اما این کارگردان و بازیگر برای طرفداران سینما و تلویزیون هم چهره آشنایی است. حدود ۲۵سال است که او وارد تئاتر شده و کارنامه اش نشان میدهد در مسیر فعالیتهای هنری خود سراغ تجربههای متفاوتی رفته است، هاشمی از سال ۱۳۹۱ کارگردانی در سینما را هم تجربه کرده و تاکنون ساخت چندین فیلم را در کارنامه خود ثبت کرده است. «خسته نباشید»، «صدای آهسته»، «گذر موقت»، «خاله قورباغه» و «خداحافظ دختر شیرازی» نام فیلمهایی هستند که افشین هاشمی ساخته است.
در هفتههای گذشته کمدی رمانتیک خداحافظ دختر شیرازی در جشنواره فیلم شهر با استقبال قابلتوجهی مواجه شد اما فیلمی که این روزها از این کارگردان روی پرده رفته یعنی صدای آهسته فضایی متفاوت با فیلمهای دیگر کارگردان دارد. افشین هاشمی، از ساخت فیلمهای متفاوت، علاقهاش به سینما و مسیر طولانی پیشرفت در این هنر میگوید.
- ایده فیلم صدای آهسته از کجا آمد؟
از نمایشنامه «صدای آهسته» محمد رضاییراد؛ نمایشنامهای که به هیچ مرز و بومی محدود نیست و میتواند در هر جای جهان اتفاق بیفتد و گرچه نمایشنامه بود اما همواره فکر میکردم برای فیلم بسیار مناسب است. ضمن اینکه ازجمله ایدههایی بود که میشد با امکانات محدود آن را ساخت. وقتی شرایط آن فراهم شد تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم.
- چرا تصمیم گرفتید فیلم را خارج از ایران بسازید؟
هرکس هر ایدهای را در یک جغرافیای بخصوص در ذهن خود میسازد. کمی ناشناخته بودن فضای کار نسبت به لوکیشنهای طبیعت آشنای خودمان برای خودم جذابتر بود. این جزو ایدههایی بود که دوست داشتم با زبان دیگری آن را بشنوم و امکانش در آن فضا بهتر فراهم بود.
- فکر نمیکنید با بازیگر ایرانی و لوکیشن داخلی نتیجه بهتری حاصل میشد؟
در این فیلم یک تطبیق تازه اتفاق میافتد؛ از مردی به زنی. این احتیاج به نمایش شمایل زن داشت که گمانم با توجه به قوانین نمیشد. من هم ایدهای برای این تطبیق تازه جز نمایش شمایل نیافتم. البته منظورم از شمایل در حد مو بود و نه بیشتر. نمایش شمایل زن آن هم زنی که از مرد به راهی نبود جز اینکه فیلم در جای دیگری ساخته شود. البته این تنها دلیلی نبود که باعث شد فیلم را بیرون از ایران بسازم. بهطور کلی چندایده جمع و جور داشتم برای زمانی که خارج از ایران هستم و این یکی از آنها بود.
- این فیلم محصول چه سالی است؟
صدای آهسته سال۹۴ ساخته شده است.
- چرا در فیلم تأکید عجیبی روی صداها وجود دارد؟
نام فیلم صدای آهسته است و در مورد کسی است که صدایی را در بطن خود جستوجو میکند. پس صدا یکی از ارکان فیلم است. اما فیلم فقط به صدا بسنده نمیکند.
- انتخاب هوشمندانهرؤیا تیموریان هم بر همین اساس است؟
دقیقا. در فیلم هم میشنویم که گفته میشود: «در جستوجوی صدایی زیر، زیر آوار بم». من صدایی را میخواستم که قوی، بم و در عین حال ظریف و زنانه باشد. رؤیا تیموریان به خوبی صاحب چنین صدایی است. جز این از نظر تکنیکی هم کمی در صدا دست بردیم تا این ویژگی تشدید شود.
