به گزارش همشهری آنلاین به نقل از ایسنا، شامگاه گذشته (پنجم دی ماه) ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانی در تالار وحدت به روی صحنه رفت.
در این کنسرت چهار قطعه کلاسیک از هنرمندانی از جمله کلود دبوسی (آهنگساز فرانسوی)، ژوزف موریس راول (آهنگساز و نوازنده فرانسوی)، سرگئی پروکفیف (آهنگساز و پیانیست روس) و ایگور استراوینسکی (آهنگساز روس) اجرا شد.
قطعه اول برای چنگ و سازهای زهی، قطعه دوم دافنیس و کلوئه سوییت شماره دو، قطعه سوم رومئو و ژولیت سوییت شماره دو و قطعه چهارم سوییت پرنده آتشین بودند.
در اجرای شامگاه (۵ دی)ارکستر سمفونیک، قطعاتی اجرا شد که دارای فضای مشابه به هم بودند. دو اثر اول از "دروسی" و "راول" که هر دو فرانسوی هستند و گفته میشود "دبوسی" را یکی از به وجود آورندگان سبک دریافتگری یا همان امپرسیونیسم در موسیقی میدانند ولی او نیز همانند راول از پذیرفتن این امر ابا داشت. گفته میشود که فضای موسیقی دریافتگری بر بیان احساس و اتمسفر متمرکز است.
استفاده از «رنگ» در صدا از ویژگیهای این موسیقی است که میتوان آن را از طریق ارکستراسیون، استفاده هارمونیک، بافت و... به دست آورد.
اکنون از بحث موسیقی اجرایی که بگذریم با پر شدن صندلیهای سالن، نوازندگان به روی صحنه آمدند. در بین تماشاچیان کودکان و نوجوانانی دیده میشدند.
قطعه اول که برای چنگ و سازهای زهی بود با فضای تقریبا آرام اجرا شد و پس از آن طناز بیگی نوازنده ۱۷ ساله چنگ، برای دقایقی به نواختن چنگ پرداخت.
با پایان یافتن قطعه نخست، قطعه دوم نیز با آوای خیال انگیز چنگ آغاز شد و به دنبال آن ویولونها به آرامی شروع به نواختن کردند. این فضا همچنان ادامه داشت و در ادامه صدای ویولونها و فلوتها با وضوح بیشتری شنیده میشد و به مرور آوای آنها جان بیشتری میگرفت. برای لحظهای تشویشی به جان ارکستر افتاد.
این تشویش در آمد و رفت بود. با ظرافت روی سازهای کوبهای کوبیده میشد. ارکستر باری دیگر ریتمی ملایم را که همچون یک رویا بود، از سر گرفت. رهبر برای لحظهای فرمان داد و همه ارکستر متوقف شد و پس از مکثی دوباره آغاز به کار کردند. فضای موسیقی به گونهای بود که گویا صحنهای در کنار یک منظره طبیعی را در برابر چشمان مجسم میکرد.
تنها صدای سازهای بادی و به صورت خفیف کشیده شدن آرشههای ویولون به گوش میرسید. پس از لحظاتی که گویا اتفاقی از سر شیطنت رخ داده باشد، سازهای بادی نواخته شدند و ویولونها نیز سرعت گرفتند. این فضا ادامه داشت سازهای زهی و بادی پشت سر هم سرعت میگرفتند و باز آرام میشدند. در لحظات آخر ارکستر سرعتی به خود گرفت.
ویولونها با هماهنگی نواخته میشدند اوج میگرفتند و فرود میآمدند. رهبر با انرژی ارکستر را هدایت میکرد. کار همچنان در اوج بود. در پایان این بخش با اوج گرفتن سازهای کوبه خاتمه یافت.
ارکستر سمفونیک محلی برای کشف استعدادهای جوان
نوازندگان، پس از یک آنتراکت به روی صحنه بازگشتند.
روحانی گفت که امشب از استرالیا مهمان خارجی دارند و در ادامه به آنها خوشامدگویی کرد و سال نو را تبریک گفت.
