این نوشته بر اساس مقالهای با عنوان ISIS’s media strategy as image warfare: Strategic messaging over time and across platforms[۱] که در آن استفاده از پیامهای تبلیغاتی و با کانالها و پلتفرمهای متفاوت ارتباطی آنلاین، چهره داعش را ارزیابی میکند.
یافتههای پژوهش حاکی از آن است که داعش از پیامهایی به صورت استراتژیک در ایجاد و حفظ تصویر خود به عنوان یک سازمان قدرتمند استفاده میکرد.
همچنین این مطالعه نشان میدهد که داعش بر جنبههای رسانهای جنگ تصویر آگاهی داشته و بر آن تاکید زیادی داشته است.
در دهههای اخیر، جنگ تصویر[۲] در کنار درگیری نظامی وجود دارد. یکی از اهداف اصلی تروریستها جلب توجه و ایجاد ترس است. بنابراین رسانهها نقش اساسی در روایت این ترس و وحشت بازی میکنند. بسیاری از گروههای تروریستی هنگام برنامهریزی فعالیتهای خود، ملاحظات رسانهای را در نظر میگیرند.
مانند اینترنت و رسانههای اجتماعی، توانایی سازمانهای ترور را در تبلیغ پیامهایشان در جهان بهبود بخشیده است. انتقال ایدئولوژی از راه اینترنت راحت است چرا که دیگر نیازی به روایت و انتشار روزنامهنگاران و سردبیران نیست و تروریستها میتوانند پیام را آن چنان که مناسب میبینند، ارسال کنند.
بیراه نیست اگر بگوییم داعش بیش از هر بازیگر خشونتطلب غیردولتی از این تغییر آگاهی داشته و چگونگی استفاده از فناوری و رسانه را برای انتشار پیام بلد بوده است.
این گروه از زمان اعلام خلافت در سال ۲۰۱۴، از هواپیماهای بدون سرونشین برای ضبط و انتشار تصاویر زمینی، فیلمبرداری پیشرفته و با هدف انتقال ترس، و پیامهای توییتری چند زبانه استفاده کرده است.
تروریسم و رسانهها در عصر دیجیتال
پیشتر هم گفته شد که یکی از اهداف سیاسی تروریستها جلب توجه است و قرار گرفتن در معرض رسانههای جمعی به عنوان یکی از اجزای اصلی استراتژی تروریستی عمل میکند. در حقیقت هدف آنها جلب توجه مردم است و نه اتفاقی که برای قربانیان میافتد.
بسیاری از حملههای تروریستی مدرن با نمایش عمومی خشونت گسترده و با هدف پوشش رسانهای گسترده انجام میشوند. بنابراین، رسانهها در این میدان نبرد در حال خدمت هستند.
ترور معاصر با رسانههای مدرن مرتبط است. تروریستها به پوشش رسانهای علاقهمند هستند. فعالیتهای آنها برای تأکید و ترویج وجود و اهداف آنها در نظر گرفته شده است.
اینترنت ابزارهای بهتری برای افراد و سازمانها از جمله سازمان های تروریستی که مایل به تبلیغ پیامهای خود هستند؛ فراهم میکند. استفاده از اینترنت و به ویژه رسانههای اجتماعی، سد سردبیران را برای آنان شکست و توانستند بدون وابستگی به سازمانهای رسانهای، پیامها، تصاویر و فیلمها را مطابق میل خود بارگذاری کنند.
همچنین سازمانهای تروریستی خود را ملزم به رعایت قوانین و نظارت رسانهای نمیدانند و به راحتی اطلاعات و ایدئولوژی خود را بدون سانسور و فیلتر در اینترنت میکنند.
مطالعات ویمان[۳] نشان داد که روند مهاجرت تروریستها از وب سایتها به سوی رسانههای اجتماعی است و حدود ۹۰ درصد فعالیتهای تروریستی با استفاده از ابزارهای شبکههای اجتماعی روایت میشوند. پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به تروریستها اجازه میدهند تا مستقیم با هواداران خود ارتباط برقرار کرده و اعضای جدیدی را استخدام کنند.
درگیریهای امروز و جنگ تصویر
نبرد تصویر در کنار نبردهای نظامی به شکل روایت ایده و داستان شکل میگیرند. شخصیت درگیریها هم در نتیجه دو عامل تغییر کرده است.
