همشهریآنلاین: مردم روستانشین این استان مرزی در اکثر اوقات از بازیهای بومی و محلی مناطق خود برای ایجاد فضایی پرنشاط و صمیمی در بین خود استفاده میکنند، در واقع بازیهای بومی و محلی مدرکی دال بر ادعای ایرانیان در تمدن و اصالت آنها در بیش از ۲۰ قرن است که مردم سیستان و بلوچستان نیز با آداب و رسوم خاص خود در بازیهای بومی و محلی از این موضوع جدا نیستند.
نکته جالب توجه اینکه اکثر بازیهای بومی و محلی در چند رده سنی قابلیت اجرا دارد که میتوان از آن جمله به رده سنی خردسال، نوجوان و جوان اشاره کرد.
آنچه بازیهای بومی ومحلی سیستان و بلوچستان را در مقایسه با سایر استانهای کشور متمایز ساخته تنوع و ازدیاد این بازیهای کهن و دیرینه است و از نکات جالب این موضوع این است که بازیهای خاص منطقه سیستان با بازیهای منطقه بلوچستان متفاوت است، البته ناگفته نماند برخی نیز مشترک هستند و به دلیل تشابه فرهنگ و آداب و از همه مهمتر همبستگی این مردم خونگرم اغلب بازیهای منطقه سیستان در بلوچستان و بلعکس نیز انجام میشود.
در این مطلب به خلاصهای از معرفی بازیهای محلی و بومی استان سیستان و بلوچستان و همچنین شیوه و شکل این بازیها میپردازیم.
برخی از بازیهای محلی و بومی سیستان و بلوچستان عبارتند از: کبدی، کشتیکچ گردون، دلکی، لگوش، پادشاوزیر، توطنسواری، چلبازی، چوب بازی، ستط، سرخپری زردپری، شترسواری، قایمبازی، کَودیکَودی، کیچزور، گلگل، لپگر، هرکشکا، اشکاتیلی، چوکچوک، لیلی گوگو، آنجلاسیکی، کلاچلچل، قلهپود، چلوشکه، چقکپور، کپگ، هلاری، تیت.
کبدی
کبدی یکی از بازیهای بومی و محلی منطقه سیستان به شمار میرود که با هدف تقویت همکاری، سرعت و عکسالعمل و نمایش قدرت افراد انجام میشود، این بازی در دو تیم ۲۰ نفره با حداقل ۱۵ و حداکثر ۳۰ سال سن بازیکنان در زمینی به ابعاد ۵ در ۱۲ متر برگزار میشود. نحوه انجام این بازی به این گونه است که ابتدا بازیکنان روبهروی همدیگر ایستاده و تیمی که قصد شروع بازی را داشته باشد از خط وسط، داخل زمین حریف میشود و فرد مهاجم با گفتن مداوم کلمه «کبدی» یا «کودی» و با حفظ نفس خود سعی دارد تا در حال گفتن کلمه کبدی به یکی از اعضای تیم حریف دست بزند و به زمین خود بازگردد و در صورتی که فرد مهاجم نفسش قطع شود یا توسط تیم حریف گرفته شود باید زمین را ترک کند. البته تیم مدافع هم باید فرد مهاجم را گرفته و تا به اتمام رسیدن نفسش او را در مهار خود نگه دارند. گفتنی است، این بازی در گذشته فقط در کشورهای ایران، هند و پاکستان انجام میشد و در ایران نیز مهمترین مرکز انجام این بازی منطقه سیستان شناخته میشود زیرا این بازی بیشتر در زمینهای خاکی و ریگزارها و با پای برهنه انجام میشود و قدرت و سرعت در این بازی حرف اول را میزند.
کیچزور(زابل)
وسیله اصلی این بازی «کیچ» (گیچ یا استخوان) است. البته این بازی نیز به سرعت و قدرت نیاز دارد زیرا در بازی «کیچ زور» ۲ گروه شرکت میکنند و ۲ نفر نیز به عنوان سرگروهها انتخاب میشوند و یکی از قوانین این بازی این است که اغلب در شبهای مهتابی باید انجام شود زیرا «کیچ» به رنگ سفید است و در تاریکی مشخصتر است. نحوه این بازی اینگونه است که یک نفر از یک گروه «کیچ» را به طرفی پرتاب کرده و بازیکنان دو گروه (هم گروه خودی و هم رقیب) باید به جستوجوی کیچ پرداخته و آن را پیدا کنند و در نهایت باید این کیچ را به سر گروه خود برساند و گروه مقابل در این بین سعی میکند تا با زور و قدرت خود کیچ را از فردی که آنرا پیدا کرده بگیرد و به سرگروه خود برساند و گروه خودی هم باید به کمک این فرد بیایند. هر گروهی که قدرت بیشتری داشته باشد و کیچ را به سرگروه خود برساند، آن گروه برنده است.
