نوآوری در شهرها بهعنوان یک بازخوانی جدید از شیوه زندگی، فعالیت شهروندان، نیروی محرکه رشد اقتصادی و پیشرفت در شاخصهای رقابتپذیری شهری، یک رویکرد استراتژیک در مدیریت شهر به شمار میرود. با استحکام ریشههای محتوایی و روشهای اجرایی سیستم نوآوری، تمرکز اصلی از مقیاس ملی به واحدهای محلیتر جابهجا شده است؛ در نتیجه جغرافیا نقش پررنگتری یافته و نهایتاً شهرها به بازیگران مهم ملی و جهانی در اقتصاد بینالمللی برای جذب منابع، نیروی کار و محل سرمایهگذاریهای مهم تبدیل شدهاند.
شهر تهران بهرغم جایگاه و نقش پررنگی که در اقتصاد ملی ایران دارد نتوانسته نظام شایستهای را برای دگرگونی بخشهای اقتصادی و خدماتی و ارتباطات مؤثر آنها و همچنین تحقق اهداف و آرمانهای بهبود کیفیت زندگی، ارتقای مشارکت و زیستپذیری و ایجاد درآمدهای پایدار برای شهر و شهروندان فراهم کند. مطالعات صورت گرفته درخصوص ظرفیتها، موانع و ابعاد قانونی ـ نهادی نظام نوآوری کلانشهر تهران نشان میدهد که تحقق زیستبوم نوآوری شهر تهران متأثر از ۳عامل اصلی در حوزههای زیرساختهای نوآوری، سیاستگذاری نوآوری و ارتقای شبکه و تعاملات برای نظام نوآوری در شهر تهران است.
نظام حکمروایی شهر تهران در ابهامی از تعدد نهادها و ناپیوستگی فرایندها قرار گرفته است و یکی از حلقههای مفقود نظام نوآوری شهری تهران کمبود تعاملات هدفمند و شفافیت اندک مکانیزمهای همکاری و مشارکت شهرداری و سایر نهادهاست.
براساس مطالعات صورت گرفته برای نظام نوآوری شهر تهران، سرمایهگذاری در زمینه زیرساختهای نوآوری دارای ضعف است. سایر مؤلفههای ساختاری همچون وجود نیروی انسانی ماهر در پاسخ متخصصان بهعنوان ظرفیت شهر تهران برای نوآوری قلمداد شده است. حدود ۶۱ درصد از صاحبنظران بر این باورند که تهران ظرفیت قابل توجه نیروهای نوآور را دارد. شاهد این امر وجود ۳ مرکز نوآوری، ۲۷ مرکز رشد و ۹ پارک علم و فناوری در شهر تهران است. هزار و ۷۶۹ شرکت دانشبنیان از ظرفیتهای بارز شکلگیری زیستبوم نوآوری در شهر تهران است. با این حال پژوهش انجام شده در این زمینه نشان میدهد متخصصان بر این باورند که شرکتها و سازمانها در زمینه آموزش نوآوری و آگاهیبخشی موفق نیستند.
یکی از عوامل مهم در شکلگیری و استقرار نظام نوآور شهری بحث انتقال دانش و سازوکارهای اشتراکگذاری آن است. تنها ۲۰درصد از صاحبنظران به تحقق مناسب این موضوع خوشبین بودهاند و حدود ۷۰درصد از کارشناسان معتقدند هنوز سازوکار نظاممندی در حوزه مدیریت و انتقال دانش در سازمانهای مؤثر در نظام نوآوری شهر تهران ایجاد نشده است. از مهمترین دلایل چنین امری نبود نهاد مسئول در زمینه ارتقای نوآوری و تعدد و پراکندگی اقدامات در این خصوص است. گرچه مراکز خصوصی متعدد در این زمینه در حال فعالیت هستند مانند «توییک»، اما هدف اصلی آنها توسعه کسب وکار خصوصی و نه لزوماً بهبود نوآوری در شهر است.
بنابراین ۳۹ مرکز شتابدهنده و ۳۷ مرکز سرمایهگذاری در شهر تهران زمانی میتوانند در هماهنگی مؤثر عمل کنند که بسیاری از دانشآموختگان عالی شهر تهران را که جمعیتشان بالغ بر ۴۰۰هزار نفر است بهصورت کارآمد به خدمت گیرند. با توجه به ظرفیتهای ذکر شده خروجیهای نوآوری نتوانسته رابطه میان فعالیتهای اقتصادی و داراییهای موجود را برقرار کنند. به عبارتی رابطه اشتغال و ارزش افزوده ایجاد شده در شهر به درستی عمل نمیکند و یکی از دلایل آن نبود هماهنگی لازم بین این ظرفیتها برای کارآمدی نظام نوآوری است.
بنابراین براساس بررسی ظرفیتها و موانع زیستبوم نوآوری، مسائل اصلی نظام نوآوری شهر تهران را ۴ مسئله تشریح میکند:
- نبود سازوکار نهادی مشخص در مدیریت شهری برای مدیریت و توسعه نوآوری شهری (سیاستگذاری نوآوری)
- ناکارآمدی تعاملات میان سیستم مدیریت شهری و سایر بازیگران دخیل در نظام نوآوری شهر (شبکه و تعاملات نوآوری)
- توجه نکردن به نوآوری در برنامهها و طرحهای توسعه شهری (زیرساخت نوآوری)
- ضعف بستر محیطی و ساختار اجتماعی، فرهنگی شهر برای توسعه نوآوری (زیرساخت نوآوری)
مدیریت جدید کلانشهر تهران با اهداف و آرمانهای زیستپذیری و ایجاد درآمدهای پایدار، رویکردهای نوینی را در برنامهریزی و مدیریت شهری دنبال میکند. یکی از موضوعات مهم نظام نوآوری شهری در بخش نهادینه شدن این امر ارتباط میان بخشی نهادها خواهد بود که تبیین ضرورت آن در احکام برنامه سوم، مقدمه آغاز این فرایند در ساختار مدیریت شهری تهران است. بنابراین با تصویب احکامی درخصوص هدایت و حمایت از زیستبوم نوآوری شهری با هدف رفع چالشهای کلیدی شهر تهران میتوان ادامه فعالیتهای نوآورانه در سیستم مدیریت شهری را با پشتوانه قانونی احکام برنامه سوم انتظام بخشید.
منبع:ویژه نامه شهرپژوه