- برای ساخت این فیلم سراغ مطالعه و آشنایی نزدیک با افراد ترنس رفتید؟
فیلم سؤال عمومیتری را هم مطرح میکند که انگار جستوجویی در خود است. جستوجوی زن و مرد نهفته در وجودمان، سؤال همه ماست. این سؤال عمومی در این شکل خاص میتوانست خود را بروز دهد. البته که موضوع پرداختن به یک فرد ترنس سر جای خود است. من به قدر نیاز تحقیق کردم. در فیلم نمیخواستم واقعگرایی، مسائل پزشکی و علمی یا مشکلات اجتماعی، خدشهای بر نگاه فلسفی و پرسشگرایانه ماجرا ایجاد کند. نمیخواستم واقعیت، مزاحم خیالپردازی و پرسشهای عمیق شود.
- بین این فیلم و فیلمهای دیگر شما تفاوت زیادی وجود دارد. علت این تفاوت چیست؟
این فیلم با خداحافظ دختر شیرازی، گذر موقت و خسته نباشید متفاوت است. شما بهعنوان مخاطب کدام را بهتر میدانید؟
- این فیلمها آنقدر متفاوت هستند که اصلا ارتباطی با یکدیگر ندارند؛ به همین دلیل نمیتوانیم آنها را با هم مقایسه کنیم.
چه خوب که نگاهتان اینطور است. این فیلمها به یکدیگر ربطی ندارند. گاهی حالمان طوری است که مثلا با خودمان میگوییم بروم به خاله یا عمویم سری بزنم، گاهی هم حال دیگری داریم و تصمیم میگیریم دوستمان را ملاقات کنیم. این یعنی ما حرفهای مختلفی برای گفتن داریم و هر موضوع را با فردی مطرح میکنیم. خداحافظ دختر شیرازی برای گستره بیشتری از مخاطبان ساخته شده و قرار است آنها را در لذت تماشای آن سهیم کند.
این فیلم برای مخاطب محدودتری ساخته شده، برای افرادی که میخواهند این جنس حرفها را بشنوند. مثلا وقتی که چند نفر قصد دارند با هم به سینما بروند، گاهی فیلمی با پسند عمومیتر را انتخاب میکنند اما اگر تعدادشان کمتر باشد ممکن است تصمیم بگیرند با هم به تماشای یک فیلم مستند بروند. همانطور که تماشاگر ذائقه متفاوت را در زمانهای مختلف دارد، تولیدکننده اثر هم همین وضعیت را دارد. نکته در این است که تولیدکننده در انجام این کارهای متفاوت، زبان مخصوص به آن کار را پیدا میکند.
- خودتان از بین این ۲گروه فیلم کدام دسته را بیشتر دوست دارید؟
من بهعنوان فیلمساز همه این کارها را دوست دارم. اما این هم طبیعی است که همه دوست دارند اثرشان مخاطب بیشتری داشته باشد. با آثاری که موردپسند مخاطب عام است احتمالا موفقیت بیشتری کسب خواهد شد. گستره عمومی مخاطب لااقل در ایران برای این فیلمها بیشتر خواهد بود. در کل با ساخت کارهای متفاوت، فیلمساز مخاطبین متنوعتری را جذب خواهد کرد.
- فکر میکنید خداحافظ دختر شیرازی در اکران عمومی هم موفق خواهد بود؟
مطمئنم که تماشاگر در اکران عمومی هم این فیلم را دوست خواهد داشت و در این موضوع اصلا شک ندارم.
- فقط به این دلیل که فیلم کمدی است مورد توجه قرار میگیرد؟
نه فقط به این دلیل. ما گاهی در فیلمهایمان، سرخوشی، شوخی و میل به زندگی را فراموش کردهایم. مخصوصا که موفقیت هنری بیشتر در آثار تلخ است. وقتی همه این ویژگیها در کنار آن چیزی که به آن کمدی میگویید قرار میگیرد، طبیعی است که توجه مخاطب را جلب میکند.
- اما فیلمهای کمدی زیادی در هر نوبت اکران روی پرده میروند.