چَلبازی
چَلْ: نام بازی است گروهی که بین دو تیم با نفرات مساوی ۵ نفره انجام میشود. این بازی از جمله بازیهای محلی است که در رودهای پرآب و در محلهای عمیق یا استخر و دریا میتواند انجام شود. این بازی در روستاهای ایرانشهر متداول است. بازی توسط یک نفر داور، داوری و قضاوت میشود. این بازی نقش موثری در تقویت سرعت و عضلات بدن دارد، در این بازی هر گروه در یک طرف رودخانه یا استخر قرار میگیرند داور یک تکه چوب کوچک ( ۵ تا ۱۰ سانتی متر) را وسط رودخانه یا استخر و میان دو تیم پرتاب میکند و افراد هر تیم با شنا و در این میان با آبپاشیدن به طرف یکدیگر از پیشروی گروه دیگر خودداری میکنند و خود را به محل اولیه میرسانند و یافتن چوب را اعلام میکنند. هر تیم که امتیاز بیشتری کسب کند، برنده است. گفتنی است این بازی در گذشته در دریاچه هامون و سایر رودخانههای منطقه سیستان انجام میشد که متاسفانه با توجه به ۲ دهه خشکسالی در منطقه سیستان نه تنها اثری از این بازی باقی نمانده بلکه اثری از دریاچه هامون و رودخانه هیرمند نیز موجود نیست.
کلاچَلچَل
در این بازی نیز یک داور یا یک «سراستادک» بر روند بازی نظارت دارد و بازی بین دو تیم چهار یا پنج نفره انجام میشود . افراد هر تیم شمارهگذاری نیز میشوند و در مرکز یک دایره قرار میگیرند. در ادامه بازی افراد با شماره خطاب میشوند. وضع آرایش دو تیم و فضای بازی نیز به صورتی است که در وسط میدان بازی دایرهای به قطر ۱.۵ متر کشیده میشود و در مرکز دایره کلاهی گذاشته میشود. در دو طرف دایره و در فاصله چهار تا پنج قدمی دایره دو تیم روبهروی هم و در نتیجه رو به دایره میایستند و «سر استادک» (داور) در وسط میدان در مجاور کلاه به نظارت بازی میپردازد. سپس سر استادک شمارهای از تیم اول و شمارهای از تیم دوم را با صدای بلند میخواند و افراد فراخوانده شده به محض شنیدن شماره خود برای ربودن کلاه سریعاً فرار میکنند تا هر کس سریعتر رسید، کلاه را بردارد .این فرد باید قبل از آنکه حریف بدن او را لمس کند به طرف تیم خود برگردد که دراین صورت برنده میشود. در ادامه داور دو شماره دیگر میخواند و باز هم این دو نفر مثل حالت قبل میدوند و هر که فرصت یافت کلاه را برداشته، به سوی گروه خود به عقب بر میگردد و همینطور این عمل ادامه مییابد تا افراد یک تیم از میدان خارج شوند و در نهایت یک تیم برنده و تیمی دیگری بازنده است که به برنده امتیاز داده میشود.
بازی کَپَگ
این بازی را با ۱۰ الی ۱۲ نفر میتوان انجام داد که عمدتا کودکان و نوجوانان این بازیها را انجام میدهند. برای انجام این بازی بایستی دایرهای روی زمین رسم شود و افراد در دو گروه تقسیمبندی شوند. سپس سرگروه تیم بهترینهای گروه را برای مسابقه وارد زمین میکند .افراد با گرفتن یکی از پاهای خود با تنه زدن به یکدیگر به نبرد با هم میپردازند و در نهایت هر کسی در برخورد با فرد مهاجم به زمین بیفتد به عنوان بازنده باید زمین مسابقه را ترک کند.
