به گزارش همشهری آنلاین، عباس سلیمینمین ۲۶ آذر ۱۳۹۸ گفته بود: «مهدی هاشمی پسر آیتالله هاشمی انصار حزبالله را تامین مالی میکرد تا آنها با مقابله و برخورد با هاشمی فضایی را به وجود بیاورند که بتوانند سوار بر موج راهافتاده بهرهبرداری کنند.» {متن گفتگو}
بعد از انتشار گفتوگوی عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران که در آن بحث بحث کمک مالی فرزندان هاشمی به انصار حزبالله مطرح شده بود روابط عمومی انصار حزبالله جوابیهای منتشر کرده است.
اعتماد آنلاین نوشت: روابط عمومی «انصار حزبالله» در پاسخ به این گفته سلیمینمین تاکید کرده است: «به نظر میرسد عوارض مرض برخی افراد منحصر به یک جهل ساده نیست، مثلا با نزدیک شدن به موسم انتخابات مجلس و آمدن بوی کباب دنیا و قدرت، سرمستی و گزافهگویی برخی، توجیهپذیر مینماید. به ویژه کسی که در گذشته نیز از رهآورد شبیه اینگونه ترهات نتوانست کلامی بهر خود دست و پا کند و با دعوت انصار حزبالله به مناظره برای اثبات لاطائلاتش جز شرم و سرافکندگی عایدی نداشت و تنها دستاورد او ریش جنباندنی در اینجا و آنجا بود که بعله! انصار حزبالله از من شکایت کرده...»
حالا عباس سلیمینمین در واکنش به جوابیه انصار حزبالله گفته است: جوابیه انصار حزبالله به گونهای بود که نمیتوان واکنش خاصی نشان داد. در واقع سخن و حرفی که بشود به آن پاسخ داد در آن متن نبود و فقط حرفهای ناروا و مقایسههای کاملاً بیجایی طرح شده بود. بحث کمک مالی فرزندان هاشمی به انصار حزبالله بحثی تاریخی است که با تحقیق نزدیک شدن به این موضوع سخت نیست. این موضوع در یکی از مناظرهها مطرح شد که واکنش و حتی اعتراضهایی را برانگیخت.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در ادامه سخانش گفت: بنابراین اصلاً وارد بحث نمیشوم. فقط امیدارم اگر عقلایی در این جمع هستند، ادب و احترام گذاشتن را به روابط عمومیشان یادآور شوند. چون هتک حرمت دیگران، ولو اینکه با افراد اختلاف داشته باشیم، کار بسیار ناشایستی است و فقط میتوانم به آنها بگویم «قالو سلاما».
متن کامل جوابیه انصار حزبالله به شرح زیر است:
«چشم باز و گوش باز و این عما
خیرهام از چشمبندی خدا
رحمت و رضوان الهی بر آن پیر مراد و محبوب دل شهیدان و خوبان این انقلاب که در بیانی در جهت توبیخ و اصلاح حال برخی بداخلاقان هتاک سیاسی میفرمود؛ شخصی به خواجه نصیر توهین کرده و مثلا گفت پدر کلب (سگ)، خواجه با متانت و گفتار کریمانه در پاسخ گفت تا جایی که من به یاد دارم، «پدر من روی دوپا راه میرفت و...!» این شیوهی خواجه نزد عقلا و افراد فهیم به اندازهی کافی موجب سرشکستگی و محکومیت آن هتاک گردید. القصه، در قضیه انصار حزبالله نه خرج و برج نامتعارفی دیده شده و نه کسی به آلاف و الوفی رسیده است و نه هیچ تبلیغاتِ هزینهبری وجود داشته است و مخارج هفتهنامه یالثارات الحسین علیه السلام نیز همواره از محل فروش پرشمار آن تامین بوده است.
با این توصیف، اما به نظر میرسد عوارض مرض برخی افراد منحصر به یک جهل ساده نیست، مثلا با نزدیکشدن به موسم انتخابات مجلس و آمدن بوی کباب دنیا و قدرت، سرمستی و گزافهگویی برخی، توجیهپذیر مینماید. به ویژه کسی که در گذشته نیز از رهآورد شبیه اینگونه ترهات نتوانست کلامی بهر خود دست و پا کند و با دعوت انصار حزبالله به مناظره برای اثبات لاطائلاتش جز شرم و سرافکندگی عایدی نداشت و تنها دستاورد او ریش جنباندنی در اینجا و آنجا بود که بعله! انصار حزبالله از من شکایت کرده – از قیاسش خنده آمد خلق را- و همین اینک مشروح گفتوگوهای آن جلسه در آرشیو خبرگزاری فارس، در دسترس علاقمندان است.
میگویند شعبان بیمخ، لات کودن دوره ستمشاهی رضاخان قلدر برای جبران و اثبات شخصیت خوار و خفیف خود، در بین الوات این جمله ترجیعبند تکراری او بود که «من کسی هستم که علیحضرت به من گفته قرمساق!» و یا عمروعاص مکار خبیث که در رویارویی صفین با امیرالمومنین علیه السلام با پایینکشیدن شلوار، عورت خود را نمایان ساخت تا علی علیه السلام را از کشتن خود منصرف سازد!