وقتی با دستهایشان حرف میزنند به حیاط خلوت دلشان راه پیدا میکنید. اینجا همه محو تماشای روبهرو هستند. مداح، روضه سالار شهیدان را میخواند و مترجم سعی دارد همه احساس مداح را در دستهایش بریزد. اینجا چشمها، روضه را میشنوند و اشک میریزند. در این هیأت یاحسین گفتنها بدجور دل را میلرزاند. اینجا عشق یعنی فریاد شور و شعور حسینی، حتی در سکوت. عاشق که باشید عشق را بیصدا هم فریاد میکنید.
- هیأت متفاوت
اتفاقی که در هیأت ناشنوایان میافتد متفاوت از آن چیزی است که در سایر هیأتهای مذهبی میبینید. وارد این هیأت که شوید اولین چیزی که به چشم میآید آرامش و سکوت است. در یک چشم به هم زدن، شما هم با این آرامش و سکوت مأنوس میشوید. با این حال، وقتی ذکر یا حسین(ع) یا صلوات بلند میشود، این صدا برای شما عجیب است. چون خودشان، صدایشان را نمیشنوند که چقدر میتواند برای شنوایان نامأنوس باشداینجا دیگر نمیتوان برقها را خاموش کرد و سر را بغل گرفت و چشمها را بست و در خلوت خودمان، با سوز صدای مداح زار زد و گریه کرد. اینجا در روشنایی، باید چشم در چشم مترجم انداخت و بیصدا گریه کرد. از شانههای لرزان اینها میشود فهمید چه سوزی در دل دارند.
همین تفاوتهاست که سال ۱۳۹۲«بهزاد رحمانی دوست» را به فکر انداخت هیأت ویژه ناشنوایان را راهاندازی کند. او که خود ناشنواست میگوید: ماههای محرم وقتی به هیأتهای شنوایان میرفتیم متوجه نمیشدیم سخنرانان و مداحان چه میگویند که مردم گریه میکنند. دلمان میخواست ما هم از امام حسین(ع) و مصیبتهای عاشورا بیشتر بدانیم و عزاداری کنیم. از وقتی که هیأت را راهاندازی کردیم، ناشنوایان وارد دنیای دیگری از فهم عاشورا شدند و از برنامههای هیأت استقبال میکنند. الان حدود ۴۰۰ نفر از ناشنوایان از مناطق مختلف شهر به این هیأت میآیند. او در مورد برنامههای این هیأت در دهه اول محرم میگوید: تلاوت قرآن کریم، قرائت دعای فرج، زیارت عاشورا و سخنرانی به صورت اشاره و زیرنویس پخش میشود. هنگام مداحی هم ۲ نوجوان شنوا به عنوان مترجم به عزاداران خدمت میکنند. رحمانیدوست و دوستانش آرزو دارند روزی برسد در یک مکان ثابت عمومی متعلق به هیأت ناشنوایان، مجلس عزا و شادی اهل بیت علیهم السلام را برگزار کنند.
- روایت زندگی واعظ
روایت زندگی واعظ این هیأت هم شنیدنی است. او در خانواده ناشنوایان بزرگ شده. پدر، مادر و برادرش ناشنوا هستند و جالبتر اینکه همسر ناشنوا انتخاب کرده. حجتالاسلام «مهدی زریفی» تجربه متفاوتی در عرصه سخنرانی مذهبی دارد. او ۱۶ سال است که با زبان اشاره در هیأت ناشنوایان حرف میزند. میگوید: در خانوادهای چشم باز کردم که زبان اولش زبان اشاره است. فارسی را به عنوان زبان دوم یاد گرفتم.
سفره دلش را که باز میکند، حرفهایش هزاران غصه و امید دارد. آنجا که میگوید از وقتی که با جامعه ناشنوایان آشنا شده، متوجه شده اطلاعات مذهبی آنها خیلی ضعیف است. چون حتی یک طلبه نبود که زبان اشاره را بلد باشد. او نیت کرده طلبه شود که هدفش خدمت مستمر به جامعه ناشنوایان باشد. از آن روز که لباس طلبگی را به تن کرده، ۱۰ سال میگذرد و او از این شهر به آن شهر میرود تا هدفش را جستوجو کند. زریفی میگوید که بعد از او چند طلبه در شهرهای اهواز، قزوین و قم هم زبان اشاره را یاد گرفتند و با جامعه ناشنوایان مأنوس هستند.