عامل اول میزان نابرابری بین بازیگران شرکتکننده در درگیری است و دولتها بیشتر با بازیگران غیردولتی میجنگند.
دوم، میزان توجه به درگیریها از سوی رسانههاست. مخاطبان رسانهها به شکل گستردهتری از اخبار درگیریها در سراسر جهان آگاه میشوند و به شکلی ویژهتری درباره منازعات منطقهای اخبار را دریافت میکنند.
درگیریها امروز همزمان در چند جبهه مختلف: نظامی، دیپلماتیک و رسانهای انجام میشود.
پوشش رسانهای در رفتار بازیگران سیاسی تأثیر دارد. بنابراین، یک عرصه مبارزه بزرگ امروز "جنگ تصویر" در رسانههاست که در آن بازیگران سیاسی با پیامهای مربوط به درگیری با یکدیگر رقابت میکنند. این جنگ تصویری که در آن هم بازیگران دولتی و هم غیر دولتی تلاش میکنند تا عقاید و عملکرد خود را توجیه کنند. این امر به ویژه در کشمکشهای نامتقارن قابل توجه است زیرا در کنار تقابل نظامی، چنین درگیریهایی در حوزه ارتباطات انجام میشود و رسانهها به سلاحی از جنگ مدرن تبدیل میشوند.
راجر[۴] از این پدیده به عنوان اسلحهسازی تصاویر[۵] یاد کرد: در طول تاریخ تحولات فنآوری در میدان نبرد تأثیر داشته است. در عصر حاضر که در آن رسانه نقش بهسزایی دارد و میتواند بر افکار عمومی تأثیر بگذارد، بازیگران سیاسی میتوانند از تصاویر به عنوان سلاح استفاده کنند. در یک درگیری نامتقارن، بازیگر غیر دولتی از تواناییهای نظامی کمتری برخوردار است. با توجه به اینکه این بازیگران سیاسی نمیتوانند با استفاده از روشهای نظامی سنتی در مقابل دولت موفقیت کسب کنند به سمت اقدامهایی روی میآورند که توجه رسانهها را جلب میکند. از آنجا که بازیگران غیر دولتی به قوانین بینالمللی و سایر محدودیتهایی که دولتها را به رعایت برخی ملاحظات الزام میکند، محدود نیستند، ایجاد رویدادهای خبرساز که میتواند بسیار هم خشونتآمیز و بیرحمانه باشد، آنها را در مبارزات رسانهای پرقدرتتر نشان میدهد.
سازمانهای تروریستی نقش مهمی را که تصاویر در درگیریهای مدرن بازی میکنند؛ درک کردهاند و تلاششان برآن است تا از آن به سود خود استفاده کنند.
داعش و رسانهها
یکی از استراتژیهای رسانهای داعش برجستهسازی است، همانطور که در زمان، محتوا و میزان انتشار محتواهای رسانهای مشهود است. بخشی از ماهیت نوآورانه رسانهای داعش، چندگانگی و ماهیت چند زبانه آن است. علاوه بر حضور گسترده در توییتر، داعش تعداد زیادی فیلم، مجلات آنلاین و سایر محصولات رسانهای تولید کرد. در مطالعهای یک هفتهای در آوریل ۲۰۱۵ مشخص شد که این گروه ۱۲۳ پیام رسانهای تولید کرد. زلین[۶] در مطالعه دیگری نشان داد باوجود این که زبان عربی، زبان غالب مورد استفاده در نسخههای رسمی بود، اما محصولات رسانهای داعش به ۲۸ زبان دیگر هم منتشر شد (میلتون[۷] ).
محققان استدلال میکنند که داعش هرگز تهدید وجودی برای کشوری نبود، اما به دلیل استفاده عاطفی از رسانه، از آنها تهدیدی در مقیاس جهانی به وجود آمده بود. مطالعات مختلفی بر موضوع داعش انجام شدهاست که برخی از آنها جنبه رسانهای دارند. بیشتر این مطالعات بر روی یک بستر خاص یا مخاطبان هدف متمرکز شدهاند و فقط تعداد کمی به پیامهای سازمان پرداختهاند.
اظهارات صوتی رهبران
اظهارات صوتی بیان شده از سوی رهبران داعش که می توان آنها را به عنوان سخنرانی دید چشم انداز گسترده ای از روایت داعش و جهان بینی آنان برای ما فراهم میکند.
