به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، صنعت آهنگری در سنندج از تاریخچه دور و درازی برخوردار است و چندین خانواده کاردان و ماهر در صنعت آهنگری کار کردهاند و باعث شهرت این شغل در شهر سنندج شدهاند.
حتی در شاهنامه فردوسی آمدهاست؛ که یکی از نخستین کُردها به نام "کاوه" که ضد ضحاک، پادشاه ستمگر آن زمان برآشفت و ایران و ایرانیان را از جور و ستم این پادشاه ظالم نجات داد، آهنگر بوده و به نام کاوه آهنگر شهرت داشتهاست، با این توصیف استفاده از آهن و پولاد و شغل آهنگری در نواحی زاگرس از تاریخ دور و درازی برخوردار است و بخشی از هویت و فرهنگ قوم کُرد را تشکیل میهد.
آهنگری، ابتدا در پالنگان و حسنآباد از رونق خاصی برخوردار بوده و بعدها که شهر سنندج، کردستان توسط "سلیمان خان اردلان" به مقر حاکمیت تبدیل شد، آهنگری از اولین صنعتی بوده که در شهر سنندج مورد توجه قرار گرفته و دو راسته بازار سنندج به صنعت آهنگری اختصاص داده شدهاست.
صبح زود برای تهیه گزارشی درباره یکی از کهنهترین مشاغل سنندج وارد بازار آهنگران شهر سنندج میشوم، از فاصله دور نیز صدای برخورد چکش با آهن به گوش میرسد که خبر از مشغول به کار بودن آهنگران را نوید میدهد.
بارها و بارها از این بازار قدیمی آهنگران گذر کردهام؛ اما هیچوقت با این دقت به این مکان نگاه نکرده بودم و همیشه به آسانی از کنارشان رد شدهام؛ امروز که برای گرفتن گزارشی از شغل آهنگری که یکی از قدیمیترین شغلهای سنندج است به این مکان آمدهام همه چیز در این مکان برایم جالب است.
از میان مغازهها میگذرم، و با دقت به در و دیوار و ابزار کار آهنگران نگاه میکنم، اولین چیزی که در این مغازهها به چشم میآید رنگ سیاه و زنگزده در و دیوار مغازهها است.
عده کثیری از آهنگران افراد مسن و سالخوردهای هستند و کمتر کسی را میبینی که جوان باشد و مشغول کار آهنگری باشد که همین تصویر پیر و سالخورده آهنگران نشان از فراموشی شغلی میدهد که هرروز با گذشت زمان بیش از پیش به دست فراموشی سپرده میشود.
در چهرههایشان ردپایی از سفتی و سختی آهن پیداست، برای تهیه گزارش خود به نزد تک تک آهنگران رفتم اما گویا آنها خستهتر از آنند که بخواهند گذشته شغلی از یاد رفته را شخم بزنند.
نگاهم به مردی میافتد با موهای سفید که با آرامش در حال خوردن چای است، کوره و اجاق مغازهاش با وجود پسر جوانش همچنان روشن است و او در دوران پیری خود، کار را به دست پسرش سپرده و خود در کمال آرامش در سایه شغلی مشغول نشسته است که تمام جوانیش را به پایش داده است.
نزدیک میروم و سلام میدهم، خود را معرفی میکنم و میگویم که خبرنگار هستم و قصد تهیه گزارشی از شغلشان را دارم، نگاهم که میکند خستگی و پیری را میتوان از نگاهش خواند و در همان حال که مشغول خوردن چاییش است در جوابم میگوید: میتوانی از پسرم خبات سوال بپرسی، سنی از من گذشته و آن انرژی جوانی را ندارم از او خواهش میکنم که به چند سوال من پاسخ دهد و بلاخره راضی میشود.
از کارش در زمان قدیم میپرسم؛ آهی از سر حسرت میکشد و میگوید این راستا زمانی برای خودش رونقی داشت و مدام مشغول کار و تلاش بودیم و لحظهای از کار بیکار نمیشدیم ولی اینک... این را که میگوید نیشخند تلخی میزند.
میگوید در زمانهای قدیم که شغل اکثر مردم کشاورزی بود ابزاری همچون داس، وسایل شخمزنی، تبر، تبرداس، اسکنه، چکش، ساتور، تیشه، میخ طویله، نعل، زنجیر، انواع قیچی، چفت، قفل، سیخ تنور، قیچی برای مشتریان خود میساختیم که امروزه با وجود ماشین آلات صنعتی دیگر مردم آنچنان که شاید و باید به شغل آهنگری احتیاج ندارند.
به پسرش که پای کوره مشغول کار است نگاهی میاندازد و میگوید: شکر خدا که کوره مغازهام با وجود پسرم همچنان داغ و روشن است و این شغل را به او آموختم تا شغل آبا و اجدادیمان را زنده نگهدارد و گرنه کوره مغازه من نیز همانند سایر آهنگران به دستان سرد روزگار سپرده میشد.
به نزد پسرش میروم که پای کوره آهنگری مشغول کار است از عرق بر جبین نشستهاش میتوانی دریابی که این کار تا چه حد سخت و طاقتفرسا است و گویی کار با این فلز سفت و سخت در او اثر کرده و خلق و خویی بسیار سفت و سخت به خود گرفتهاست.
از او درباره چگونگی در پیش گرفتن شغل آبا و اجدادیش میپرسم، میگوید: از بچگی به همراه پدر خود به مغازه آمده و راه و روش کسب و کار در این بازار را از پدرش آموخته و اکنون که سنی از پدرش گذشته و دیگر توان کارکردن را ندارد تصمیم به ادامه راه پدرش گرفته است.
از سختی و اهمیت کار آهنگری برایم میگوید: آهنگری شغلی سخت و پرزحمت است، البته اکنون نسبت به گذشته با کمرنگ شدن نقش این شغل در زندگی مردم کارها تا حدودی سبک و راحتتر شدهاست، اما آنگونه که از پدرم شنیده و دیدهام کار آهنگران به صورت مداوم و خستگیناپذیری بود؛ و تنها زمان استراحت آهنگران زمان صرف غذا بود که با سایر آهنگران دور هم مینشستند و غذا می خوردند و معمولا خوردن نهار تا یک ساعت طول میکشید و بعد از آن دیگر تا پایان کار لحظهای از کار و تلاش نمیایستادیم و حتی گاهی اوقات کار و سفارشات مشتریان به حدی میرسید که مجبور بودند تا صبح کار کنند تا بتوانند سر وقت سفارشات مشتریان را آماده کنند.
گفتنی است که آهنگری در شهر سنندج جدا از اینکه به عنوان پیشه و صنعت محسوب میشده است به لحاظ فرهنگی و جامعهشناسی نیز از اهمیت خاصی برخوردار بودهاست.
از انواع آهنگری میتوان به کارهای بزرگی همچون گاوآهن و بیل، همچنین نوع دیگری از قفل سازی و کارهای کوچکتری مانند چاقو سازی، کمان و تفنگ سازی را نام برد؛ همچنین از ابزار و وسایل آهنگری میتوان به کوره آهنگری، بیل، مسلفه، سیخ کوره، انبرهای آهنگری، قالب قرار و پایه، سندان میخ، چکش، گیره دستی و دیگر ابزار آهنگری را نام برد.
شغل آهنگری که زمانی عامل اصلی پیشرفت و ترقی جامعه در بحث صنعت بودهاست و از اولین مشاغل قدیمی هر جامعهای به ویژه سنندج بودهاست امروزه به باد فراموشی سپرده شده و باد زمانه کورههای آهنگری را خاموش کردهاست.