همشهری آنلاین- محمد بلبلی: دوتار، این ساز بهظاهر ساده، بارها بار بزرگ موسیقی ملی ما را به دوش کشیده است. گاه در دستان خنیاگر حاج قربان در جشنواره آوینیون فرانسه غوغا کرده و گاه در دستان ساحر غلامحسین سمندریان در آلمان، ایتالیا، فرانسه، یونان، لبنان و سوئیس مردمان اهل هنر را سحر کرده و افتخار آفریده است.
دوتار، این میراث ملی که حالا به میراثی جهانی تبدیل شده، مسئولیت متولیان فرهنگ و هنرمندان این عرصه را نیز سنگینتر کردهاست. درباره ساختن و نواختن دوتار با «اسفندیار تخمکار» یکی از هنرمندان این حوزه، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
- شما ابتدا نواختن دوتار را آموختید یا ساختن آن را؟
مرحوم پدرم نوازنده و همچنین سازنده دوتار بود. من نیز از کودکی نزد ایشان نواختن ساز را آموختم. حدوداً شانزدهساله بودم که ساختن ساز را زیر نظر پدرم شروع کردم.
- حرفه پدرتان هم دوتارسازی بود؟
آن زمانها کمتر کسی به صورت حرفهای دوتارسازی میکرد. ایشان بنا بودند و در کنار شغل اصلیشان دوتار هم میساختند.
- دوتار در خراسان چه جایگاهی دارد؟
دوتار در بین مردم خراسان دارای اهمیت ویژهای است. با صدای این ساز بچههایشان را بزرگ کردهاند، عاشق شدهاند و کار کردهاند. برای اعتلای آن تلاش بسیار کردهاند. موسیقی، مخصوصا دوتار، در بین مردم خراسان یک فرهنگ اصیل و ریشهدار است.
- خاستگاه دوتاری که شما میسازید، کجاست؟
دوتار در هر منطقه متناسب با جغرافیا، زبان و فرهنگ مردم آن منطقه ساخته و نواخته میشود. این ساز تنها مختص خراسان نیست و در خیلی از مناطق کشور وجود دارد. در خراسان در بخشهای شمالی، جنوبی و شرقی تا هرات و قسمتهای دیگر افغانستان و ترکمنصحرا نیز وجود دارد. در مناطق گوناگون اسامی متعددی دارد. مثلاً در غرب ایران با نام تنبور شناخته میشود.
- بین دوتارهای موجود در مناطق مختلف خراسان تفاوتی وجود دارد؟
تفاوتهای اندکی بین این دوتارها وجود دارد. مثلاً دوتار تربت جام را دوتار فارسی میگویند، چراکه گویش این منطقه فارسی است. دوتار بین مردم کرد، کُرمانج و ترک خراسان نیز مرسوم است که به لحاظ شکل ظاهری و شیوه نوازندگی با هم تفاوت دارند. دستان(پرده) بندیها نیز یکی نیستند. در تربت جام تعداد پردهها هشتتایی است، اما در دیگر مناطق ۱۳ یا ۱۴ پرده به ساز بسته میشود.
دوتار تربت جام به نسبت دوتارهای دیگر مناطق دسته بلندتری دارد و در نواختن نیز از سیم دوم که سیم همخوان است، کمتر استفاده میشود، اما در دوتار شمال خراسان و ترکمن، سیم دوم در نواختن مقامها کاربرد زیادی دارد و به همین خاطر لحن و صدای متفاوت ایجاد میشود.
- ثبت جهانی دوتار چه تاثیری میتواند بر این هنر داشته باشد؟
«ساز» و موسیقی در زمره قدیمیترین و رایجترین میراث فرهنگی بشری است و قدمتی چند هزارساله دارد. دوتار نیز قدمت بسیاری دارد. این هنر که از گذشتگان نسل به نسل، از پدر به پسر و از استاد به شاگرد رسیده و همچنان ادامه دارد، باید خیلی زودتر ثبت میشد. اما ثبت در همین زمان را هم به فال نیک میگیریم و امیدواریم باعث پویایی و پیشرفت این هنر اصیل ایرانی شود.
- وضعیت دوتارسازی در حال حاضر چگونه است؟
نسبت به سالهای دور پیشرفتهایی داشته، اما باید بگویم که ثبتِ مهارتِ ساختن و نواختن دوتار در فهرست میراث ناملموس یونسکو بهتنهایی کافی نیست و باید با حمایتهای نهادهای مربوطه دولتی همراه باشد. این مسئله باید امتیازی باشد برای هنرمندانی که در این حوزه فعالیت میکنند.
- شما چه پیشنهادی دارید؟
ماندگاری و پویایی هنر به حفظ اصالت و ترویج صحیح آن بستگی دارد. اگر متولیان فرهنگ خواستار این مسئله هستند، باید درخصوص شیوههای اجرایی و ساخت دوتار از هنرمندان این حوزه حمایت کنند. این حمایتها میتوانند مادی و معنوی باشند. مثلاً در بخش ساخت دوتار ما احتیاج به ابزارهای جدید و پیشرفته داریم، که به خاطر قیمت بالای این ابزارها قادر به تهیه آنها نیستیم. اکثر دوتارسازها با همان ابزار سنتی قدیمی کار میکنند که جوابگوی حجم تقاضا نیستند.
- در بخش معنوی چه کاری باید انجام شود؟
در پانزدهمین دوره از جشنواره موسیقی فجر یک بخش رقابتی ساخت ساز نیز برگزار شد که بنده هم حضور داشتم و به عنوان دوتارساز برتر معرفی شدم. اما این رویداد فقط در دو دوره از جشنواره برگزار شد و دیگر تکرار نشد.
جای چنین رقابتی بهشدت در جشنواره خالی است. وقتی مهارتهای ساختن و نواختن دوتار ثبت جهانی میشود، یعنی اینکه هر دو بخش این ماجرا اهمیت دارند. اول باید کسی باشد که ساز را بسازد و بعد به دست نوازنده برساند تا او بنوازد. باید بخش ساخت ساز نیز در جشنوارهها گنجانده شود. این مسئله باعث میشود که سازندگان ساز نیز به فکر پیشرقت بیشتر کار خود باشند و باعث تشویق و دلگرمی بیشتر آنها میشود.
- و حرف آخر...
ما باید برای حفظ میراث فرهنگی و هنری کشورمان تلاش کنیم. هنرمندان نیز از این موضوع مستثنا نیستند، مخصوصا هنرمندان موسیقی نواحی که باوجود تلاش بسیار، کمتر دیده میشوند.
معیشت مسئله مهمی در زندگی است و مشکلات این بخش باعث شده کسانی که حتی به صورت موروثی و خانوادگی فعالیت هنری داشتهاند از هنر کنارهگیری کنند و به مشاغل دیگر بپردازند.
موسیقی نواحی سرچشمه موسیقی ملی است و باید به آن توجه ویژهای کرد.