همشهری آنلاین- نیلوفر ذوالفقاری: واگنهای مترو، پیادهروهای شلوغ، فروشگاههای پررفتوآمد، پشت چراغقرمزها و هر کجا که اثری از جمعیت باشد، سر و کله فالفروشها هم پیدا میشود. شعرهای حافظ که روی کاغذهای کاهی کوچک یا پشت پاکتهای رنگی نوشته شده، چند خطی هم تعبیر عجیب و غریب که معمولا ربط چندانی به شعرهای پرمعنای حافظ ندارد، چیزی است که بهعنوان فال دستمان میدهند. ماجرای چاپ فالهای حافظ و ورود آنها به بازار شنیدنی است. در آستانه شب یلدا که بیشتر از هر زمانی سراغ شعرهای حافظ میرویم و تفألی به دیوان او میزنیم، گزارشی گرفتهایم از نخستین مرکز چاپ و توزیع فال حافظ. این گزارش را بخوانید تا همراه ما به دنیای عجیب و پرماجرای فال از لابهلای ابیات لسانالغیب قدم بگذارید.
- بوی آشنای کاغذ
آنقدر به دیدن پاکتهای فال و اصرار فالفروشان عادت کردهایم که شاید به ذهنمان نرسیده سراغ ماجرای تولید آنها برویم و پرسوجو کنیم که نخستینبار چهکسی این ایده را مطرح کرد؟ در جستوجوی رسیدن به پاسخی برای این کنجکاوی، به مغازه کوچکی در بازار میرسیم که میگویند نخستین پاکتهای فال حافظ در آنجا چاپ شده است. وارد بازار که میشویم، بعد از گذر نوروزخان، به پاساژی میرسیم که قرار است ما را به محل چاپ پاکتهای فال برساند. پاکتسازی بنایی، مقصد ماست؛ جایی که حدود 50سال قبل حبیبالله بنایی آن را راه انداخت. برادران بنایی سالها همراه پدر در این حرفه تجربه کسب کردند و حالا بعد از اینکه امسال پدرشان را از دست دادهاند، چراغ کسبوکاری را که میراث پدر است روشن نگه داشتهاند. وقتی قدم به مغازه میگذاریم، بوی کاغذ زودتر از هر نشانهای میگوید که راه را درست آمدهایم. مغازهای است کوچک و دنج، طبقه دوم پاساژی داخل بازارچه. چند نفری مشغول کار هستند، چیزی به شب یلدا نمانده و سرشان حسابی شلوغ است. یکی پاکت برگههای فال را ردیف چیده کنار هم و تند و فرز تا میزند و روی هم ردیف میکند. دیگری هم پاکتها را برمیدارد و جای تا را دوباره خط میکشد.
- از کاغذ کاهی تا پاکتهای فانتزی
بازار چاپ فال حافظ خیلی زود رونق میگیرد و خریداران آن هم زیاد میشوند. آن اوایل فالها را روی کاغذ کاهی چاپ میکردهاند. حتما تا به حال فالفروشانی را که با یک قفس فلزی و یکی دو مرغعشق رنگی راهتان را میبندند تا از آنها فال بخرید، دیدهاید. انتخاب کاغذ کاهی علاوه بر ارزانتر بودن، این توجیه را هم داشته که پاکتها سبکتر باشند تا پرنده بتواند آن را بیرون بکشد. اما بعد نوع کاغذ فالها به مرور تغییر کرده است. مجید بنایی میگوید: «دیگر کم پیش میآید که فالها را روی کاغذ کاهی چاپ کنیم. بیشتر از کاغذ سفید و مازندران استفاده میکنیم. از سال قبل که ناگهان قیمت کاغذ چندبرابر شده، ما هم برای تامین آن دچار مشکل شدهایم. با این حال قیمت فروش را تغییر چندانی ندادهایم». پاکتهای فال حالا نه فقط به همان شکل آشنایی که در بساط دورهگردان فالفروش میبینیم، بلکه در انواع طرحهای فانتزی چاپ میشوند. البته مشتری پاکتهای جدید معمولا صاحبان کافهها یا فضاهای مشابه هستند، مخصوصا در روزهای نزدیک به شب یلدا که برنامههای متنوعی به این مناسبت برگزار میشود.