او ادامه داد: سیاست این ارکستر، معرفی استعدادهای جوان و نوجوان است. امشب شاهد اجرای طناز بیگی، یک نوازنده نوجوان ۱۷ ساله هارپ بودید. او هفته دیگر در تالار رودکی یک رسیتال دارد. همچنین "مردیت موسسیان" نوازنده ۱۵ ساله نوجوان دیگری است که امشب مینوازد. سال گذشته نیز یک نوجوان ۱۰ ساله داشتیم که گیتار کلاسیک مینواخت و از قائنات آمده بود. خوشحالم که چنین افرادی را به جامعه معرفی میکنیم. افرادی که امشب برای شما اجرا کردند جزو استعدادهای موسیقی هستند، من به تک تک آنها افتخار میکنم و مچکرم که از ارکستر حمایت میکنید.
او همچنین درباره قطعه "رومئو و ژولیت" که برای باله نوشته شده است توضیح داد و گفت که امشب قسمتی از آن را اجرا میکنند.
پس از صحبتهای رهبر، سازهای بادی و سپس ویولنها به آرامی نواخته شدند. دوباره سازهای بادی و دوباره ویولن. شیپورها لحظه به لحظه به صدا در میآمدند. این روند ادامه داشت. چنگها به آرامی نواخته میشدند. نوایی موزون به گوش میرسید. ملودی ثابت بود و تکرار میشد. میشد در ذهن حرکات موزون بالرینها را تصور کرد.
قطعه آخر با به حرکت درآمدن سرانگشتان نوازندگان ویولن سل بر روی سازهایشان آغاز شد. نوازندگان ویولن سل به مرور به صورت کوتاه آرشههای خود را روی سازهایشان حرکت میدادند و برای لحظاتی صدای سازهای بادی به گوش میرسید.
پس از آن ویولنها نیز به آرامی شروع به کار کردند. ریتم آرامی در جریان بود. ارکستر سرعتی به خود گرفته و ویولون ها به سرعت و به صورت پیوسته نواخته میشوند. به دستور رهبر ارکستر همگی متوقف شدند و تنها صدای سازهای بادی، چنگ و گاهی به آرامی ویولون شنیده میشد. آوای ویولنها با هم ترکیب شده و صدای دلنشین آنها به گوش میرسید.
این روند ادامه داشت؛ گاهی چنگ، گاهی کلارینت گاهی ویولن با آوایی ملایم.
سازها نواخته میشدند. سالن در سکوت فرو رفته بود. به ناگاه بر روی طبلها کوبیده شد و سازهای بادی نواخته شدند. موجی به ارکستر افتاد و کار بالا گرفت. سازهای بادی، ویولونها و سازهای کوبهای پشت سر هم نواخته میشدند و گویی در پاسخ به یک دیگر به صدا در میآمدند.
طبلها، ویولنها و سازهای بادی به سرعت نواخته میشوند. اوج بود و اوج بود و اوج. به ناگاه گویی که آب بر روی آتش بریزند ارکستر آرام شد. این بار صدای چنگ و سازهای بادی بود. ویولونها نیز به کار اضافه شدند. ارکستر آرام و آرامتر شد و تنها صدای ویولنها به گوش میرسید. گاهی در این بین میشد صدای سازهای بادی را نیز شنید. به یک باره چنگ به صدا در آمد و ویولونهای بیشتری نواخته شدند. سازهای بیشتری اضافه شد و ارکستری با قدرت بیشتری کار خود را ادامه داد. ریتم پایین و بالا میرفت. در این حین گویی ملودی هر بار پلهای بالاتر میرفت تا اینکه به یک سطح رسید. صدای طبل قطع شد و ارکستر دوباره به کار خود ادامه میداد.
در پایان ارکستر با نواخته شدن پی در پی ویولونها و بلند شدن صدای سازهای کوبهای، به کار خود پایان داد.
پس از قطعه پایانی و تشویق حضار قطعهای را که پیشتر اجرا کرده بودند، بار دیگر تکرار کردند.
یکی از تماشاچیها پس از پایان اجرا بیان کرد که واقعا از اجرا لذت برده و از دیدن آن هیجان زده شده است.
چند تن دیگر نیز اظهار کردند که از اجرا لذت بردهاند.
تماشاگر دیگری نیز دربارهی کیفیت اجرا اظهار کرد که کیفیت اجرا خوب بوده ولی گاهی برخی از اطرافیان در حین اجرا صحبت میکردند که این آزار دهنده بوده است.