نیلوفر نیک‌بنیاد : با نزدیک شدن به پایان پاییز، تصمیم گرفتیم یک شب یلدای متفاوت دوچرخه‌ای داشته باشیم. برای همین سراغ چند نفر از اهل ادب، یعنی نویسنده‌ها، شاعرها و مترجم‌های حوزه‌ی کودکان و نوجوانان رفتیم تا چند و چون یلدا را از آن‌ها بپرسیم و ببینیم برای قشنگ‌تر شدن این رسم دیرینه چه پیشنهادهایی دارند.

محبوبه نجف‌خانی (مترجم) می‌گوید: «جمع‌شدن دور هم به‌مناسبت‌های گوناگونی مثل تولد، جشن ازدواج، شب یلدا و... بسیار خوب است. چون در دنیای امروزی که شرایط اقتصادی دشوار است و خانواده‌ها کم‌تر دور هم جمع می‌شوند و معمولاً ارتباطشان تلفنی و پیامکی است، آدم‌ها به‌مرور، تنهاتر و دچار افسردگی می‌شوند. نوجوان‌ها باید بدانند که بهتر است با افراد مختلف از رده‌های مختلف در ارتباط باشند تا نحوه‌ی رفتار با اشخاص گوناگون را یاد بگیرند.»

محمدکاظم اخوان (نویسنده) هم می‌گوید: «موافقم. نوجوان‌ها باید راه‌های جدیدی برای برپا کردن آیین و رسوم شب یلدا پیدا کنند. اگر نزدیک اقوام و دوستانشان هستند که هیچ؛ اگر دورند، مثلاً از فضای مجازی که بسیار وابسته‌اش هستند استفاده کنند و بعضی رسم‌ها را به فضای مجازی ارتباط بدهند. همین فکرکردن برای پیداکردن راه‌های جدید باعث بیش‌تر اندیشیدن آن‌ها درباره‌ی این رسم کهن و آداب و رسومش می‌شود.»

البته محبوبه نجف‌خانی کمی مخالف است و می‌گوید: «یلدا و دور هم جمع‌شدن حتماً رسم خوبی بوده که به ما رسیده. فکر می‌کنم نوجوان‌ها بهتر است این شب را کنار کسانی جشن بگیرند که دوستشان دارند و از آن‌ها انرژی مثبت می‌گیرند. مثلاً چند سالی است که بسیاری از رستوران‌ها و سالن‌ها مراسمی را در این شب برگزار می‌کنند. خوب است فرهنگ‌سراها هم با هزینه‌ی کم‌تری چنین جشن‌هایی را برپا کنند تا نوجوان‌ها بتوانند همراه خانواده‌شان در آن شرکت کنند. اگر این دورهمی‌ها نباشد نوجوان‌ها کم‌کم علاقه‌شان را به حضور در جمع دوستان و فامیل ازدست می‌دهند.»

محمدرضا مرزوقی (نویسنده) می‌گوید: «نوجوان‌ها خلاق‌اند و می‌توانند با کمی ابتکار شکل تازه‌ای از رسم‌های قدیمی را ارائه بدهند. مثلاً به‌جای خواندن حافظ، شعر شاعران دیگر یا حتی شعر شاعران کودک و نوجوان امروزی را بخوانند. برای فال شب یلدا، روش‌های جدید اختراع کنند. به‌عنوان مثال تعداد پله‌های خانه‌شان را بشمارند، اگر زوج بود آرزویشان برآورده می‌شود و اگر فرد بود، نه. یا یک فهرست از افراد مشهور مثل نویسنده‌ها، نقاش‌ها، فوتبالیست‌ها و غیره تهیه کنند و براساس آن‌ها فال بنویسند. مثلاً کسی که شِل سیلور اِستاین را دوست دارد یک طالع داشته باشد و کسی که جی.کی. رولینگ را دوست دارد، یک طالع دیگر.»

محمود برآبادی (نویسنده‌) درباره‌ی یلدا می‌گوید: «یلدا یکی از سنت‌های دیرینه‌ی ایرانیان در این سرزمین پهناور است. سالیان سال است که در شب پایان پاییز و آغاز زمستان، خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند تا در کنار دیدار یک‌دیگر به بزرگ‌ترها ادای احترام کنند و کدورت‌ها را کنار بگذارند. در این شب معمولاً دور کُرسی می‌نشینند، انار و هندوانه می‌خورند و چون این‌ها میوه‌های سردی هستند، در کنارشان آجیل می‌خورند که طبع گرم دارد.»

او  می‌گوید: «قدیم‌ها بزرگ‌ترها برای بچه‌ها خاطره و قصه تعریف می‌کردند و حافظ می‌خواندند، بچه‌ها هم گاهی با هم بازی‌هایی مثل اسم و فامیل یا چیستان را انجام می‌دادند. خوب است نوجوان‌ها بتوانند کاری کنند که این رسم دیرینه را با دنیای مدرن امروزی تطبیق بدهند.»

برآبادی اضافه می‌کند: «مثلاً از ترکیب بازی‌های جدید و بازی‌های قدیمی، سرگرمی‌های خلاقانه‌ای درست کنند.»

لاله جعفری (نویسنده و مترجم) معتقد است: «نوجوان‌ها باید به این‌جور دورهم بودن‌ها به چشم یک فرصت نگاه کنند؛ مثلاً هرکس باتوجه به ویژگی‌های خانواده‌ی خودش، سورپرایزی درنظر بگیرد و با کاری غیرمنتظره، خانواده‌اش را شگفت‌زده کند. می‌توانند در این جمع‌ها توانایی‌هایشان را نشان بدهند تا خانواده دیگر به آن‌ها به چشم یک بچه نگاه نکند.»

وقتی حرف از شعر و شاعری می‌شود، سراغ حسین تولایی (شاعر) می‌رویم. از او می‌خواهیم حالا که فرصت تنگ است و یلدا نزدیک و مطلب ما هم رو به اتمام، برایمان یک شعر یلدایی بخواند. او هم شعر «چشم به راه» را برایمان می‌خواند:

ماه بیدار است

حافظ زیر لب زمزمه می‌کند:

«شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید»

رستم از رخش پیاده شده است

به راه نگاه می‌کند

دورها

موهایی بلند و مشکی

در باد می‌رقصند

یلدا در مهتاب می‌آید!