به گزارش ایسنا، شاید بتوان گفت ارائهی آمار از تعداد مکانهایی که به عنوان تکیه در ایرانِ دورهی قاجار استفاده شده امکانپذیر نباشد، از میدانگاههای کوچک یا ورودی خانههایی که در ماههای محرم و صفر و به هر مناسبتی، رنگ محرم به خود میگرفتند و نوای تعزیه از آنها بلند بود تا همین تکیههای تاریخی که این روزها اغلب از آنها فقط نامی به یاد مانده است.
حمیدرضا حسینی - پژوهشگر تاریخ تهران - در گفتوگو با ایسنا، جایگاه تکیه در دورهی قاجار را با مروری بر تکیههای تهران بررسی میکند.
این پژوهشگر تاریخ تهران با بیان اینکه «تکیه» جایی است برای تعزیهخوانی یا شبیهخوانی و «تعزیهخوانی،» نمایشی است آیینـی ـ مذهبی برگرفته از وقایع کربلا که موضوعات مذهبی و حتا غیر مذهبی دیگر به آن افزوده شده، ادامه میدهد: تکیه، بیشتر مخصوص ایرانیان شیعه است. بنابراین، جایگاهی فرامذهبی دارد و در طول زمان، وجوه گوناگون فرهنگ ایرانی در آن جلوهگر شدهاست.
او با بیان اینکه در گذشتهها، تکیه به خانقاه و جایگاه درویشان نیز گفته میشد، میافزاید: پژوهشگران دربارهی زمان پیدایی تعزیهخوانی، اختلافنظر دارند. گاهی آن را تا دورهی فرمانروایی آل بویه در سده چهارم هجری عقب بردهاند و گاه به دوران صفویه یعنی سدههای دهم تا دوازدهم مربوط دانستهاند اما به جز از آغاز تعزیهخوانی، روشن است که این نمایش آیینی- مذهبی در دوران قاجار به اوج رسید و برای اجرای آن، تکایای بسیاری در ایران ساخته شد.
او با اشاره به آمار منتشر شده از سال ۱۲۶۹ قمری، برابر با ۱۲۳۱ شمسی، یعنی سال پنجم سلطنت ناصرالدینشاه، میگوید: براساس این آمار، در آن زمان، شهر تهران ۱۱۲ مسجد و ۵۴ تکیه داشته است، یعنی به ازای هر دو مسجد، یک تکیه وجود داشته و تعداد تکایا از تعداد مدارس شهر بسیار بیشتر بوده، مثلا محله عودلاجان چهار مدرسه و ۱۲ تکیه و چاله میدان یک مدرسه و ۱۰ تکیه داشت.
وی همچنین به یادداشتهای «عبدالله مستوفی» - نویسنده کتاب شرح زندگانی من یا تاریخ اداری و اجتماعی دوره قاجار – اشاره میکند که؛ «از شاهزادگان و اعیان و رجال هریک که خانه آنها وسعت پذیرایی بساط تعزیه، و خود آنها توانایی پرداخت انعامات قاطرچی و ساربان و نقارهچی و موزیکانچیهای دولتی ... را داشتند، تعزیه میخواندند. حتی بعضی همانطور که چادر خاص به اندازه حیاط بزرگ تدارک دیده بودند، حیاط را هم طوری ساخته بودند که در ایام تعزیهخوانی بتواند به تکیه تبدیل شود. هر محله و تقریبا هر گذری [هم] تکیهای داشت که بانیان خیر از اهل محل در سابق ساخته بودند. بعضی یکی یا دو یا چند دکان وقفی هم داشتند که متولی به مصرف تعمیر تکیه و عزاداری میرساند.»
او علت گسترش تکیهها در دوره قاجار در ایران و به خصوص در تهران را به دلالیل مختلفی از جمله «علقههای مذهبی مردم» میداند و ادامه میدهد: ایرانیان همیشه علاقه زیادی به اهل بیت و پیامبر اسلام داشتهاند و واقعه کربلا را نمونه کاملی از عدالتخواهی، ظلمستیزی و آزادگی این خاندان میدانند.
وی «جذاب بودن نوع انتقال پیامهای مذهبی در تکیه را که در قالب شبیهخوانی یا تعزیه گردانی انجام میشد و از نمایشنامه، آواز و موسیقی بهره میگرفت» از عوامل گسترش تکیهها در دوره قاجار بیان میکند و میافزاید: برای پی بردن به نسبت میان شبیهخوانی و موسیقی کافی است به این گفته زندهیاد روحالله خالقی توجه شود: «نغمهها، ردیفها و گوشههای قدیمی موسیقی ایرانی که به سبب حرمت مذهبی از زندگی مردم دور مانده بود و بیم از یاد رفتن و نابودی آن میرفت، در پناه تعزیه امنیت یافت تا به زندگی خود ادامه داد.» شادروان ابوالحسن صبا نیز تاکید کرده که «تعزیه، موسیقی ما را حفظ کرده است.»
