نخست اینکه سوابق آقای نتانیاهو نشان میدهد او به محض اینکه احساس میکند ممکن است مذاکراتی میان ایران و آمریکا برگزار شود، شروع به انجام تحرکاتی میکند؛ بهشدت فضاسازی میکند تا هیچگونه گفتوگویی با طرف ایران انجام نشود. بعد دوم این اتفاق آنجاست که شهریورماه در اسرائیل انتخابات برگزار میشود. نتانیاهو به جنجالسازی نیاز دارد. اصولا نتانیاهو و دولتش از ابتدا موقعیت خودشان را در جنجالها تثبیت کردهاند. نتانیاهو دنبال یک جنجال جدید میگردد تا موقعیت لببهلب خود با رقیبش را تثبیت کند؛ یکبار دیگر بهعنوان نخستوزیر انتخاب شود و حزبش بتواند اکثریت پارلمان اسرائیل را بهدست بیاورد.
نکته سوم درباره این ادعای آقای نتانیاهوست که بررسی اسناد هستهای ایران که اسرائیل سال گذشته از منطقه صنعتی «شورآباد» در حومه تهران ربود، موضوع «تأسیسات آباده» را نیز فاش کرد. طبق همان چیزی که اسرائیلیها گفته بودند، اسناد شورآباد متعلق به قبل از ۲۰۰۹است؛ این در حالی است که ما در سال۲۰۱۹ به سر میبریم و حداقل ۱۰سال از آخرین سندی که مدعی آن هستند، میگذرد. این اطلاعات چگونه میتواند از آن اسناد بهدست آمده باشد؟ اگر فعالیتی در آن بوده، چرا باید یک ماه قبل اقدام به تخریبش شود؟ اگر اسرائیل زودتر متوجه چنین سایتی شده، چرا زودتر اطلاعرسانی نکرده تا مانع از تخریبش نشوند؟ او میتوانست اطلاعات این سایت ادعایی را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی بگذارد یا یک کنفرانس مطبوعاتی تشکیل دهد تا ایران فرصت کافی برای پاسخدادن به نتانیاهو یا تخریب تأسیسات مذکور نداشته باشد.
نکته چهارم اینکه اگر فعالیت اورانیومی در جایی انجام شود به هیچوجه آثارش با تخریب ساختمان از بین نمیرود، بلکه آثارش تا ماهها و حتی سالها روی برگ درختان، خاک، آب و محیط باقی میماند و قابل از بینبردن نیست. تشعشعات اورانیومی با تخریب یا شستوشو قابل رفع نیستند. بنابراین ادعای نتانیاهو از اساس نمیتواند درست باشد.
جنبه پنجم ماجرا از آنجا اهمیت مییابد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان یک نهاد بینالمللی حق نظارت و کنترل بر فعالیت هستهای همه کشورهای دنیا و اعضای پیمان منع گسترش هستهای را دارد و بر ایران نیز نظارت همهجانبه دارد. به اذعان سرپرست آژانس، کنترلها و نظارتها بر ایران بیسابقهترین نظارتهای تاریخ آژانس بودهاند. بنابراین جای اینکه ایران بخواهد یک مرکز اعلامنشده داشته باشد، وجود ندارد.
ادعای آقای نتانیاهو همچنین از آنجا مهر باطلشد میخورد که تمام ورودیها و خروجیهای اورانیومی ایران کنترل میشوند، یعنی معادن ساغند یا گچین بهصورت آفلاین از سوی آژانس کنترل میشوند و این مصوبه برجام است. از سویی، واردات و صادرات اورانیوم هم در ارتباط با ایران وجود ندارد. مواد بازپروری یعنی ذخایر اورانیوم ایران نیز دقیقا زیر نظر آژانس است و مقدارش در هر گزارش ذکر میشود؛ چیزی خلاف محاسبات آژانس کم نمیشود که بخواهد در جای دیگری استفاده شود.
وقتی ورودیها و خروجیهای معادن اورانیوم ایران تحت نظارت است و از آن طرف مقدار ذخایر اورانیوم ایران نیز کنترل میشود، فرض فعالیتهای مخفیانه هستهای دروغ و بیسند است و تنها از رژیم صهیونیستی برمیآید که انپیتی را امضا نکرده و تخمین زده میشود بین ۱۲۰ تا ۲۰۰کلاهک هستهای اعلامنشده به آژانس و دنیا دارد و سیاست هستهایاش همواره در ابهام بوده است. با چنین ادله و توصیفی صحبتهای نتانیاهو از عجایب روزگار است.