به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایرنا، روزنامه نگاری صلح واژهای است که «یوهان گالتونگ» جامعه شناس نروژی، در دهه ۷۰ میلادی مطرح کرد و در دهه ۹۰ میلادی به طور مبسوطتری به آن پرداخت.
برای این نوع روزنامه نگاری کارکردهایی مانند افشای عوامل نامرئی خشونت، بازتاب جنبش های اجتماعی، افشای عملکرد قدرت، تحلیل عوامل درگیری و... ذکر می شود.
در این نشست مهدی محسنیان راد جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع)، مهدی مهاجری سردبیر خبرآنلاین، کامران فلاحتی پژوهشگر ارتباطات و رسانه و علی شاکر پژوهشگر رسانه و صلح به بیان دیدگاه خود پرداختند.
- کارکرد رسانههای صلح و رسانههای جنگ متفاوت است
علی شاکر پژوهشگر رسانه و صلح معتقد است، روزنامه نگاری صلح با تاکید بر صلح مثبت شکل گرفت؛ به این معنا که باید زمینه های جنگ را از بین برد؛ در حالی که صلح منفی این باور را دنبال میکند که نباید جنگی وجود داشته باشد.
به گفته وی، تعارض یک امر همه جایی و هر زمانی است اما خشونت چنین نیست. بنابر این رسانه های صلح معتقدند درگیری همیشه وجود داشته اما می توان زمینه های بروز آن را کاهش داد.
شاکر با استناد به نظرات گالتونگ چرخه قساوت را شامل فرایند ورود شوک، احساس ترس و وحشت، حس غم و اندوه، عصبانیت، ناخشنودی و سرانجام انتقام می داند.
وی معتقد است، رسانه میتواند در این چرخه دخالت کند و مانع تکرار خشونت شود.
در مدل گالتونگ حقیقت گرایی، راه حل گرایی، فرآیند مداری و مردم گرایی به چشم می خورد؛ بنابراین به گفته این فعال رسانه، در روزنامه نگاری صلح، کل یک فرآیند که رخ داده دیده و راه حل ها با مشارکت متخصصان پیشنهاد می شود.
بر پایه مطالعات شاکر در زمینه مقایسه نوع پوشش خبری جنگ با داعش در رسانههای تسنیم از ایران و رویترز و گاردین از انگلیس، در گزارش رسانه ایرانی ابعاد خشونت این گروه تشریح نمی شود، یک رویکرد پروپاگاندا محور دنبال می شود و همه افراد مصاحبه شونده یک نظر را دارند.
از سوی دیگر رویترز اخبار خشونت های این گروه را پوشش می دهد و به طور غیرمستقیم، همان تبلیغی را انجام می دهد که داعش می خواهد. در گزارشهای این رسانه انگلیسی، داعش، به عنوان یک گروه غیر قابل مذاکره با خشونت «بی چهره» به نمایش در می آید. نگاه دیگر در گاردین دیده می شود که گزارشگری به نام «تودنهوفر» به میان داعشیان می رود، با آنان زندگی می کند، نقاب از چهره این گروه برمی دارد و مسائلی مانند حقیقت گرایی را در گزارش خود دنبال می کند.
وی تاکید می کند روزنامه نگاری صلح و حقیقت گویی می تواند از قدرت نیروی متخاصم خشن کم کند.
شاکر افزود: وقت آن است که در جامعه ایران از راه های کاهش تنش ها سخن بگوییم.
- شبه رسانه و فیک نیوز با وجود اهداف کوتاه مدت، تاثیر بلندمدت دارند
کامران فلاحتی پژوهشگر ارتباطات و رسانه نیز در این نشست، در تشریح معنی شبه رسانهها و فیک نیوزها می گوید فیک نیوز کارزاری برای بیرون راندن رقیب و شبهه افکنی میان عوام با روشهایی مانند توزیع شبنامه در آستانه انتخابات است که با حجم زیاد صورت می گیرد و ممکن است هدف های کوتاهی را دنبال کند اما طرز فکر و جریان آن ماندگارتر است و در جامعه گسترده می شود.
وی می افزاید، شبه رسانه نیز کارکرد حاکمیتی و سیاسی دارد با این تفاوت که بودجه بیشتری از حاکمیت با یک جریان سیاسی دریافت میکند، افراد متخصص تری در آنها روش های تکنیکال و پیشرفته ای را به کار می گیرند و به سبب وابستگی خود به ساختار قدرت، پایبندی های اخلاقی بیشتری دارند.
به گفته این پژوهشگر ارتباطات، یکی از نمونه های شبه رسانه شبکه ماهواره ای «من و تو» است که برای نمونه از مخاطبان خود می خواهد تصویری از یخچال خانه خود را بفرستند. این رسانه با استفاده از عواطف و احساسات بینندگان، افرادی را برای تحلیل عکس های که هدفمند انتخاب شدهاند به کار میگیرد.
فلاحتی دلایل گسترش فیک نیوز را عوامل زیر می داند: پیر شدن رسانه های جریان اصلی به دلایل مختلف به ویژه سوء مدیریت و مشکلات مالی؛ ولع جمعی به شایعه پردازی؛ سانسور و اعمال فشار بر جریان اصلی خبر؛ محدود سازی رسانه های اصلی و فلج شدن رسانه ای به دلایلی مانند کاهش اعتماد عمومی که کارایی رسانه از دست می رود.
این پژوهشکده ارتباطات و رسانه تاکید می کند در شرایط بحرانی باید متخصصان به میدان بیایند نه اینکه مدیریت اصلی را به پاسبان ها داد. بنابراین در شرایط بحران نباید روی شریان اصلی رسانه فشار وارد کرد در غیر این صورت رسانه های آن سوی آب به موضوع می پردازند که واکنش های منفی حاکمیت را به دنبال دارد.