بازی دلکی یا نشانه
این بازی بین دو گروه پنج نفره انجام میشود که گروه اول در فاصله حدود ۱۰ متری و پشت یکدیگر به فاصله ۱ متر میایستند. گروه دوم نیز در جای خود باقی میمانند و چالهای به عرض ۲۰ سانتیمتر ایجاد میکنند و سپس یک چوب کوچک ۲۰ سانتی به صورت موازی در این چاله قرار میگیرد به طوری که نصف این چوب در چاله و نصف دیگر در بیرون از چاله قرار گیرد. سپس با چوب یک متری دیگری به چوب داخل چاله ضربهای وارد میشود تا به هوا پرتاب شود و سپس ضربهای دیگر به آن وارد میشود تا به سمت حریف حرکت کند. در صورتی که گروه حریف بتواند چوب را در هوا مهار کند برنده اعلام میشود، در غیر این صورت بازی از ابتدا شروع میشود.
بازی لگوش
این بازی بیشتر در نخلستانهای بلوچستان انجام میشود. تعداد افراد شرکتکننده در آن بین ۵ تا ۲۰ نفر متغیر است. در این بازی یک نفر به عنوان گرگ شناخته میشود.او یک «لُنگ» (زیرانداز یا روانداز بلوچی) در دست دارد که به حالت بافتنی آراسته شده است. در این بازی همه شرکتکنندگان برای نجات از دست گرگ به درختان پناه میبرند و این گرگ با «لُنگ» خود به دنبال افراد میرود و وقتی فردی را با این لُنگ بزند آن فرد گرگ میشود. در نهایت لُنگ به گرگ جدید تحویل داده میشود و بازی به همین منوال ادامه خواهد داشت.
بازی تیت
این بازی نیاز به سرعت عمل و چابکی دارد و بین ۱۰ الی ۱۶ نفر انجام میشود.در این بازی ابتدا افراد به دو گروه در محیط مربعشکل یا دایره مانند تقسیم میشوند که یک گروه گرگ هستند و گروه دیگر را دنبال میکنندو. آنها افراد گروه حریف را گرفته و به بیرون از محیط زمین هدایت میکنند و مانع از ورود اعضای تیم حریف به زمین میشوند. اگر تا پایان بازی کسی از اعضای تیم حریف بتواند وارد زمین بازی شود و کلمه «تیت» را بگوید تمامی اعضای تیم آزاد میشوند و بازی به نفع تیم حریف ادامه پیدا میکند. در غیر اینصورت بازی به نفع تیم گرگ تمام میشود و جای تیم گرگ با تیم حریف جابهجا میشود و از آن پس تیم حریف گرگ شناخته میشود.
کشتی کجگردان
از پرطرفدارترین بازیهای بومی و محلی شمال استان، کشتی کجگردان است.این کشتی به ویژه در روستاهای شهرستان زابل رایج است.
بازی خسوخسو
خسوخسو از بازیهای جنوب این استان خسو خسو را میتوان نام برد که بازی خسو به اندازه فوتبال طرفدار دارد و اولین دوره لیگ این رشته نیز در کشور برگزار شده است. بازی خسو به این صورت است که دوتیم شش نفره در دو طرف میدان مستطیل شکلی که هر نیمه آن۸ متر در۱۰ متر است قرار میگیرند و در انتهای هر طرف نیز یک مربع یک متر در یک متر قرار دارد که به آن «اته» میگویند. هر تیمی که بتواند اته (هدف) را تسخیر کند یا سردار تیم مقابل را بزند برنده گیم است و هر تیمی در طول دو۲۰دقیقه دو نیمه گیمهای بیشتری را برده باشد برنده است.
در بازی خسو تیم مدافع یک بازیکن که باید یک پیشانیبند داشته باشد تا از سایر بازیکنان قابل شناسایی باشد و "سردار "نامیده میشود، در اختیار دارد. اگر تیم مهاجم بتواند سردار را از گردونه بازی خارج کند، تیم دارای سردار آن گیم را باختهاست و باید نوبت عوض شود .شرط سوختن سردار و بازیکن بازی خسوخسو این است که دست بازیکن در موقع بازی باید به شست پایش باشد اگر از پایش جدا شود ان فرد از گردونه بازی خارج میشود و اگر این بازیکن "سردار"باشد دیگر بازی ادامه نمییابد. یعنی اینکه حتی اگر هر ۵ بازیکن غیر سردار در جریان بازی باشند ولی سردار از بازی خارج شود و دستش از پایش جدا شود تیم دارای سردار بازنده است.