- برگزاری هیأت هفتگی برای ناشنوایان
هیأت ناشنوایان در برخی شهرها به صورت هفتگی برگزار میشود، اما در بسیاری از شهرها فصلی است. حجتالاسلام زریفی در مورد مشکلات برگزاری جلسات ناشنوایان میگوید: مجالس ناشنوایان بانی و مترجم زبان اشاره ندارد. مترجمهایی که هستند به صورت دلی کار میکنند و از آنها حمایت نمیشود. حتی تا حالا یک مداح را ندیدیم که زبان اشاره را بلد باشد. هیچ کدام از رسانهها که مبلغ مسائل مذهبی هستند برای ناشنوایان برنامه ندارند که اطلاعات دینی اینها افزایش یابد. اینکه سریالهای مختار و یوسف پیامبر که میتواند اطلاعات مذهبی ناشنوایان را بالا ببرد، برای این افراد زیرنویس یا ترجمه نمیشود جای سؤال است.
صحبتمان با حجتالاسلام زریفی تمام میشود، اما چند جمله از روایت پیامبر اسلام(ص) میگوید که آغاز صحبتهای بسیار است: روزی اصحاب پیامبر در مسجد بحث علمی میکردند. یک ناشنوا هم در میان آنها بود. پیامبر اسلام وقتی وارد مسجد شدند و این صحنه را دیدند، به اصحاب فرمودند خدا از جلسه شما راضی نیست. اصحاب تعجب کردند و دلیلش را از پیامبر پرسیدند. پیامبر فرمود چون این ناشنوا اینجا نشسته و شما برایش ترجمه نمیکنید. طبق بررسی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار ناشنوا در کشور وجود دارند که هر سال حدود ۷ هزار نفر به این تعداد افزوده میشود، اما عرصههای تبلیغات دینی برای این جمعیت میلیونی نادیده گرفته شده است.
- تفاوت زبان اشاره و زبان فارسی
اشتباه رایج در جامعه ما این است که زبان اشاره همان زبان فارسی است. حجتالاسلام «مهدی زریفی» در مورد تفاوت این ۲ زبان میگوید: زبان فارسی فعل و فاعل دارد، اما با زبان اشاره فرق میکند. یعنی با زبان فارسی نمیشود با ایما و اشاره صحبت کرد. این اشتباه در صداوسیما هم دیده میشود. اشکالی که مترجم زبان اشاره هنگام پخش خبر دارد این است که مبتنی بر زبان فارسی اشاره میکند، در حالی که زبان فارسی زبان دوم ناشنوایان است. در سالهایی که به عنوان طلبه به مناطق تبلیغی شهرهای مختلف میروم از ناشنوایان در مورد مترجم خبر میپرسم. همه آنها میگویند متوجه نمیشوند. چون زبان اشاره یک دستور زبان جدا دارد و این زبان زمانی کشف میشود که مترجم ۲۰ تا ۳۰ سال با ناشنوایان زندگی کند و با آنها بزرگ شود.
حجتالاسلام زریفی از سختیهای مقتلخوانی و سخنرانی در مراسم هیأت ناشنوایان میگوید: اطلاعات مذهبی ناشنوایان کمتر از شنوایان است. ارتباط گرفتن با آنها در محفل عزاداری هم شگرد خاصی دارد. به عنوان مثال اگر امام حسین(ع) را سیدالشهدا یا سید و سالار شهیدان خطاب کنیم، ناشنوایان متوجه نمیشوند منظور ما کیست. حتما باید امام حسین(ع) را با زبان اشاره بگوییم. از آن طرف هم نمیشود مقتل را خیلی باز و صحنهها را توصیف کرد.