- مشتریانی از همه نوع
آنها که پاکتهای فال را از پاکتسازی میخرند، مطمئنا دلیل دیگری جز علاقه به اشعار حافظ برای این کار دارند! برای آنها اشعار حافظ که به شکل فال چاپ شده، منبع درآمد محسوب میشود. بنایی میگوید در سالهای ابتدایی شروع کار، بیشتر دستفروشان پاکتها را میخریدند و در خیابان میفروختند، اما کمکم مشتریان متنوعی پیدا کردند؛ هرچند هنوز هم خریداران اصلی، همان کودکان فالفروش و دستفروشان دورهگردی هستند که در کوچه و خیابان میبینیم. بنایی میگوید: «پاکتها در بستههای 100تایی به فروش میرسند. قیمت هر بسته 10هزار تومان است اما اینکه هر پاکت را به چه قیمتی بفروشند، دیگر بستگی بهخودشان دارد». او میگوید این حرفها که رئیس باند مافیای کودکان کار از آنها فال میخرد یا کودکان کار صبح به صبح جلوی مغازه آنها صف میکشند، شایعه است؛ «البته که کودکان کار هم از ما فال میخرند، اما بیشتر فروش ما به شکل عمدهفروشی به مغازههایی است که اصطلاحا همهچیز میفروشند؛ از دستمالکاغذی و بادکنک گرفته تا انواع محصولات ارزانقیمتی که در بساط دستفروشان میبینیم.»
- اولین پاکت فال در 50 سال پیش
برادران بنایی سالهاست که در این مغازه مشغول کار هستند، همه نوع پاکتی تولید میکنند؛ پاکت نامه، آجیل، قهوه، پاکتهای فانتزی، پول و البته فال حافظ. برگههای فال را یکییکی روی هم میگذارند و تا میزنند. مجید بنایی، پسر کوچک خانواده، همینطور که مشغول کار است میگوید: «پدرم 10سالی در چاپخانه کیهان کار میکرد، از همانجا این شغل برایش شروع شد و کمکم این مغازه را گرفت. حوالی سال 1345بود که ماجرای چاپ فال حافظ شروع شد. در واقع پدرم نخستین کسی بود که فال حافظ را منتشر و روانه بازار کرد». او دقیقا نمیداند که این ایده از کجا متولد شده، اما حدس میزند همانروزها کتابی شبیه به تعبیر اشعار حافظ زیر چاپ بوده و پدر را به این فکر انداخته است. حبیبالله بنایی بهواسطه شغلش مدام با کتاب و صحافی سر و کار داشته، اما اینکه هر شعر حافظ را با چند جمله تعبیر کوتاه، روی برگههای جداگانه چاپ کنند، واقعا ایده خلاقانهای بوده که حالا بیشتر از 50سال است که دوام دارد. عکس پدر بناییها روی دیوار کنج مغازه قاب شده است.