توطنسواری(زابل)
این بازی شبیه مسابقه قایقرانی است و بین افرادی که در راندن این وسیله بومی مهارت دارند برگزار میشود و به برندگان جوایزی هم تعلق میگیرد.
چوببازی(چابهار)
دایره بزرگی از جمع بازیکنان تشکیل میشود، همراه با نوای ساز و دهل، چوب بازی با حرکات آرام و منظمی آغاز میشود. به تدریج همراه با تندشدن آهنگ حرکات هم تندتر و تندتر میشود. در این حرکات بازیکنان چوبهای خود را به هم میکوبند. کوچکترین غفلت باعث اصابت چوب به بدن بازیکنان میشود. هر بازیکن دو چوب در دست دارد و با آهنگ دو قدم به جلو برداشته، یک قدم به عقب بر میگردد و یکبار به دور خود میچرخد. وقتی بازیکن دو قدم جلوتر میرود باید چوبهای خود را به صورت ضربدر در مقابل صورت خود نگه دارد، هر بازیکن وقتی برمیگردد با بازیکن پشت سری خود نیز به بازی میپردازد. این بازی بر پایه مهارت و استقامت استوار است.
شترسواری
شترسواری از جمله ورزشهای بومی استان سیستان و بلوچستان است که به ویژه در شهرستانهای خاش و ایرانشهر همچنان کم و بیش رایج است و به مناسبتهایی برگزار میشود.
گلگل
از جمله بازیهای شبانه روستاهای شهرستان زابل که پس از فراغت از کار روزانه در کوچه میدان ده انجام میشود یک بازی گروهی است بین دو تیم به نام "گلگل" (گلگلها) تعداد بازیکنان هر تیم معمولاً از ۵ تا ۱۰ نفر است محل بازی به گونهای که اشاره شد. کوچه یا میدان محل است. طول زمین بازی حدود ۳۰ متر میباشد. هر تیم دارای یک سردسته است. این بازی نیازی به وسیله ندارد.
چوبکشی
از ورزشهای بومی و محلی که محبوبیت بسیاری دارد مسابقه هیجانانگیز چوبکشی است.
هلاری
وسایل لازم: توپ پور (نوعی توپ از جنس پیش، برگ خرما) دستک چوب برای زدن توپ.
نحوه انتخاب یار در بازی سنتی هلاری: ابتدا بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند، به سرگروه ماتوکان میگویند. سرگروهها یارهای خود را به طور مساوی انتخاب میکنند. برای انتخاب یار، افراد دو نفر – دو نفر با همدیگر به کنار رفته و برای خود نامی انتخاب میکنند. مثلاً یکی شتر و یکی گاو، بعد پیش ماتوکان آمده و میگویند گرگری گاو میخری یا شتر؟ ماتوکان هر کدام را انتخاب کرد، آن فرد یار او میشود.
روش بازی هلاری: ابتدا دو دایره در قسمت میدان بازی به فاصله تقریباً ۱۰۰ متر کشیده شده و یارهای گروهی که شروعکننده بازی هستند، داخل دایره و گروه دیگر در میدان قرار میگیرند.زمین بازی به صورت محل آغاز معروف به"مبدأ" و مقصد بازی به نام “کلات” تقسیم شدهاست.کلات همان دژ است. بعد از تعیین نوبت بازی ابتدا یکی از افراد گروه داخل میدان، توپ را به دست گرفته و برای گروه داخل دایره میاندازد و هر فرد در نوبت بازی حق یک بار زدن را دارند. اگر دستک به توپ نخورد سُپ(sup) – سوختن- میگویند. هر کس که سوخت، باید داخل دایره منتظر زدن فرد بعدی باشد تا در فرصت مناسب که یکی از یارانش توپ را زد و به فاصله دورتری انداخت، بتواند به کلات فرار کند. اگر توپ به فاصله خیلی دور بیفتد، میتواند برود و برگردد. اگر این کار را انجام دهد، امتیاز زدن توپ را خواهد داشت. در هلاری اگر توپ را حریف در هوا بگیرد یک امتیاز است و به آن هل(hal) میگویند. اگر گروه شروعکننده امتیاز داشته باشد، میتواند امتیاز را پایاپای کند وگرنه باید بازی را به حریف مقابل واگذار کرده و خود و یارانش بیرون دایره در میدان برای گرفتن توپ بروند.