نتایج منتشر شده در این مقاله نشان میدهد که سه موضوع اصلی در اظهارات رهبران داعش برجسته است: جنگ و خشونت، طرح قدرت و پیامهای مذهبی.
این سه موضوع با گذشت زمان ارائه میشوند. اولین اظهارات که در تابستان سال ۲۰۱۴ ارائه شد، مربوط به تأسیس خلافت بود و آن را به عنوان تحقق وعده خداوند معرفی میکردند. علاوه بر این، در آنها به عنوان بخشی از تلاش برای جذب اعضای بیشتر و ایجاد مشروعیت تأکید شده است.
در مرحله بعد (از ابتدای سال ۲۰۱۵)، داعش با این بیانیهها دستاوردهای داعش را با بیان اینکه "هرگز نمیتوان داعش را شکست داد" دشمنان خود را تهدید میکند. از اواسط سال ۲۰۱۵ و به طرز واضح تر در طول سال ۲۰۱۶)، در یک دوره زمانی که داعش قلمرو خود را از دست داده بود، پیام تغییر کرد. در چنین شرایطی، رهبران ادعا کردند که ممکن است در برخی نبردها قلمرو خود را از دست بدهند، اما پیروزی آنها توسط خدا تضمین شده است و داعش به عنوان یک سازمان مصمم، قدرتمند و نیرومند معرفی میشود (حتی در مواقع ناکامی نظامی).
اظهارات رهبران جنبه برجسته جنگ تصویر داعش است. اگرچه این یک بستر بصری نیست، اما رهبران با استفاده از مضامین و استعارهها، تصویری شفاف و تعیین کننده از سازمان ارائه میدهند.
فیلمها
آنچه در ذهن بسیاری از مردم وقتی به فیلمهای داعش فکر میکنند، حک شده فیلمهای وحشتاک، چندشآور و وحشیگری و صحنههای اعدام و سوزاندن افراد است. این نمایانگر وحشیگری داعش با هدف گسترش ترس است. تجزیه و تحلیل این تحقیق، واقعیت پیچیدهتری را ارائه میدهد که پیامهای مختلفی را فراتر از خشونت در فیلمهای داعش ترویج میکند، اگرچه خشونت و جنگ برجستهترین پیامها در روایت سازمان است.
به طور کلی، خشونت و جنگ (حدود ۵۷ درصد) و قدرت و بازدارندگی (حدود ۲۰ درصد) برجستهترین پیامهای ویدیوهای داعش هستند. حدود دو سوم از فیلمهای مورد تجزیه و تحلیل حاوی پیامهای مذهبی مسلمان نیستند. مضامین دیگر که در این فیلمها مورد توجه قرار میگیرند، زندگی در زیر پرچم دولت اسلامی داعش است، یعنی ارائه زندگی خوب در زمان حکومت داعش.
در مورد مخاطب هدف، بیشتر فیلمهای مورد بررسی اعضا و حامیان داعش را هدف قرار دادهاند. در اینجا، گروه های خاصی نیز در حامیان سازمان در بعضی از فیلم ها هدف قرار میگیرند. در طول زمان هیچ تفاوتی از نظر مخاطب مورد نظر پیدا نشد. در مراحل اولیه، اکثر فیلمها طرفداران یا هواداران بالقوه خود را به قصد گسترش ترس در جهان هدف قرار میدادند. در مرحله بعد، (عمدتا در طول سال ۲۰۱۵) مخاطبان متنوعتری را میتوان یافت و علاوه بر حامیان، پیامهایی را به کافران، اعراب و مخاطبان نیز میرساند. از تابستان ۲۰۱۶، داعش دوباره به سمت حامیان بازگشت.
این یافتهها با توجه به مراحل توسعه سازمان و شرایطی که با آن سر و کار دارد قابل توضیح است. داعش در ابتدا میخواست ایدئولوژی خود را در بین هواداران گسترش دهد و ترس را گسترش میدهد. در مرحله دیگری، بعد از اینکه شناخت پیدا کردند، به سمت مخاطبان گوناگون حرکت کردند.
بیشتر فیلمها با یک رویداد خاص، مانند یک نبرد، حمله یا آموزش، سر و کار دارند. حتی فیلمهایی که تمایل دارند چشم انداز وسیع تری برای بینندگان فراهم کنند، تمایل به ارتباط با وقایع دارند.