- فال گرفتن هنوز طرفدار دارد
با اینکه فال حافظ هنوز هم طرفداران خود را دارد، اما دیگر مثل قدیم نیست که بیشتر افراد بهدنبال فال گرفتن و خواندن تعبیرهای نوشته شده زیر آن باشند. بیشتر کسانی هم که فال میخرند به قصد کمک به فروشنده یا از روی کنجکاوی این کار را انجام میدهند. بنایی میگوید: «اوضاع دیگر مثل گذشتهها نیست. خیلی وقت است که ما در بازار مشغولیم. به قول پدرمان ما گنجشکروزی هستیم». هرچند اینجا نخستین جایی است که فال حافظ به این شکل در آن چاپ شده، اما کار اصلیشان پاکتسازی است. بنایی میگوید که تفاوت آنها در تولید پاکتهای دستساز است؛ کاری که برای سفارشهای تعدادپایین انجام میشود و البته بیشتر جاها ترجیح میدهند به قبول همان سفارشهای پرتعداد که با دستگاه انجام میشود اکتفا کنند. بنایی میگوید: «وضع اقتصادی بیشتر مردم خوب نیست. در کارهای تولیدی مثل کار ما هم، وضع تعریفی ندارد. اتفاقاتی مثل گرانی کاغذ هم مشکلات را بیشتر میکند». حالا آنها کارهای تبلیغاتی هم قبول میکنند، مثلا نام رستوران یا فروشگاهی را روی پاکتهای فال چاپ میکنند یا کارهایی از این دست. بقیه دفاتر فنی یا چاپخانههای کوچک هم فال منتشر میکنند؛ حتی بعضی از آنها کارهای گرافیکی سادهای مثل طراحی صفحه و تغییر فونت اشعار را قبل از چاپ نهایی انجام میدهند. خلاصه که بازار چاپ فال حافظ، هرچند نه به رونق قبل، اما هنوز برپاست. از مجید بنایی میپرسم خودش هم به فال حافظ اعتقاد دارد یا نه؟ میگوید: «معلوم است که اعتقاد دارم. حافظ که حافظ نبود، بعد از اینکه قرآن را خواند به این درجه رسید».
- شعر حافظ به خط شوهرعمه
وقتی ایده چاپ فال حافظ جان میگیرد، همهچیز خیلی سریع و ساده جلو میرود. مجید بنایی میگوید که آن زمان شوهرعمهاش که اهل خطاطی بوده وظیفه نوشتن اشعار را برعهده میگیرد؛ «شوهرعمه ما، محمدجواد گودرزی، بازنشسته انجمن خط، خط خوبی داشت و شاهنامه فردوسی را هم به نگارش درآورده بود. پدرم به او پیشنهاد میدهد اشعار حافظ را با خط زیبا روی کاغذ بنویسد. تعبیرها را هم از کتابهای مختلف بیرون میکشیدند و دستی روی کاغذ مینوشتند.» موقع شروع کار، چیزی حدود 5شعر از حافظ را انتخاب و چاپ کردهاند، اما حالا رقم شماره فالها به 800رسیده است. حیف که صاحب دستخط مایل به گفتوگو نیست، وگرنه حتما از او میپرسیدیم شعرها را چطور انتخاب کرده و تعبیرها را بر چه اساسی نوشته است. چیزی که مشخص است این است که سعی شده اشعار سادهفهم که خواندنش برای بیشتر مردم سخت نیست انتخاب و چند بیتی از آنها روی کاغذ ثبت شود.
- روشهای عجیب و غریب
تفأل به اشعار حافظ جز شیوه بسیار رایج و معمول فالگشایی از دیوان او، به شکلها و روشهای دیگری هم در میان مردم ایران رواج داشته یا هنوز هم دارد که بعضی از آنها عجیب و غریب بهنظر میرسند. یکی از این روشها «فال کوزه» یا «فال کلوک» (کلوک: کوزه دهن گشاد لعابدار یا سبو) است. به این ترتیب که ابیاتی از اشعار حافظ را روی کاغذ مینویسند و کاغذها را درون کوزهای میاندازند. بعد هر کدام از این کاغذها را برای یکی از کسانی که نیت کرده است از کوزه بیرون میآورند و میخوانند. مفاهیم هر قطعه شعر برای صاحب فال تعبیری خاص دارد.