او «وجه نمایشی تعزیه در تکایا» را بینیاز از شرح و وصف میداند و ادامه میدهد: در دوره قاجار، تعزیه منحصر به وقایع کربلا نبود، بلکه تعزیهها گاهی درباره امام رضا (ع)، حضرت معصومه (ص)، دیر سلیمان، انداختن یوسف به چاه نیز بودند.
حسینی با تاکید بر اینکه در دوره قاجار «حضور زنان در تکیهها نسبت به سایر فضاهای عمومی بیشتر تحمل میشد و زنان آزادی قابل توجهی در آنجا داشتند»، اظهار میکند: تابلوی معروف «تکیه دولت»، اثر کمالالملک غفاری، نشان میدهد که بخش عمدهی حاضران در تکیه را زنان تشکیل میدهند و از آن مهمتر جایگاهشان با حایل و پرده از مردان جدا نشده است. چنین فرصتی در مکانهایی مانند مسجد، مدرسه، قهوهخانه و حتی در بازار برای زنان فراهم نبود.
او این آزادی حضور زندان را به خاطرات ناصرالدینشاه نیز تعمیم میدهد که در حال رفتن به تکیه نایب السلطنه در محرم ۱۳۰۴ قمری، میگوید: وقتی به تکیه رسیدیم و از پلهها بالا رفتیم، جمعیت زنان معرکه بود، یک مرد نبود، بالا و پائین زن بودند.
این پژوهشگر تاریخ تهران، «وجه رسانهای تکیه» را عامل دیگر در گسترش این مکانِ فرهنگی و تاریخی میداند و ادامه میدهد: تکیه محملی برای انتقال پیامهای مذهبی بود، بنابراین هم گردهمآیی مردم در آنجا، باعث مبادله اخبار و اطلاعات در سطح شهر میشد. آن هم در شرایطی که تنها رسانه مدرن موجود در ایران روزنامه بود که آن هم تیراژی بسیار محدود داشت و به صورت هفتگی در چند صفحه اخبار رسمی و دولتی را منتشر میکرد و چون اکثریت مردم سواد خواندن و نوشتن نداشتند، استفاده از آن محدود به طبقات روشنفکر و سطح بالای جامعه بود.
او اما «تمایل ناصرالدینشاه به نشان دادن زرق و برق سلطنت» را از دیگر عوامل مهم درا ین زمینه میداند و ادامه میدهد: در مراسم تکیه دولت، علاوه بر دسته موزیک نظامی که قبل از تعزیه برنامه اجرا میکرد، فراشان شاهی، زنبورکچیها، نقارهچیها با شتر و طبل و دهل، کالسکه شاه با همراهی سواران زرین کمر و غلامان کشیکخانه و اسب شاه از جلوی مردم رژه میرفتند. اگر شاهان گذشته ایران مراتب ارادت خود به دیانت و در عین حال شکوه و شوکت سلطنت خودشان را با ساخت مساجد جامع یا سلطانی نشان میدادند، ناصرالدینشاه این کار را با ساختن تکیه دولت انجام داد. بنابراین برگزاری مراسم تعزیه در تکیه دولت یک ضرورت بود.
وی اهمیت «تکیه» برای دستگاه سلطنت قاجاری را به اندازهای زیاد میداند که وقتی در سال ۱۲۷۱قمری، برابر با ۱۲۳۳شمسی، اول محرم برابر با دوم مهرماه، مشخص شد که محرم از سال بعد در تابستان قرار میگیرد، ناصرالدین شاه دستور میدهد که تکیه نیاوران را در نزدیکی کاخ صاحبقرانیه بنا کنند تا وقتی در تابستان برای فرار از گرمای هوای تهران به شمیران میرود، هیچ خللی در برپایی مراسم تعزیه ایجاد نشود.
حسینی با بیان اینکه تکیه دولت تهران چهارده سال بعد در سال ۱۲۸۵ ساخته شد، یعنی سالی که اول محرم برابر با ۵ اردیبهشت ۱۲۴۶شمسی بود و محرم به سمت زمستان میرفت، اظهار میکند: قبل از آن، تکیه دولت قدیم که توسط «حاج میرزا آغاسی» ساخته شده بود و همچنین تکیهای در گوشهی جنوب غربی میدان ارگ به عنوان تکیه دولتی مورد استفاده قرار میگرفت، حتی ناصرالدین شاه گاهی سفرهای خارجی غیرمسلمان را هم برای تماشای تعزیه به تکیه دولت یا تکیه نیاوران دعوت میکرد.