یک یافته جالب مربوط به شیوههای برجستهسازی سازمان است. بیشتر فیلمها حاوی اطلاعاتی در مورد داعش و نمادها یا پرچم آنان است. مبارزان با انگیزه، شجاع، بیترس و ماهر معرفی میشوند. همچنین داعش تمایل دارد دشمنان خود را تحقیر کند به خصوص در فیلمهای اعدام. در ضمن تأکید میکند برای کسانی که مخالف داعش و اهداف آن هستند، رحمی وجود ندارد. دشمن به عنوان ضعیف، ترسو، دروغگو و گناهکار معرفی میشوند.
مجلات؛ دابق[۸] و رومیه[۹]
از زمان انتشار اعلامیه خلافت، داعش مجلات را به زبانهای مختلف منتشر میکند. نتایج این تحقیق بر اساس بررسی تصادفی از مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی در ۱۵ شماره مجله اول (دابق) و چهار شماره مجله (رومیه) است. این بستر به دلیل ماهیت آن که استفاده از متن در کنار تصاویر و اینفوگرافیها است به سازمان امکان میدهد پیامها را به روشهای متفاوت تبلیغ کند.
دابق
یافته های مربوط به چهار شماره اول دابق نشان میدهد که در ابتدا تمرکز اصلی ارائه قدرت و بازدارندگی داعش، ارائه اعلامیه خلافت به عنوان یک رویداد در حال تغییر جهان و طلوع یک دوران جدید تاریخی این سازمان از طریق داستانها و تصاویر در کنار متن، بوده است.
بیشتر مقالات دابق، حامیان داعش، هواداران بالقوه و مبارزان را هدف قرار میدهند. جالب اینجاست که برخی از تمرکزها به طور خاص روی زنان معطوف شده و به آنها میآموزد که در مورد نقش خود در جهاد (حمایت و تشویق همسرانشان به فعالیت در داعش) تمرکز کنند.
همچنین داعش از یک سو خود را موفق، قدرتمند و متحد و از سوی دیگر تهدیدی برای همه کسانی که مایل به پذیرش نظرهای آنان نیستند، نشان میدهد. مبارزان به عنوان مؤمن، پرهیزگار، دانا، شجاع و بیباک معرفی می شوند که برای بازگرداندن عزت مسلمان تلاش میکنند. اعضای داعش به عنوان خانواده معرفی میشوند که در آن همه مبارزان برادر هستند. بسیاری از استعارهها برای توصیف مبارزان داعش از جمله "شوالیههای دولت اسلامی" و "شیرهای خدا" استفاده میشوند و نیروهای غربی به عنوان صلیبیها معرفی میشوند که (همراه با یهودیان) مسئول رنج مسلمانان هستند.
به طور کلی، هدف دابق ایجاد تصویری قدرتمند برای داعش است که با هدف جذب پشتیبانی بین مسلمانان و تقویت احساس تهدید در بین دشمنان منتشر میشود. این هم در مقالات و هم در تصاویری که در کنار متون ارائه میشود مشهود است.
رومیه
دومین مجله داعش، رومیه، نخستین بار در سپتامبر ۲۰۱۶ منتشر شد. براساس این تحلیل، موضوع اصلی مقالات رومیه پیامهای مذهبی است. داعش از طریق این متون مذهبی به هواداران و مبارزان خود میآموزد که چگونه باید در شرایط مختلف عمل کنند و اقدامات داعش را توجیه کنند.
باز هم خشونت، موضوع دیگری است که در این مجله مورد توجه قرار میگیرد. مانند انتشار یک فراخوان خاص برای پیروان داعش تا آنان را به حمله علیه دشمنان ترغیب میکند.
از نظر مخاطب هدف، مطالب بیشتر طرفداران و مبارزان را هدف قرار میدهند، اما برخی از آنها پیام هایی دارند که به کافران با رویکرد انتقاد از عملکرد و نوید انتقام میپردازند. در بیشتر قسمتها، این مقالات چشمانداز وسیعتری نسبت به واقعیت سازمان دارند، نه اینکه به رویدادهای خاص متمرکز شوند. نوشتههایی وجود دارد که از طریق نمایش یک داستان خاص درباره یک جنگنده یا یک رویداد دیدگاه گستردهتری درباره داعش و اهداف آن ارائه میدهد.
در بسیاری از داستانهای رومیه، دشمن یک مسلمان است که مطابق موعظههای داعش عمل نمیکند.
