنویت باید جایگاه واقعی خود را پیدا کند. بدون اخلاق و بدون توجه به معنویت که در پرتو تعلیمات انبیای الهی حاصل میشود، نمیتوان عدالت و آزادی و حقوق بشر را تضمین کرد.
چاره عموم گرفتاریهای امروز بشر توجه به اخلاق و معنویت و حاکمیت انسانهای صالح است.
اگر احترام به حقوق انسانها اصل باشد، بیعدالتی، بداخلاقی و تجاوز و جنگ معنایی نخواهد داشت.
انسانها همه مخلوق خداوندند و همه صاحب کرامت و احترام هستند.
کسی بر کسی برتری ندارد. کسی یا دولتی نمیتواند برای خود امتیازات ویژه قائل شود و هیچ دولتی نباید حقوق دولتهای دیگر را نادیده بگیرد و با نفوذ در سازمانهای بینالمللی خود را معادل جامعه جهانی قلمداد کند.
شهروندان آسیایی، افریقایی، اروپایی و امریکایی با هم برابرند. بیش از 6 میلیارد جمعیت جهان همه برابر و محترم هستند.
عدالت و حفظ کرامت انسان دو رکن اساسی حفظ صلح، امنیت و آرامش پایدار در جهان هستند. از این روست که ما میگوییم:
صلح و آرامش پایدار در جهان فقط مبتنی بر عدالت، معنویت، اخلاق، مهرورزی و حفظ کرامت انسانی ممکن است.
صلح، پیشرفت و امنیت حق همه ملتها و دولتهاست.
همه ما عضو جامعه جهانی هستیم و حق داریم بر ایجاد فضایی مملو از محبت و عشق و عدالت تاکید ورزیم.
همه اعضای محترم سازمان ملل متحد متاثر از حوادث شیرین و تلخ جهان امروز هستند.
ما میتوانیم با اتخاذ تصمیمات منطقی و قاطع راه را برای زندگی بهتر نسلهای حاضر و آینده باز کنیم.
ما با همکاری یکدیگر میتوانیم علل و ریشههای تلخیها و ناکامیها را بخشکانیم و به جای آن کام ملتهای خود را با تقویت عناصری نظیر اخلاق، معنویت، عدالت که پایدار هستند، شیرین کنیم.
ملتها براساس فطرت الهی به دنبال خیر و نیکی و کمال و زیبایی هستند. ما با اتکا به خواست ملتهایمان خواهیم توانست قدمهای بزرگی در اصلاح امر برداریم و راه را برای کمال بشریت هموار بسازیم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم با اراده خداوند متعال عدالت، صلح و نیکی دیر یا زود در جهان مستقر خواهد شد. مهم این است که ما نیز سهمی در برپایی عدالت و نیکی در جهان داشته باشیم.
خداوند قادر و رحیم که خالق جهان است، حاکم و مالک جهان نیز هست. اوست که امر به عدالت میکند و اوست که از بندگان خود میخواهد بر مبنای خیر و نیکی و تقوا پشتیبان هم باشند و در فساد و تباهی از یکدیگر حمایت نکنند.
او از بندگان خود میخواهد به نیکیها و خوبیها امر کنند و یکدیگر را از زشتیها و بدیها باز دارند.
همه پیامبران الهی از حضرت آدم (ع) تا حضرت موسی (ع) و از حضرت موسی تا حضرت عیسی (ع) و از او تا پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) بشر را به توحید، عدالت، برادری و عشق و محبت دعوت کردهاند.
آیا نمیتوان بر مبنای توحید و عدالت و عشق و احترام به حقوق انسانها، دنیای بهتری ساخت و دشمنیها را به دوستی تبدیل کرد؟
من با صدای بلند اعلام میکنم امروز جهان بیش از همیشه نیازمند انسانهای صالح و عدالتخواه و عاشق بشریت و بالاتر از همه نیازمند انسان صالح کامل و منجی حقیقی است که موعود همه امتها و برپا کننده عدالت و صلح و برادری خواهد بود.
ای خدای بزرگ! مردم بندگان تو هستند و تو خود بر هدایت و رستگاری آنان تاکید داری. تو خود انسان کامل و موعود امم را بر بشریت تشنه عدالت ارزانی دار و ما را از رهپویان و تلاشگران برای ظهور و حرکتش قرار بده.