فلاحتی می گوید: اگر رسانه های داخلی شرایط مناسبی برای فعالیت داشته باشند جلو بسیاری از مسائل گرفته می شود.
وی ادامه می دهد: پرسشگری رسانه به نفع حاکمیت است و در کنترل حجم خشونت و برقراری امنیت کمک می کند. تکنیک های رسانه ای مناسب نیز در اختیار حاکمیت قرار دارد.
- رسانههایی که معجزه نمیکنند
محمد مهاجری سردبیر خبرآنلاین، روزنامه نگاری جنگ و صلح را در تقابل یکدیگر میداند و میگوید رسانه، ابزار قدرت است در دسته دولت یا یک گروه سیاسی؛ بنابراین «بالذات استقلال ندارد تا بتواند معجزهای در جامعه ایجاد کند».
«روزنامه نگاری عاملی منفعل است و روال کلی جامعه آن را شکل میدهد. به بیان دیگر، روزنامه نگاری را میتوان آیینه ای دانست در مقابل آنچه در جامعه رخ داده و روزنامه نگاران مولف درون چارچوب همین آینه سخن گفته اند».
به باور وی، نباید از رسانه انتظار داشت که برای همبستگی جامعه اقدام کند زیرا بهترین کارکرد آن، اخذ دیدگاههای متخصصان و پرورش و رشد آن در بستر رسانه ای است تا زمانی که جامعه به حد بلوغ برسد.
مهاجری رسانه را به ظرفی تشبیه می کند که تاثیری بر محتوای خود نمی گذارد و می گوید: اگر آمد نیوز یا ایران اینترنشنال تاثیری دارند به سبب پیامهای داخل آنها است.
وی با مرور تاریخچه روزنامه نگاری در ایران، دوران های حاکمیت اختناق مانند زمان رضا شاه یا پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را زمان حاکمیت رسانههای کم اثر می داند و معتقد است در ایران هر زمان فضای باز رسانهای فراهم شده، روزنامهنگاری خشن بازگشته است.
- سهم جنگ و صلح در رسانه نابرابر است
مهدی محسنیان راد جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) بر این باور است که رسانه یا زیر سلطه حکومتهای اقتدارگرا قرار دارد و ابزار پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) است یا انعکاس دهنده واقعیت های جامعه به شمار می رود.
وی در این نشست به سخنی از «آنتونی گیدنز» نظریه پرداز اجتماعی انگلیسی، اشاره می کند مبنی بر اینکه که «بیشتر ما انسانها بخت چندانی برای جلوگیری از جنگ نداریم».
این جامعه شناس نتیجه گیری می کند: جنگ، بازی حکومت ها و حوزه اقتدارهاست و نه امری در حیطه کنش ملت ها. حداکثر نقش مردم در «کشورهای جمهوری واقعی» و به اصطلاح دموکراتیک، دست گرفتن پلاکاردهای ضدجنگ است و رسانه های کنونی نیز بازیچه دست حکومت ها هستند.
محسنیان راد ادامه می دهد: حکومتها در کشورهای در حال گذار درگیر واژه جعلی و خودساخته منافع ملی هستند و گاه از ملت های خود به عنوان ابزار پروپاگاندا استفاده های به ظاهر صلح جویانه می کنند.
این جامعه شناس یادآوری می کند: برخورد مادی یا معنوی در ارزش های خبری اهمیت دارد و «نابرخورد» و صلح ارزش خبری خاصی ندارد؛ بنابراین همه رسانه ها بو می کشند کجا بدترین درگیری وجود دارد و همان را گزارش می کنند.
به گفته وی، نابرابری عمیقی در رسانه بین سهم جنگ و صلح وجود دارد اما این امر، به معنای وجود همین نابرابری در افکار عمومی نیست، زیرا چشمان مردم همیشه جست و جوگر صلح است تا زندگی به حالت عادی برگردد.
- با بحران پادفرهنگی در ایران مواجه ایم
عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) به نظریه «تضاد گریزی» می زند که بر اساس آن، جامعه حاصل رقابت گروه ها، طبقات، اقوام و مذاهب گوناگون است که با یکدیگر «همستیزی» (conflict) دارند.
وی با یادآوری ناآرامی های اردیبهشت سال ۱۳۸۵ در استان های آذری زبان در پی انتشار یک متن طنز در لایی ویژه کودک و نوجوان روزنامه ایران می گوید: ما در ایران با بحران «پادفرهنگی» (counter culture) روبروییم.
به گفته این جامعه شناس، منشاء این رویدادها، پاره فرهنگی است که احتمالا خود را برتر می داند و همه قدرت و امتیاز را در دست می گیرد و دین، رسانه و ارزش های خود را درست می کند.
محسنیان راد ادامه می دهد: در علم ارتباط شناسی، همستیزی بخشی از حیات اجتماعی است و نمی توان آن را بد یا خوب ارزیابی کرد؛ بلکه چگونگی وقوع و نحوه مدیریت آن مهم است.
وی می افزاید: در شیوه مستقیم مدیریت همستیزی ممکن است زودتر به راه حل برسیم اما احتمال تشدید منازعه نیز وجود دارد و در حالت غیرمستقیم، شرایط معکوس حاکم است. اما در مجموع می توان به راه حل هایی دست یافت که در حالت عادی، قابل دستیابی نبود.
این استاد دانشگاه معتقد است پس از حوادث سال ۱۳۸۸ باید طرف ها به گفت وگوی خود ادامه می دادند و همستیزی ها مدیریت می شد تا جامعه زودتر به آرامش برسد.