اعماق
آژانس خبری اعماق به عنوان خبرگزاری رسمی خلافت فعالیت میکند. گزارشهای این سازمان سعی در نمایش عینی دارند و انتشار "خبرهای فوری" درباره جنگ بین نیروهای داعش و سوریه و حملات تروریستی را سرمشق خود میداند.
گزارشهای اعماق با دیگر رسانههایی که ذکر شد متفاوت است. گزارشها مختصر و آموزنده است. بیشتر محتواهای مورد بررسی بسیار کوتاه بودند و "اخبار جدید" را ارائه میکردند و مطالب طولانیتر شامل یک تصویر یا اینفوگرافیک هستند. از نظر مضامین، مطالب را میتوان یک پیشبینی قدرت از داعش دانست. جالب است که برخی گزارشها شامل ادعای مسئولیت حملات داعش (مانند حملههای تروریستی در برلین، استانبول و پاکستان) بود و بیشتر گزارشها به زبان انگلیسی با هدف انتقال اطلاعات به رسانههای خارجی بود.
گزارشهای خبری اعماق از دو راه بخش مهمی از جنگ تصویر را بیان میکند. اولین مورد، این واقعیت است که این گزارشها مانند گزارش آژانسهای خبری غربی، در تلاش برای پوشش و بازنشر در رسانههای بینالمللی، ساختار یافتهاند که باز هم تأکید داعش بر جنبههای رسانهای نبرد خود را نشان میدهد.
علاوه بر این، برخی از گزارشهای خبری اعماق شامل اینفوگرافیکها هستند که به عنوان یکی از بصریترین راههای ارائه استدلال شناخته میشوند. آدلمان[۱۰] در مورد اینفوگرافیکهای داعش معتقد است که این همان تکنیکی است که در رسانههای غربی به کار رفته است.
و در آخر
رسانهها نقش مهمی را در درگیریهای معاصر بازی میکنند، زیرا یک جنگ تصویر در کنار درگیری نظامی در حال وقوع است. هر یک از طرفهای درگیر تلاش میکنند پیام های خود را در تلاش برای افزایش آگاهی و پشتیبانی عمومی که عناصر مهمی در توانایی بازیگران سیاسی در دستیابی به اهداف خود هستند، ترویج کنند.
تجزیه و تحلیل این مطالعه نشان میدهد که داعش به صورت استراتژیک از پیامرسانی در پلتفرمهای مختلف در تلاش برای ایجاد و حفظ تصویر خود به عنوان یک سازمان قدرتمند استفاده میکند.
سه موضوع اصلی طرح قدرت، خشونت و پیامهای مذهبی است که هر یک از آنها بر پلتفرمهای مختلف تبلیغ میشود.
در حالی که اظهارات رهبران بین این سه ترکیب است، اکثر فیلمها خشونت را تقویت میکنند، مجلات و بسیاری از خبرها با طرح قدرت و ارتباط با پیامهای مذهبی بطور چشمگیری سروکار دارند در حالی که فیلمها و گزارشهای خبری با وقایع خاص سروکار دارند.
از نظر مخاطبان هدف، بیشتر پیامها به سمت مسلمانان است، در حالی که بیانیهها، فیلمها و مجلات که شامل پیامهای تهدید هستند دشمنان مختلف داعش را هدف قرار میدهند. جالب است که یافتههای این مطالعه نشان میدهد که داعش از پیامهای از مفهوم"ملاحظات محلی-جهانی سازی" glocal[۱۱] آگاهی داشته و برای تبلیغ روایت جهانی خود را با تأکید بر یک گروه خاص محلی استفاده میکند.
این شواهد نشان میدهد که داعش منابع و تلاشهای زیادی را برای تبلیغ پیامهای خود در جنگ تصویر سرمایهگذاری کرد.
[۱] Yarchi, M. (۲۰۱۹). ISIS’s media strategy as image warfare: Strategic messaging over time and across platforms. Communication and the Public, ۴(۱) , ۵۳–۶۷. https://doi.org/۱۰.۱۱۷۷/۲۰۵۷۰۴۷۳۱۹۸۲۹۵۸۷
[۲] Image war
[۳] Gabriel Weimann
[۴] Roger Stahl
[۵] weaponization of images
[۶] Zelin
[۷] Milton
[۸] Dabiq
[۹] Rumiyah
[۱۰] Adelman
[۱۱] glocalization