تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۱:۰۰

مرتضی کاردر-روزنامه‌نگار: گالری‌ها در ایام سوگواری و مناسبت‌های مذهبی مثل محرم و شب‌های قدر اغلب تعطیل‌اند و برنامه‌ای ندارند.

فقط گالری‌ها و موزه‌های دولتی مثل موزه امام‌علی(ع) و خانه هنرمندان و موزه هنرهای معاصر و... آثار مذهبی را به نمایش می‌گذارند. نقاشی مذهبی ایران کمتر توانسته است به گالری‌ها و نگارخانه‌های خصوصی راه پیدا کند و هنوز در گالری‌های رسمی محدود مانده است.

این روزها موزه امام‌علی(ع) نمایشگاهی از نقاشی‌های عاشورایی‌ را تحت عنوان «عاشورا از نگاه هنرمندان نقاش معاصر ایران» برپا کرده است. اما اگر بخواهیم نقاشی‌ مذهبی ایران را براساس آثاری که در موزه امام‌علی(ع) و موزه‌های دیگر به‌نمایش درمی‌آید، ارزیابی کنیم چه تصویری از نقاشی مذهبی امروز ایران به‌دست می‌آوریم؟  

نقاشی مذهبی امروز ایران همچنان ماهیت شمایل‌نگارانه دارد و شمایل شخصیت‌های عاشورا و نشانه‌های آیین‌های عاشورایی مثل بیرق، علم، دست، اسب و... همچنان آنجا حرف اول را می‌زنند. کمترند نقاشی‌هایی که به سمت خلق موقعیت‌های انتزاعی رفته‌ باشند یا ترکیب‌بندی و تضاد رنگ‌ها توانسته باشد نقاشی‌های متفاوتی را خلق کند. بوده‌اند آثاری که در همان چارچوب با استفاده از رنگ‌ها توانسته‌اند به ترکیب‌های متفاوتی برسند اما ترکیب‌بندی متفاوت رنگ‌ها باز هم در بستر شمایل‌نگارانه است.

الگوی نقاشی مذهبی ایران به‌ویژه نقاشی عاشورایی همچنان براساس نقاشی موسوم به قهوه‌خانه‌ای است. در سال‌های بعد، به‌ویژه در نقاشی سال‌های انقلاب، نیز همان الگو بازآفرینی شده است. فقط صورت معصومان را پوشانده‌اند یا آدم‌ها در موقعیت‌های امروزی قرار گرفته‌اند اما منطق نقاشی همچنان شمایل‌نگارانه است. نقاشان سال‌های اخیر که خواسته‌اند به‌روزتر باشند، عزاداران، دسته‌های عزاداری، شمایل‌ها، علم و کتل و... را بیشتر به نقاشی‌شان راه داده‌اند اما همچنان بر همان مدار مشی می‌کنند.

شاید هم تلقی عمومی از نقاشی شمایل‌نگارانه و اقبال مخاطبان به چنین آثاری سبب شده است که نقاشان در همان چارچوب بمانند و کمتر کسی به فکر خلق تجربه‌های متفاوت باشد. مهم‌ترین اثر نقاشی عاشورایی معاصر که بی‌تردید تابلوی عصر عاشورا از استاد محمود فرشچیان است در حقیقت روایت او از نقاشی شمایل‌نگارانه است. نقاشی مثل حسن روح‌الامین که در سال‌های اخیر با اقبال فراوان مواجه شده است نیز باز ذیل نقاشی شمایل‌نگارانه حرکت می‌کند.

ترکیب رنگ‌ها در نقاشی‌های حسن روح‌الامین کارهای نقاشان دوره باروک را تداعی می‌کند اما نقاشی‌هایش همچنان مبتنی بر شمایل است و خلق موقعیت‌های عاشورایی براساس روایت‌های غالب شیعی. او نیز نتوانسته است از چارچوب شمایل‌ها فراتر برود. در کمتر تصویری از نقاشی عاشورایی می‌بینیم که جدال خیر و شر به شکلی انتزاعی به تصویر کشیده شده باشد یا بسیار اندک‌اند نقاشی‌هایی که از هیچ‌کدام از المان‌ها و شمایل‌های رایج استفاده نکرده باشند، اما حس نقاشی عاشورایی را تداعی کنند.
  
شاید شمایل‌نگاری و بهره گرفتن‌ از شمایل‌ها و مؤلفه‌های عاشورایی مثل اسب، خیمه، شمشیر و... سرنوشت گریزناپذیر نقاشی عاشورایی باشد اما نقاشان می‌توانند در همان چارچوب‌ها و با استفاده از همان مؤلفه‌ها به نقاشی‌های متفاوتی برسند که آرام‌آرام از چارچوب شمایل‌ها فراتر برود و مثلاً به نقاشی انتزاعی نزدیک‌تر شود. چیزی که بیشتر از همه احساس می‌شود خلأ یک رویکرد متفاوت است؛ رویکردی که یا در شکل گروهی بتواند گرایشی مثل گرایش سقاخانه را در هنر امروز ایران بازآفرینی کند یا اگر رویکرد فردی است آن‌قدر استمرار پیدا کند که بتواند جریانی تازه را در نقاشی عاشورایی امروز ایران خلق کند. استمرار چنین رویکردی به‌جز عزم هنرمندانه نیازمند اقبال عمومی است.