این دو موضوع با هم متفاوت است. فیلم کمدی تکمصرف و فیلمی که نگاه سرخوشانه نسبت به زندگی دارد با هم فرق دارند. در خود فیلمهای کمدی هم جنسهای متفاوتی وجود دارد. فکر میکنم خداحافظ دختر شیرازی فیلمی است که در پیشینه سینمایی خودمان از جنس آن فیلم داشتهایم؛ مثلا در دهه۶۰ فیلم «خواستگاری» و در دهه۷۰ «همسر» ساخته مهدی فخیمزاده را داشتیم، در دهه ۸۰ هم «ورود آقایان ممنوع» و «پسر آدم، دختر حوا». بهنظر من نمیتوانیم روی این فیلمها صرفا نام کمدی بگذاریم بلکه پسوند دیگری هم لازم است. شاید برای این دسته از فیلمها، عنوان کمدی-رمانتیک اصطلاح درستتری باشد.
گاهی ساختن اینگونه فیلمها در سینمای ما فراموش میشود. بیشتر فیلمهایی که بهعنوان کمدی ساخته میشود نیازهای سادهانگارانهتری از مخاطب را پاسخ میدهد، در نتیجه مخاطب با نگاه عمیقتر به تماشای آنها نمینشیند. فیلمهای دیگری هم داریم که فکر میکنند با ترکیب بازیگران میتوانند ادعا کنند کمدی هستند اما در واقع نیستند. فیلم من جایی میایستد که میتوان گفت سر جای خودش است.
- بهنظر شما شاد کردن مردم کاری است که سینما باید هماکنون انجام دهد؟
نه فکر میکنم سینما همه کار باید انجام دهد و سراغ همه موضوعها برود. مخاطب به همه اینها همزمان احتیاج دارد. آنچه گاهی ما را بهعنوان تولیدکننده فریب میدهد، موفقیت فیلمهای دیگران است. یعنی وقتی میبینیم فلان فیلمی که دیگری ساخته موفق شده، فکر میکنیم اگر ما هم همان راه را برویم به موفقیت دست پیدا میکنیم. این باعث میشود که تعداد زیادی از فیلمهای شبیه به هم ساخته شوند. درصورتی که میتوانیم فقط به موفقیت توجه نکنیم و به این فکر کنیم که خودمان قصد داریم چه حرفی بزنیم؟ اگر این کار را بکنیم، برای همه سلیقهها قصه و فیلم خواهیم داشت.
- پس تکلیف کسانی که میگویند روحیه مردم خوب نیست و باید آنها را خنداند چه میشود؟
من به خودم اجازه نمیدهم به جای همه مردم حرف بزنم و یا تصمیم بگیرم. به اندازه کافی هستند کسانی که این کار را بکنند. من فکر میکنم در این لحظه چه دارم که بگویم که البته آن ممکن است برآمده از تصورم نسبت به محیط پیرامونم باشد.
- بهنظر شما فیلمساز باید فقط پسند مخاطب را درنظر بگیرد و فیلم بسازد؟
اصلا. من فکر میکنم ما بخشی از همین مردم هستیم به اضافه محیط پیرامون خود. نگاه ما از فیلتر این پیرامون میگذرد. با دریافت و درک عمومی از آنچه در اطرافمان میگذرد مواجهیم و آثارمان میتواند متاثر از همین باشد. اگر خودمان درباره همین بخشهایی که میشناسیم و به آنها تسلط داریم حرف بزنیم، حرف عدهای دیگر را هم زدهایم اما گاهی ما تلاش میکنیم درباره موضوعی که هیچ تسلطی بر آن نداریم حرف بزنیم. هرچه من بهعنوان فیلمساز درباره آنچه میدانم بهتر حرف بزنم، حرفم جهانشمولتر خواهد بود و مخاطب وسیعتری را دربرمیگیرد.
