داستان عماد اما تفاوت زیادی با ماجرای سحر دارد. عماد ۶سال بیشتر نداشت و قرار بود در کمتر از یکهفته دیگر به پیشدبستانی برود اما داربستهای نزدیک گیت ورودی استادیوم آزادی این فرصت را از او گرفتند و یک سهلانگاری، اهمال یا اشتباهی جبراننشدنی باعث شد که قربانی مرگی دردناک شود؛ مرگی که نهتنها خانوادهاش که همه مردم را شوکه کرد.
به گزارش همشهری، عمادکوچولو پسربچهای بود که عشق فوتبال داشت. پدرش در زمینه خرید و فروش لوازم ورزشی مشغول است و حدود ۶ماه قبل بود که یکی از مغازه یا غرفههای فروش لوازم ورزشی در ورزشگاه آزادی را اجاره کرد تا کارش را در آنجا ادامه دهد. همزمان با شروع بازیهای لیگ برتر عمادکوچولو که عشق فوتبال داشت به همراه پدرش به ورزشگاه میرفت. لباس فوتبالی میپوشید و در دنیای کودکانهاش غرق در بازی میشد. او روز دوشنبه همزمان با بازی پرسپولیس و صنعتنفت آبادان هم به همراه پدرش راهی ورزشگاه شد. پدر داخل مغازه مشغول بهکار و کودک در محوطه مشغول بازی بود، غافل از اینکه حادثهای تلخ و تکاندهنده در کمین است. عماد هنگام بازی بین میلههای داربستهای نزدیک گیت ورود و خروج ورزشگاه، با داربستی که جریان برق از آن عبور میکرد برخورد کرد و جانش را از دست داد.
- اتفاق عجیب
پدر عماد حالش بد است. بدتر از آنکه بتواند پشت تلفن جواب خبرنگار همشهری را بدهد. عذرخواهی میکند و گوشی را به دوستش میدهد که شاهد حادثه بود. او ماجرا را اینطور تعریف میکند: «دقیقه۸۰ بازی پرسپولیس و صنعتنفت آبادان بود. هنوز ساعت۱۰ شب نشده بود که این اتفاق افتاد. عماد مقابل غرفه پدرش سرگرم بازی بود. من هم آنجا بودم و با پدرش مشغول کار. عماد از لای داربستهای اینطرف و آنطرف میرفت و بازی میکرد اما یکهو دیدم که صورتش را به میله داربست چسبانده و تکان نمیخورد.
فکر میکردم هنوز هم دارد بازی میکند. چون همیشه تنهایی بازی میکرد اما حدود یکربع بعد دیدم در همان وضعیت است و تکان نمیخورد. پدرش را صدا زدم و فورا به سمت عماد دویدیم. وقتی رسیدیم صورتش کبود بود و نفس نمیکشید. صحنه دردناکی بود؛ پدر عماد دستانش میلرزید؛ من وحشتزده او را تکان دادم و متوجه شدم که فوت شده است. نمیدانید چه حسی داشتم. از همه بدتر حال پدرش بود. خدا هیچ پدر و مادری را در این شرایط قرار ندهد. ظاهرا دچار برقگرفتگی شده و در دم فوت شده و در همه این دقایق که آنجا بود و تکان نمیخورد، جانش را از دست داده بود.
وی ادامه میدهد: این داربستها را از ۲روز قبل نصب کرده بودند. گمان میکنم بهخاطر آمادهسازی برای داربی بود تا افرادی که به ورزشگاه میروند بهصورت منظم و پشت سر هم از میان این داربستها عبور کنند. در واقع برای جلوگیری از بینظمی چنین تصمیمی گرفته بودند. این داربستها نزدیک گیت ورود و خروج بود و ۳۰متر با ورودی فاصله داشت. نزدیک همان محلی که جایگاهی بود برای دریافت بلیت اینترنتی. درست بین داربستها یک پایه فلزی چراغ برق وجود داشت و افرادی که داربستها را نصب کرده بودند از این پایه فلزی بهعنوان یکی از پایههای داربست استفاده کرده بودند. همین باعث شده بود که برق از پایه چراغ برق به داربستها اتصال کند و این حادثه رخ بدهد. همین بیتوجهی جان عمادکوچولو را گرفت و پدر و مادرش را عزادار کرد.
- شروع تحقیقات
بهدنبال این اتفاق ماجرا به پلیس و اورژانس گزارش شد. اگرچه امدادگران اورژانس در محل حادثه حضور یافتند اما پسربچه علائم حیاتیاش را از دست داده بود. با این حال به بیمارستان فیاضبخش انتقال یافت اما آخرین تلاشها هم برای نجات او بیفایده بود. عمادکوچولو بر اثر برقگرفتگی در دم جان باخته بود و گزارش مرگ وی به قاضی جنایی و پلیس اعلام شد. طولی نکشید که قاضی و مأموران کلانتری۱۴۱ گلستان در ورزشگاه آزادی حاضر شدند و به تحقیق در خصوص این حادثه مرگبار پرداختند. بررسیها حکایت از این داشت که اتصالی سیم پایه چراغبرق محوطه گیت ورودی ورزشگاه آزادی تهران و متصل بودن داربست فلزی به پایه چراغ برق علت برقگرفتگی عماد بوده است.
