همشهری آنلاین: در شب یلدا میهمانان تا پاسی از شب دورهم مینشستند و گاهی مادر بزرگ به تعریف داستانهای شیرین روزگار گذشته میپرداخت یا پدر بزرگ یا فرد سالخورده دیگری بخشهایی از شاهنامه فردوسی را میخواند. در خراسان بزرگ نیز مانند سایر نقاط ایران خانوادهها دور هم جمع میشدند، به شاهنامه خوانی میپرداختند و بدین گونه شب را با هم زیرکرسی و در کنار نور چراغ روشن به روز وصل میکردند.
فردوسی بزرگ به استناد منابع خود یلدا و خورروز را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران(کیانیان که از سیستان در سرزمین پارس برخاسته بودند) نسبت داده است. شاهنامه خوانی، گرفتن فال با این کتاب از سوی پدربزرگ یا بزرگان خانواده، از آیینهای مرسوم در میان ایرانیان به ویژه خراسانیها بود.
از لوازم «میزد» یا سفره شب چله که به افتخار و ویژگی «اورمزد» یا مهر یا خورشید پهن میشد، میوههای تر وخشک و نیز آجیل یا به اصطلاح «لرک» بود. در زمان گذشته ایرانیان میوههایی را که تا آن زمان سالم مانده بود با آجیل و خوراکیهای دیگر فراهم میکردند و همه تا پاسی از شب را با شادی میگذراندند و با این شیوه به پیشوازچله بزرگ میرفتند. خویشان و آشنایان در این شب یکی از خانهها را برای گردآمدن انتخاب میکردند که بیشتر خانه بزرگترها به ویژه پدر بزرگ و مادر بزرگ بود.
در گذشته «سرحمومی» یکی از مراسم خاص خراسانیان بود. خانوادهها مراسم ازدواج جوانان خود را به گونهای تنظیم میکردند که فردای این شب یعنی «خورروز»، آنان به خانه بخت بروند. بر این اساس عروس و داماد در این شب به حمام برده میشدند و آیین حنا بندان برای عروس و کیسه کشی برای داماد در فضایی شاد انجام میشد. همزمان در بیرون از حمام، بازیگران به اجرای چوب بازی و سیاه بازی برای مردم میپرداختند.
یکی دیگر از آیینهای کهن این شب در خراسان که هنوز هم به نحوی انجام میشود، بردن «شب چلگی» برای عروسان تازه عقد شده بود. در قدیم خانواده داماد هدیهای را به همراه هفت گونه میوه یعنی انار، انگور، خربزه، سیب، به، گلابی و هندوانه برای عروس ارسال میکرد و خانواده عروس نیز در مقابل هدایایی را برای خانواده داماد میفرستاد. بدین گونه اجازه حضور داماد در خانه عروس داده میشد. البته هنوز مراسم «شب چلگی» برای عروسان تازه عقد شده با نوآوریها و به شیوه امروزی در میان خانوادههای خراسان بزرگ از اهمیت خاصی برخوردار است.