تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۲:۱۳

مادربزرگ بگو در پس آن لالایی‌هایت آن قصه‌های شبانه

کدام پاییز نهفته بود

که هیچ‌گاه

کلاغ قصه به خانه‌اش نمی‌رسید

سمانه منافی، ۱۶ساله از اسلامشهر

  • غزل

آن‌جا که تویی باد، غزل می‌خواند

ویرانه و آباد، غزل می‌خواند

با دیده‌ی خویش دیده‌ام کوهی که

با تیشه‌ی فرهاد غزل می‌خواند

مهسا حیدری، ۱۶ساله از فریدون‌شهر

  • دریا

دریا چشم‌هایت را سرکشیده

که دلشوره‌اش شوی

ته‌مانده‌ات را پس‌آورده

برای کف آکواریوم

خطی از موج موهایت

افتاده روی فرکانس رادیو

گوینده اسمت را هجی می‌کند

دریا موج می‌زند

«حرف اولت» را بالا می‌آورد

من یک گردن‌بند دارم

از صدف

که صدای تو پیچیده در سرش

مهدیس ذکایی از ساوه

عکس: مریم محمودصفت، ۱۷ساله از لنگرود