گذرگاه و خیابانها و هر کوی و برزنی در این سرزمین مقتدر نقش بستهاست و بهقول آن پیر فرزانه، رهبرکبیر انقلاب «رحمت خداوند بر همه شهیدان و رضوان و مغفرت حق بر ارواح مطهرشان که جوار قرب او را برگزیدند و سرافراز و مشتاق به سوی جایگاه مخصوصشان در پیشگاه رب خویش شتافتند». بنابر این نام شهدا، نمادی است از رشادت و از خودگذشتگیها و گرامیداشتی است بینظیر از نامآوران با نام و نشانی که در ۸سال دفاعمقدس از مرزهای این سرزمین کهن پاسداری کردند. هرآنچه امروز در این سرزمین بهعنوان عزت و حکمت و قدرت جاری است، بهخاطر ایثار مردانی است که در خون خود غلتیدند و نام این کشور را بلند و پر آوازه نمودند.
در طول ۸سال دفاعمقدس و بعد از آن، فرهنگ و سنتی در شهرهای کوچک و بزرگ شکل گرفت که بیش از آنکه برخاسته از رویکردهای مدیریتی و قوانینی مصوب باشد، رویکردی مردمی داشت. مردم نام گذر و کوچه و خیابانی را که شهیدی از آنجا برخاستهبود، به نام آن شهید بزرگوار میشناختند، فلذا این سنت حسنه بهتدریج از این رویکرد مردمی تبدیل به یک روش و قوانین مدیریت شهری گردید، و به تبع آن امر خیر مدیران شهری نیز در طول تمام سالهای گذشته و امروز، به پاس این خواست مردمی، نام گذرها و خیابانها را همواره به نام و نشان شهیدان مزین میکنند.
با شکلگیری شوراهای اسلامی شهر و روستا و تشکیل کمیته نامگذاری در دل شوراها این روند دارای ضوابط مشخصی شد و نامگذاری شهدا بر خیابانهای شهر نظم نوینی گرفت. تاکنون این سنت حسنه همچنان برجاست و مدیران شهری همواره بر همان رویکردهای مردمی اصرار دارند و از این تصمیم ملی حراست میکنند. اما در شهر بزرگی مانند تهران که گذرهای گستردهای دارد و تنها ۵۵۰کیلومتر شریان درجه یک و بزرگراه دارد و بالغ بر ۱۵۰کیلومترمربع معابر عمومی شهری دارد، گاه ممکن است براساس برخی ناهماهنگیها آنگونه که باید اتفاق مشخصی رخ ندهد.
این بهمعنای آن نیست که مدیران کشور یا مدیران شهری به اصول اولیه انقلاب و نظام اسلامی پایبند نباشند. بارها مشکلاتی در شهرها رخ میدهد که عمدی در آن نیست. اینکه چنین رویداد کوچکی که ابعاد آن بسیار اندک است را توسعه داد و بر کل مجموعه مدیران شهری در کشور تعمیم داد، شاید کار چندان درستی نباشد اگرچه همگان باید از افراد نفوذی و خودباخته مراقبت نمایند و با کسانی که در این راستا خللی وارد میکنند برخورد جدی نمایند.
بنده بر این باورم که مدیریت شهری تهران و اکثر شهرهای ایران که هماکنون بسیاری از آنان برخاسته از خانوادهای آشنا با فرهنگ شهید و شهادت و ایثار هستند، نسبت به چنین آموزههایی اعتقاد راسخ داشته و دارند و اگر بهصورت موردی اتفاقی رخدادهاست، نه در چارچوب برنامهریزی بلکه از روی اهمال و عدول پیمانکار مربوطه بوده است. اگرنه قاطبه مدیران کشور تاکنون در راستای حفظ ارزشها مخصوصاً در زمینه توسعه فرهنگحیات بخش ایثار و شهادت همواره کوشا بودهاند، و تردیدی نیست که در فرهنگ نظام اسلامی مردم ایران، با داشتن امامی همام همانند حضرت سیدالشهدا حسینبنعلی(ع)، این فرهنگ بیش از پیش سرشار از قداست و احترام است و نتیجه این انقلاب عظیم الهی چراغ راه هدایت و الگوی همه آزادیخواهان جهان شده است.
ای کاش در کشورمان اگر مسائل سیاسی با سلایق مختلف مطرح است، برای راندن رقیبان، از فرهنگ ایثار و شهادت بهانهای نسازیم و سوءاستفاده نکنیم، درست است که هماکنون رویکردهای سیاسی متفاوتی در شهرها و کشور فعالیت میکنند، اما نمیتوانیم شهیدان را به جناحهای خاص سیاسی تعلق و تقلیل دهیم. چرا که شهیدان همواره چراغ تابان راه هدایت این کشور و همه مردم این سرزمین وامدار همیشگی آنان بوده و هستند و همانطور که حضرت امامخمینی (ره) فرمودند: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. »