به این ترتیب قاضی جنایی دستور بازداشت پیمانکاری را که اقدام به نصب داربستها کرده بود صادر کرد و او روز گذشته به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و از سوی بازپرس پرونده مورد تحقیق قرار گرفت. به گفته سردار کیوان ظهیری، رئیس پلیس پیشگیری تهران، شب حادثه قاضی جنایی در محل حادثه حاضر شد و با انجام تحقیقات اولیه دستور انتقال جسد پسربچه را به پزشکی قانونی صادر کرد. از سوی دیگر همان شب پیمانکار متخلفی که اقدام به نصب داربستها و آمادهسازی گیت کرده بود نیز بازداشت شد.
- داستان داربستها
هرچند پدر عماد و شاهدان حادثه میگویند داربستهای حادثهساز بهخاطر ایجاد نظم در گیت ورودی استادیوم آزادی و ۲روز قبل از حادثه نصب شده بودند، اما مدیر مجموعه ورزشی آزادی مدعی است که گیتها ربطی به فوتبال ندارند. قدرتالله سیف به خبرگزاری فارس گفته است: در سالن ۱۲هزار نفری که مسابقات والیبال برگزار میشود این داربستها به درخواست نهادهای امنیتی و نیروی انتظامی و توسط فدراسیون والیبال نصب شده که بتوانند نظم بهتری را برقرار کنند. وی درخصوص اینکه گفته میشود این حادثه بهخاطر اشکال در گیتها به وقوع پیوسته گفت: گیتها بهمنظور ورود هستند و این اتفاق بعد از خروج انجام شده، حدودا ۴۵دقیقه تا یک ساعت از خروج هواداران گذشته بود و هیچ ربطی به گیتها ندارد.
وی ادامه داده: پیمانکار نصب داربستها بهواسطه خطای انسانی از یکی از تیرهای برق بهعنوان ستون استفاده کرده بود و اتصالی باعث شد فرزند یکی از زحمتکشانی که کسب روزی حلال میکرد دچار این حادثه شود. ما تا ساعت۳ صبح در مجموعه بودیم، خانواده این کودک هم حضور داشتند و مقامات قضایی نیز بودند. ما در مجموعه چند پیمانکار داریم، پیمانکار برق جداست و پیمانکار داربست هم جدا. این پیمانکار دچار خطا شده بود که این موضوع پیگیری میشود و ما هم همکاری با مراجع ذیربط را وظیفه خودمان میدانیم.
- داربستها متعلق به فدراسیون والیبال نیست
درحالیکه مدیر مجموعه آزادی معتقد است که داربستها ربطی به گیت استادیوم آزادی ندارد سعید بهرامیزاده، مدیر روابط عمومی فدراسیون والیبال نصب داربستها توسط فدراسیون والیبال را رد کرد و گفت: پیش از شروع مسابقات والیبال و بهمنظور ایجاد نظم برای ورود و خروج تماشاچیان، فدراسیون والیبال اقدام به نصب داربستهایی کرد که این داربستها فاصله زیادی تا محلی دارند که پسربچه ششساله دچار حادثه شده و جان باخته است. نصب این داربستها پیش از شروع بازیها به اتمام رسید و در حدود ۱۰روز گذشته هیچ داربستی از سوی فدراسیون والیبال در مجموعه آزادی نصب نشده است. این اظهارات مورد تأیید شاهدان حادثه نیز است. یکی از دوستان پدر عماد که در مجموعه آزادی مشغول بهکار است میگوید: داربستها ۲روز قبل از حادثه و نزدیک گیت ورودی استادیوم بزرگ آزادی نصب شده تا ورود و خروج تماشاچیان به استادیوم را منظم کند. تحقیقات درباره این حادثه دردناک ادامه دارد.
- تشییع بی سر و صدا
مرگ تلخ عماد همچون آواری بود که بر سر پدر و مادرش فروریخت. تا جایی که مادرش پس از شنیدن این خبر از حال رفت و حالا با کمک آرامبخش توانسته مرخص شود و پدرش نای حرف زدن ندارد. یکی از دوستان پدر عماد میگوید: پدر عماد خواستار این است که مقصران مرگ پسرش مجازات شوند تا دیگر شاهد چنین اتفاق وحشتناکی نباشیم. او ادامه میدهد: مادر عماد تا مرز سکته رفته و پدرش از داغ از دست دادن تنها فرزندشان که قرار بود هفته بعد به پیشدبستانی برود بیقرار است. عماد عاشق فوتبال بود و آرزو داشت روزی فوتبالیستی مشهور شود.
دیروز صبح مراسم تشییع جنازه عماد انجام شد اما هیچیک از مسئولین در مراسم حاضر نشدند و این خیلی برای خانواده عماد دردناک بود. مراسم خاکسپاری تمام شد اما همه ما در یادمان میماند که حتی یک نفر از مسئولین ورزشگاه، باشگاهها و... حاضر نشدند برای همدردی و تسلیت به خانواده عزادارش که اصلا حال خوبی ندارند به خودشان زحمت بدهند که اگر این کار را میکردند مرهمی بود بر داغ این خانواده.