پیش از این، از حرکت آهسته در مسیر دیده شدن گفته بودید و شباهت احتمالی به بازیگرانی که تازه در چهل سالگی دیده شدهاند. در سالهای اخیر این وضع تغییر کرده است؟
من هنوز همان حرکت لاکپشتی خودم را دارم. هیچ تغییری اتفاق نیفتاده و جهش آنی رخ نداده، من هم منتظر آن نیستم چون فکر میکنم این موضوع در اختیار فرد نیست و به اتفاقات پیرامون بستگی دارد. مهم این است که من کار خودم را درست انجام دهم و آماده جهش و پرش باشم. هر وقت سکوی پرتگاه پیشرو قرار بگیرد، اتفاقی که باید خودبهخود میافتد و لازم نیست برای آن تلاش مضاعفی داشته باشیم.
- چطور خودتان را برای این جهش آماده میکنید؟
سوارکاری که این حرفه را انتخاب کرده، هر روز بدون توجه به اینکه امروز مسابقهای در کار هست یا نه مشغول تمرین میشود. من خودم را برای روز به خصوص مسابقه آماده نمیکنم اما آماده شرکت در مسابقه هستم.
- علت کمکار بودن شما در سینما و تلویزیون چیست؟
کارهایی که انجام میدهم ترکیبی از تمایلات خودم و پیشنهادهای موجود است. این هم جزو مواردی است که در اختیار من نیست چون نمیتوانم انتخاب کنم که چه فیلمی به من پیشنهاد شود. اما میتوانم انتخاب کنم که در کدامیک از پیشنهادها بازی کنم. کمکاری از این موضوع ناشی میشود که پیشنهادها، یا در شرایطی بوده که من امکان انجام آنها را نداشتهام یا بهنظرم جذابیتی نداشتهاند.
- قصد ندارید کاری برای تلویزیون بسازید؟
اگر پیشنهاد جذابی وجود داشته باشد حتما به آن فکر میکنم.
- بهنظر شما لازم است فیلمساز و بازیگر حتما آموزش آکادمیک ببینند؟
آموزش دیدن همیشه لازم است حتی وقتی که خودت استاد هستی. یادگیری لازمه هر شغلی است، اما آموختن همیشه از راه آکادمیک اتفاق نمیافتد. این یادگیری ممکن است با خواندن یک کتاب تئوریک جدید اتفاق بیفتد یا با دیدن فیلم یکی از همکاران.
- چه فیلمی را دوست داشتهاید بسازید اما نتوانستهاید؟
همه فیلمهای خوب جهان را دوست دارم من بسازم.
- منظورمان فیلمهایی است که ایده آنها به ذهنتان رسیده اما ساخته نشده.
چند فیلم هست که قصد داشتهام بسازم اما امکان ساخت آنها به دلایل مختلف فراهم نشده است؛ مثلا یک فیلم موزیکال هست که خیلی دوست دارم آن را بسازم. ساخت چنین فیلمهایی به شکل سینمای مستقل و کمهزینه نشدنی است.
- فیلمی هست که دوست داشتید شما سازنده یا بازیگر آن بودید؟
دوست دارم در همه فیلمهای خوب دنیا من بازی کنم و بازیگر همه نقشهای خوب دنیا من باشم. چه کسی دوست ندارد؟
- برنامه بعدی شما چیست؟
فیلم خداحافظ دختر شیرازی در پاییز اکران خواهد شد و هنوز برنامه مشخص دیگری برای بازیگری یا ساخت فیلم جدید ندارم.
- بازیگری فرمول ثابت ندارد
افشین هاشمی در سالهای فعالیت هنری خود مدام بین سینما، تئاتر و تلویزیون در رفتوآمد بوده است. از او پرسیدهایم چه فرقی بین این بخشها وجود دارد.
- بهنظر شما فعالیت در تئاتر، سینما و تلویزیون با هم متفاوت است؟
نه، من معتقدم که هیچ تفاوتی بین فعالیت در این بخشها وجود ندارد. بازی کردن در هر نقش و هر اثر شرایط خاص خودش را دارد، اما آنچه اهمیت دارد خود بازیگری است. بهنظرم تفاوتی در این زمینه وجود ندارد.
