همشهری آنلاین ـ آزاده محمدحسین: «تأثیر و نقش رسانه بر حوزههای شهری و مدیریتی» موضوع پژوهشهای بسیاری بوده که به گفته «عباسعبدی» در سالهای اخیر از نظر کمّی و کیفی با افت چشمگیری مواجه شده و این روند برسطوح مختلف مدیریتی و شهری و در نهایت فضای رسانهای با معضلات و چالشهای بیسابقه تأثیرگذار بوده است. گفتوگوی ما را با این روزنامهنگار، فعال اجتماعی و پژوهشگر بخوانید.
فراوانی، عمق و کیفیت پژوهشهای مرتبط با رسانه را در حوزه علوم اجتماعی چگونه ارزیابی میکنید؟
مطالعه و پژوهش با موضوع رسانه در دهههای اخیر با روند کاهشی مواجه بوده است. برگزاری نشست، جلسه و سمینار در همین ارتباط موجب نوعی رونق بود که در سالهای اخیر کمتر روی آنها سرمایهگذاری شده است. این در حالی است که ما در حال حاضر با معضلات و چالشهای بیشتری در موضوع رسانهها روبهرو هستیم. رسانههای دیجیتال و سازگاری رسانههای سنتی با وضعیت جدید و تواناییهای روزنامهنگاران با این تحول، نیاز به پژوهشهای جدید و با کیفیت دارند. این امر تا امروز به درستی اتفاق نیفتاده است. شاید ناشی از بیعلاقگی مدیران مرتبط با موضوع بوده یا نتایج احتمالی با سلیقه آنها همخوانی نداشته است. با کمرنگ شدن فعالیتهای پژوهشی مراکزی مانند مرکز «دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانه» آسیبهای جدیای به مطالعات در این زمینه وارد خواهد شد.
با توجه به جامعهای مانند ایران که تغییر و تحولات در آن به سرعت اتفاق میافتد، پژوهشها در حوزه علوم اجتماعی و رسانه، پایداری ابدی دارند یا نیازمند به روز شدن هستند؟
واقعیت این است که پژوهشهای بنیادی، دستاوردهای مطلوبی در بلندمدت و در حوزه علم و اندیشه دارند. برای مثال هنوز هم میتوانیم به نتایج یافتههای «مارکس» یا «دورکیم» رجوع و از آن استفاده کنیم. پایداری و کهنه نشدن ویژگی پژوهشهای بنیادی است. در مقابل پژوهشهای کاربردی برای استفادههای جاری و موردی است و در مقاطع مکانی و زمانی جدید نیاز به بازخوانی و واکاوی مجدد دارند.
آیا مسئولان و مدیران شهری به پژوهشهایی از این دست در حوزه رسانه احساس نیاز میکنند و در مجموع سفارشدهنده هستند؟
بعضی از مدیران در تصمیمگیریهای خود اصل بهرهمندی از نتایج پژوهشها را مدنظر قرار میدهند، اما گروهی دیگر در سایه پژوهشها به تبلیغات و تأیید خود فکر میکنند که این گروه هم به خود آسیب میزنند و هم به جامعه و شهر، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که توان و تعهد علمی و اجرایی پژوهشگران هم در رواج پژوهش اهمیت دارد.
میپذیرید که جامعه ایران به سبب تهدیدها و مواضع ایدئولوژیک در معرض بحران است؟
بهطور کلی جامعه ایران دچار فقدان تعادلهایی است که از ۱۵ تا ۲۰ سال پیش همواره برآن تأکید داشتهام. من باور دارم ما دچار نوعی فروپاشی اجتماعی بالقوه هستیم، اما دلیلی که موجب میشود این موضوع فعلاً ظهور پیدا نکند، قدرت نظمبخشی دولت است. از اینرو تا زمانیکه اینقدرت وجود دارد باید کوشش کنیم که نهادهایمان را بازسازی کنیم. اکنون اینقدرت به دلایلی در حال ضعیف شدن است. از وضعیت بد اقتصادی، کاهش درآمدهای نفتی، تشدید مشکلات در حوزه رسانه و تضعیف نهادهای دین و آموزش میتوان به عنوان این دلایل نام برد که موجب شده تا اقتدار دولت کم و امکان بروز این بحران و این مشکلات بیشتر شود. این اتفاقی است که در همین حوادث اخیر، در آبانماه، به وضوح آن را ببینیم.
ارزیابی شما از نقش رسانهها در بحرانزایی و بحرانزدایی چیست؟
برخی مقالهها که اغلب آنها در خارج نوشته شده، مورد نظر بوده و بیشتر دیده میشود. ولی بنده پژوهشهایی را که در سالهای اخیر در ایران انجام شده باشد، تاکنون ندیدهام. خودم نیز مقاله مفصلی درباره مرجعیت رسانهای نوشتهام که امیدوارم منتشر شود.
آیا پژوهشهایی در حوزه علوم اجتماعی درباره تأثیر رسانههای سنتی و نوظهور در مدیریت بحران انجام شده است؟
مهمترین نقشی که رسانههای جدید در ایران داشتهاند، اثبات بیاعتباری نقش رسانه سنتی در ایران است. شاید هیچ کجای دنیا مانند ایران رسانههای جدید به این اندازه که در اینجا جا بازکرده و اثرگذار شده، اثرگذار نبودهاند و حتی نقش تخریبی هم نداشتهاند. به دلیل نقش تخریبی رسانههای جدید نیست که آنها را محکوم میکنیم، بلکه به دلیل ناکارآمدی رسانه رسمی در ایران است که رسانههای نوظهور توانستهاند جا باز کنند و باوجودیکه نقش تخریبی دارند، بیشتر رشد کنند.
بنابراین رسانههای جدید یکی از مهمترین مؤلفههایی بودهاند که توانستهاند شکاف سیاستهای سیستم را در کل و بهطور مشخص در حوزه رسانه برجسته کنند. رسانههای جدید مانند گوهای هستند که وارد تنه این درخت شده و هرچه میگذرد با ضربات بیشتر فرو میروند تا جایی که این تنه را به ۲ نیم میکند. بنابراین بدترین سیاست رسمی در ایران مربوط به رسانه است. این سیاست درکی از مسائل جدید ندارد و گمان میکند هم اکنون نیز مانند ۵۰ سال پیش میتوان رسانه، رادیو، تلویزیون و مطبوعات را در ید قدرت خود در آورد و توجه ندارد که اینترنت و ماهواره این فضا را به کلی تغییر داده و از چارچوب گذشته خارج کرده است.
تا چه حد نگاه کلی و میزان اعتماد و باورمندی مسئولان و مدیران به رسانه و نقش آن در حکمروایی خوب در سفارش و انجام پژوهشهای رسانهای تأثیرگذار است؟
شخصی که ملتزم به حکمرانی خوب است، همیشه سؤالاتی را در ذهن خود دارد و پرسشگری میکند. شما هرکجا که هستید و هرکاری که میخواهید انجام دهید با یک سؤال آغاز میکنید. برخی پرسشها هستند که قادر نیستیم با چشم عادی پاسخ آن را ببینیم و لازم است که آن را پژوهش و درباره آن سرمایهگذاری کنیم تا نه تنها خود به یک جواب برسیم، بلکه آن را اشاعه دهیم و به یک فهم عمومی تبدیل کنیم. بنابراین اگر از این زاویه نگاه کنیم، بنیان یک حکمرانی خوب بر پژوهش استوار میشود. یعنی کسب پاسخ به پرسشهای حکمرانی از طریق سازوکار علمی.
منبع:ویژه نامه شهرپژوه