- آنلاین فال بگیرید
راه دیگر فال گرفتن با اشعار حافظ، از روی جدولهای خاصی است که از روی غزلهای حافظ به نام«فالنامه» درست کردهاند و در آن دستور چگونه بیرون آوردن فالها از دیوان را دادهاند. مثلا اینکه عددی را انتخاب کنی و چند شماره به آن بیفزایی یا الگوریتمهایی از این دست. جدیدترین روشهای گرفتن فال حافظ هم، رفتن به سایتهای بیشماری است که فال حافظ آنلاین میگیرند. نیت میکنی و با یک کلیک، فال و تعبیرش روی صفحه ظاهر میشود. اپلیکیشنهای فال حافظ هم مدتهاست به بازار آمدهاند تا پای تکنولوژی به این ماجرا هم باز شود.
- تعبیرهای متفاوت یک فال
چیزی که به عنوان تعبیر فال حافظ گفته میشود، درحقیقت برداشتهایی از اشعار است که میتواند شخص به شخص متفاوت باشد. هیچ واژهنامه مشخصی برای اینکه کلمات یا بیتهای شعر حافظ را به مفهوم ثابت و معلومی وصل کند وجود ندارد. نخستین پژوهش مستند درباره فال زدن به دیوان حافظ که در 1367به سرپرستی محمود روحالامینی با بررسی بیش از 2هزار سند از سراسر ایران و تحلیل 105سند انجام شد، در 150صفحه در تهران منتشر شد. اما باز هم نمیتوان گفت تعبیر خاصی برای هر شعر حافظ نوشته شده است.
- فال گرفتن یعنی چه؟
فال در لغت بهمعنای طالع، بخت، پیشگویی و عاقبتبینی است. ریشه این کلمه عربی است و در فارسی یعنی شگون؛ هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن، یعنی گرفتن اطلاعات از ناشناختهها. در عربی به فال خوبزدن، تفأل و به فال بدزدن، طیره میگویند. در فارسی، فال خوب زدن را مروا و فال بد زدن را مرغوا میگویند که از 2کلمه مرغ و آوا تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال میزدهاند؛ مثلا با دیدن عقاب به عقوبت و با دیدن هدهد به هدایت پی میبردهاند. ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی مثل نوروز بر سر سفره هفتسین یا شب یلدا با کتاب حافظ فال میگیرند.
- با حافظ در واگنهای مترو
کاغذها را زیرورو میکنم و شعرها را زیرلب میخوانم. حواسم به نوجوان لاغراندامی است که وارد مغازه شده و منتظر است 2بسته پاکت فالاش را تحویل بگیرد. در جواب سؤالم که اینها را برای چه میخواهی؟ با تردید و کمی بیحوصلگی میگوید: «در مترو میفروشم». وقتی میفهمد کاری به اسم و رسمش ندارم، ترسش را کنار میگذارد و راضی میشود چند جمله حرف بزند؛ «گاهی یک بسته را یکروزه تمام میکنم و گاهی هم 5-4روزی طول میکشد تا همه پاکتها را بخرند. در واگنهای مترو این کار را میکنم. بستهها کوچک هستند و بهراحتی در کیفم جا میشوند، در نتیجه مأموران مترو دردسری برایم ندارند.» میگوید خانهشان در حاشیه شهر است و او ظهرها بعد از مدرسه، چند ساعتی به این کار مشغول میشود؛ «من قیمت نمیدهم، فقط میگویم فال بخرید و هرکس هر مبلغی بخواهد میدهد. اما معمولا کسی کمتر از 1000تومان نمیخرد.» خریداران پاکتها گاهی حتی پاکت را باز نمیکنند تا شعر نوشته روی کاغذ را بخوانند، آنها فقط میخواهند کمکی به یک نوجوان کرده باشند. میپرسم خودت هم شعر میخوانی؟ جواب میدهد: «من که اصلا وقت ندارم، همان شعرهای کتاب درسی را میخوانم». فال فروختنجرم نیست، اما بیشتر شبیه راهی برای خودداری از تکدیگری است. آنها که فال میفروشند و میخرند میدانند که نیازی به این فالها ندارند، اما خریداران از این راه به فروشنده کمک میرسانند.