به گزارش همشهری آنلاین، دوستداران سینمای ایران داشتند کمکم نگران میشدند؛ نگران اینکه صدای پای جشنواره آمد و خبری از امیریوسفی و «آشغالهای دوستداشتنی» نشد اما این نگرانی چندان دوام نداشت و فیلمساز کاربلد ما با پر کردن فرم جشنواره مدعی شد یک «نسخه تازه» از فیلم هفت هشت سال پیش خود آماده کرده و به دبیرخانه فجر ۳۸ تحویل داده است.
هر چند ابتدا کسی نمیدانست منظور از نسخه تازه فیلمی که بارها متقاضی حضور در جشنواره بوده و پس از شش سال ماندن پشت سد توقیف اکران عمومی هم شده چیست اما فیلمساز باهوش داستان ما خیلی زود از راز خود گرهگشایی کرد و مدعی شد این «آشغالهای دوستداشتنی» همان «آشغالهای دوستداشتنی» نیست که قبلا همه دیدهاند، چون یک بازیگر «تازه» دارد و بر اساس فیلمنامه اولیه ساخته شده و زمانش هم با فیلم قبلی تفاوت میکند.
حالا نوبت سر کار رفتن خبرنگاران و رسانههای سینمایی و غیرسینمایی بود؛ اینکه بگردند دنبال نام آن بازیگر تازه و تفاوتهایی که نسخه اصل «آشغالهای دوستداشتنی» با نسخه فرع «آشغالهای دوستداشتنی» دارد. در این میان کسی هم از فیلمساز نپرسید مگر وقتی نسخه پیشین نمایش داده میشد، گفته بود این نسخه اصل نیست؟ هر چند وقتی بتوان با نسخه اصل و فرع یک جنس بارها کاسبی کرد، چرا باید دهان بیموقع باز شود و نفرین بر دهانی که...
حالا یک جماعت چشمانتظار داریم و فیلمی که گفته میشود بازیگر تازهاش بهرزو وثوقی است. لابد امیریوسفی هم انتظار دارد سازمان سینمایی آغوش باز کند و مجوز حضور و نمایش فیلمی را در مهمترین رویداد سینمای ایران بدهد که نمایش عمومی داشته و البته یک بازیگر ایرانی لسآنجلسنشین در آن بازی کرده است. یعنی رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران ساز و کار حاکم بر سینمای ایران را نمیداند یا سود را در ندانستن میداند؟
در این میان، آنچه شگفتتر از تمام داستانها به نظر میرسد رسانهها و خبرنگارانی هستند که عادت کردهاند هر بهار و زمستان با خبر حضور و نمایش «آشغالهای دوستداشتنی» در یکی از دو جشنواره ملی و جهانی فیلم فجر سرگرم شوند، فریب بخورند و بعد دوباره در دو فصل تابستان و پاییز خبر نمایش عمومی آن را پیگیری کنند. هر چه باشد، این هم نوعی از خبررسانی و سرگرمسازی مخاطب است، حالا میخواهد در قالب خبرسازی باشد یا واقعنمایی.
فرض محال که محال نیست؛ بیاید تصور کنیم دبیر جشنواره فیلم فجر و هیات انتخاب نسخه تازه «آشغالهای دوستداشتنی» را ببیند و بپسندد. بعد فیلم در جشنواره بدرخشد و پس از آن هم نوبت دعوا برای گرفتن زمان مناسب اکران برسد. چه کسی میتواند تضمین بدهد سال آینده همین روزها یک «نسخه تازهتر» از «آشغالهای دوستداشتنی» رو نشود و دوباره روز از نو، روزی از نو؟