کمتر کارشناسی نظری متفاوت از آنچه دولت در بحث قیمت بنزین داشت به رسانهها ارائه میکرد. همگان معتقد بودند باید اقدامی در جهت جلوگیری از قاچاق بنزین، ازدیاد مصرف بنزین و هدررفت آن برداشته شود، اما جامعه نخبگانی نسبت به نحوه کنترل هزینههای این اقدام دیدگاه متفاوتی از دولت داشت. هر اقدام و تصمیم بزرگی هزینهها و دستاوردهایی دارد که باید با کار کارشناسی و مشورت با صاحبنظران بتوان هزینهها را به حداقل ممکن و دستاوردها را به حداکثر ممکن رساند.
اینکه دولت به همه الزامات افزایش قیمت بنزین در ۲۴آبانماه سال۹۸پایبند بوده باشد محل بحث است. دولتمردان باید نظرات کارشناسان و بهترین شیوه را برای اجرای طرح حمایت معیشتی بهکار میبستند. دوما اعضای مربوطه کابینه باید مردم را اقناع میکردند که برنامهشان بهترین راهحل است.
مردم چگونه اقناع میشوند؟ دولتها تصمیماتی برای تسهیل امور اداره کشور میگیرند. اگر این تصمیمات با بحثهای کارشناسی گسترده در محافل علمی، رسانههای مکتوب و تصویری مطرح شوند، جامعه به ضرورت آن پی خواهد برد و منافع کلان کشور را درک خواهد کرد. دولت اگر در موضوع افزایش قیمت بنزین به این اقدامات مقدماتی تن میداد، جامعه نیز آمادگی برداشتن این گام بلند را پیدا میکرد و حتی همراهی میکرد.
متأسفانه دستگاه اجرایی بهگونهای عمل کرد که درنظر مردم گویی میخواست جامعه را در غفلت قرار دهد. این درست که نباید زمان افزایش قیمت بنزین اعلام میشد، اما درباره اصل موضوع باید بحث میشد. ضرورت افزایش قیمت بنزین باید به صراحت به جامعه اعلام میشد و گفته میشد قرار است قیمت بنزین افزایش داده شود و درآمد حاصل از آن به کمدرآمدها بازگردانده شود. این موارد باید پیشاپیش برای مردم تشریح میشد و جامعه نسبت به آن قانع میشد. متأسفانه این کار صورت نگرفت. مثلا وزیر نفت قبل از اجرای طرح حمایت معیشتی اصلا به تلویزیون نیامد و درباره آن با مردم صحبتی نداشت، درحالیکه ایشان متولی این بحث بودند. وزیر نفت باید راهکار را برای مردم تشریح میکرد ولی صحبتی با جامعه نشد و این مسئله اقناعسازی جامعه را بعد از اجرای طرح سختتر کرده است.
دولت سرمایه هنگفتی در این زمینه در اختیار داشت ولی از آن بهره لازم را نبرد. وقتی روسای قوا و در رأس آن رهبر انقلاب همه توان خودشان را در حمایت از دولت قرار دادند، واقعا حیف است که دولت قدردان این میزان از حمایت نباشد و از طریق اقناع و توجه به اقشار محروم برای قانع شدن این سرمایه اقدام نکند. مردم احساس میکنند تصمیم مهمی در ارتباط با آنها اتخاذ شده و آنها در غفلت نگه داشته شدهاند. هماکنون نیز میتوانیم با اقدامات صحیح بخشی از خسارتهایی را که با آگاهی ندادن به مردم ایجاد کردیم جبران کنیم. یکی از راههای اساسی جدا کردن آدمهای شرور از مردمی که احساس میکنند در جریان امور قرار نگرفتند، این است که برای جامعه توضیح دهیم و تشریح کنیم. این یکی از راههای اساسی برای جدا کردن صفوف مردم و معترضان از افرادی است که قصد شرارت دارند.
اقدام قابل توجه دیگر ضرورت بازگشت به ظرفیت کارشناسی و نخبگانی کشور است. جامعه به کارشناسان نگاه مستقلتری دارد و از این اعتماد میتوان به نحو بهتری در بهبود ناآرامیهای ایجاد شده استفاده کرد. بنابراین بحثهای کارشناسی در این زمینه باید در محافل رسانهای، دانشگاهی و همایشها دنبال شود. جامعه از این طریق هم اطلاعات میگیرد و هم به این مطلب توجه میکند که حاکمیت میخواهد به یک نتیجه مطلوب برسد تا منافع شهروندان را به بهترین وجه لحاظ کند.