به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، در شاهنامه فردوسی از آهنگری به نام کاوه که بر علیه ضحاک ستمکار قیام میکند و با کشتن او ایران و ایرانی را از ستم او رهایی میبخشد یاد شده که با دوره آهن و پیروزی کاسیها همخوانی دارد.
به طور مشخص تاریخ استفاده از آهن در نواحی زاگرس بسیار قدیمی و آهنگری در این سرزمین دارای شجره نامهای طولانی و در درون خویش بخشی از فرهنگ و دانش مردم را نگه داشته است؛ باید یادآور شد قبل از بنیان گذاشتن شهر سنندج، این صنعت در قلعه پالنگان و حسنآباد مورد استفاده قرار گرفته و بعد از پایهگذاری سنندج آهنگری اولین صنعت رسمی آن شد و دو راسته بازار سنندج به آن اختصاص یافت.
بعد از استقرار چلنگرها در گذر آصف کهن سالان سنندجی آن را «گذر چیلانگه ران» نامیدند و بعدها در سال ۱۳۱۱ که خیابان «سیروس» تعریف شد بخشی از ساختار بازار آهنگری بههم میریزد، همین امر باعث تخریب بازار قدیمی شهر میشود و بخشی از آهنگران که دکان آنها در طرح خیابان قرار میگیرد در بازار پراکنده میشوند و حتی بعضی از آنها به روستاهای اطراف سنندج برای ادامه کار نقل مکان میکنند، به طوریکه استاد احمد افراسیابیان برای مدت دهها سال در روستای «مارنج» مشغول به آهنگری به میشود و بعدها به استاد احمد مارنجی شهرت مییابد.
- نعلچهگری و پیشینه آن
نعلچهگران (نالچه گهر)، پیشهورانی که ساخت پاشنه کفشها را برعهده داشتند، در کنار «زهاوی دوزها» و بخشی دیگر از آنها در «گذر اروسی دوزها» و «بازار سنندجی» نزدیک به اسکان «نعل بندها» مستقر شدند چراکه از نظر فرآیند کار و مکان لازم بود به به نعل بندان، پینه چینها و کفاشان نزدیک باشند.
بعد از سرنگونی حکومت هَلوخان، آهنگران قلعه پالنگان که مرکز فعالیت آنها از هم پاشیده بود در منطقه پخش شده و مکانهای دیگر نقل مکان کردند؛ خانوادههایی نظیر «طایفه آهنگران» (خیل سوا) در منطقه پالنگان، برخی از ساکنین سنندج معروف به «آهنین کمانگر» و در روستاهایی نظیر «بوریر»، «هویه»، «چشمیر»، «دَل»، «تخته»، «آسنگران»، «کوانی»، «دادانه کمانگر»، «دوان» و «شمشیر» مشغول به کار و پیشه در این زمینه هستند.
در واقع آهنگری علاوه بربعد اقتصادی دارای ابعاد فرهنگی و اجتماعی نیز بوده و یکی از راههای شناسایی منابع فولکلوریک و جستجو در محتوای صنایع آن منطقه است از همین رو شناخت آهنگری از بُعد انسانشناسی نه تنها باعث ضبط بخشی از تاریخ اجتماعی خواهد شد بلکه راه را برای حفظ ارزش فرهنگ و فولکلور و ادبیات شفاهی به سوی نسلهای جوانتر میگشاید.
صنعت آهنگری در سنندج و حومه دارای پیشینهای پر فراز و نشیب است که شایسته تحقیق دقیق و پر دامنهای در این زمینه بوده، چراکه خانوادهها و اساتید ماهری در صنعت آهنگری و چلنگری در سنندج زندگی کرده که با فعالیت خود نام این شهر را در نزد مردمان خود پر شکوه ساختهاند.
- درددل یکی از قدیمیترین آهنگران سنندجی
استاد محمدصدیق کریمی ۶۸ ساله، یکی از قدیمیترین آهنگران سنندجی است که از از سن ۸ سالگی وارد این حرفه آهنگری شده و پس از چهار سال شاگردی نزد استاد «صدیق سعادتیان» برای خود مغازه آهنگری باز کرده؛ وی میگوید: زمانی آهنگری در سنندج مورد حمایت و توجه مردم بود و آهنگران مایحتاج زندگی افراد و وسایل کشاورزی همچون «گاو آهن، شنکش گندم، خرمنکوب، بیل، خاکانداز، تبر و داس و تیشه» را برای کشاورزان تهیه میکردند.
به گفته استاد محمدصدیق، در گذشته بازار آهنگری در سنندج در چهار فصل سال رونق زیادی داشته و بازار تولیدات میخ، خنجر و چاقوسازی و قفلسازی نیز بسیار داغ و پر رونق بوده اما امروزه با پیشرفت علم و دانش، توسعه صنعت، ساخت تراکتور و کارخانجات ذوب آهن این حرفه به فراموشی سپرده شده و بهدلیل مشکلات و نبود درآمد، دیگر کسی علاقهای به ادامه و انجام این کار ندارد.
قدیمیترین آهنگر سنندجی میگوید: حتی پسران خودم راضی به ادامه این شغل نیستند و کار کردن در استانهای دیگر را به شغل آهنگری ترجیج میدهند.
- گلهمندی پیشکسوت حرفه چلنگری
استاد بهزاد شکیبا، پیشکسوت حرفه چلنگری در سنندج که از دوران نوجوانی به کارهای هنری علاقه داشته، ابتدا به کار دکوراسیون مشغول شده و بعد از آن در کارگاههای مختلفی از جمله جوشکاری، نجاری کار کرده و سپس به این حرفه چلنگری روی آورده است.
وی از سن ۱۷ سالگی استارت کار را زده اما در سنندج کارگاهی وجود نداشته که آموزشی ببیند و تنها بنا به علاقهای که داشته شغل خود را ادامه داده است.
به گفته استاد شکیبا، در کل ایران حدود ۲۰ کارگاه چلنگری وجود دارد که اکثر آنها یک نوع کار تولید کرده اما خودش کارهای تلفیقی (فلز و سنگ)، کار باچوب، نقاشی دیواری و اشیاء تزئینی تولید میکند؛ وی از متولیان صنایعدستی گلهمند است و میگوید: مسئولان کردستانی برای هنر و صنایع دستی ارزشی قائل نمیشوند.
ورود کالای ارزان و بیکیفیت خارجی نه تنها جایگزین کالای با کیفیت داخلی شده بلکه انگیزه مردم نسبت به مصرف تولیدات ایرانی را کاهش داده و از سویی دیگر جوانان را نسبت به تولید و کار در مشاغل بومی و سنتی بیانگیزه کرده، به گونهای که امروزه هیچ جوانی تمایل ندارد کنار کوره آهنگری عرق ریخته و هنر دست خود را تولید کند.
بنابراین از آنجا که کورهها یک به یک خاموش شده و سرمای عجیبی بازار آهنگران را فراگرفته و سر و کله کالاهای وارداتی و صنعتی به بازار باز شده، از مسئولان بیعمل صنایع دستی استان انتظار میرود که از این دست حرفههای قدیمی که رو به نابودیست حمایت کرده تا گرمای کوره آهنگری در کردستان خاموش نشود.