- خودتان سبک مشخصی از بازیگری را انتخاب کردهاید؟
فکر میکنم برای هر چیزی که کمی جنون همراه خود دارد نمیتوان فرمول تعیین کرد. همیشه نمیتوان به یک شکل به یک نقش رسید. شما بهعنوان یک بازیگر ممکن است همیشه با یک فرمول و شکل مشخص تمرین کرده و حتی به نقش رسیده باشید، اما یکدفعه ممکن است به نقشی برسید که روشهای قبلی در آن جواب ندهد. ممکن است که قبلا مؤثر بوده و جواب داده باشد، اما این موضوع را خود نقش میگوید که چگونه باید آن را بازی کرد. من سعی میکنم همه شکلهایی را که هست امتحان کنم حالا اگر نمیشود آن را آموخت، میشود دید، شاید جایی به درد بخورد.
- در آغاز بازیگری چه هدفی برای خود تعیین کرده بودید؟
هیچوقت هدف و چشماندازم نزدیک و طوری نبود که ساده به دست آید. بزرگترین فیلمهای سینمایی جهان را هم که میدیدم و میبینم، با خودم میگویم که فلان نقش اگر برعهده من بود، چگونه آن را بازی میکردم؟ در خیال من همیشه نقشهای بزرگ وجود داشته است. اینکه میگویم سینمای جهان، منظورم تئاتر و سینمای ایران هم هست که جزئی از همین جهان است. بهترین فیلمها و نمایشهای سینما و تئاتر ایران، افق تصورات من است. من خودم را برای آنها آماده کردهام. اگر تواناییاش را ندارم یا بخت یاریام نمیکند بحثی جداست ولی افق خیالات من، بهترینهای سینما و تئاتر ایران و جهان است.
- درباره فیلم صدای آهسته
طرفداران سینمای هنر و تجربه میدانند که فیلمهای به نمایش درآمده در این گروه، معمولا موضوعات و دغدغههایی دارند که تا حد زیادی با فیلمهای اکران عمومی متفاوت است. صدای آهسته هم از این قاعده جدا نیست. این فیلم که تاکنون در نمایشهای بینالمللی خود جوایز بهترین فیلم تجربی، بهترین فیلم آوانگارد و بهترین فیلمبرداری را از جشنوارههای مختلف دریافت کرده است، دومین فیلم افشین هاشمی پس از خسته نباشید است، که پیش از فیلمهای گذر موقت، خاله قورباغه و خداحافظ دختر شیرازی ساخته شده و حالا بعد از ۳سال فرصت اکران پیدا کرده است. صدای آهسته نگاهی فلسفی به موضوع تغییر جنسیت دارد.
زبان فیلم انگلیسی است و جمعی از بازیگران تئاتر نیویورک در آن بازی میکنند. البته برای ارتباط بهتر تماشاگران در اکران ایران، بخشهای گفتوگو با خود شخصیت اصلی فیلم، برگردان فارسی شده است. رؤیا تیموریان بازیگر شناخته شده تئاتر و سینما صدای این شخصیت - با بازی منوروا سازا - را اجرا کرده است. فضای سرد فیلم با نمایش جستوجوی شخصیت اصلی آن برای یافتن هویت واقعی خود، همراه با نمایش طبیعتی متفاوت در لوکیشنی خارج از ایران تماشاگر را ترغیب میکند تا انتها با نقش زنی که از نو متولد میشود همراهی کند.
افشین هاشمی در مورد اکران فیلم در گروه هنروتجربه گفته است:«فکر میکنم گروه هنر و تجربه فضای بسیار خوبی است برای اکران اینگونه فیلمها که موضوع و ساخت متفاوتی دارند. فیلم صدای آهسته قرار بود ۳سال پیش اکران شود ولی بهدلیل مشکلات شخصی اکران فیلم به تأخیر افتاد، اما در این مدت گروه هنر و تجربه همیشه همراه و خواهان اکران این فیلم بود. گمان میکنم مخاطبانی که به موضوعات ویژه یا زبان خاص در سینما علاقهمند هستند، از دیدن این فیلم لذت میبرند».