به گزارش همشهری آنلاین، عبدالله رمضانزاده فعال سیاسی اصلاح طلب و استاندار کردستان در دولت خاتمی در یادداشتی با عنوان «تبعیض مثبت» در روزنامه اعتماد نوشت:
متاسفانه طی سالهای اخیر، برنامهای منسجم برای پیگیری مشکلات کولبران کرد و درمان درد آنها ندیدهام. مشکلات مردم استانهای محروم هم به نظرم جز با تغییر نگاه در مشارکت سیاسی معنای خاص خود را نخواهد یافت و سیل امکانات همچنان به استانهای دیگر سرازیر خواهد شد.
فرض کنید کسی بخواهد یک واحد مرغداری بزرگ در کردستان احداث کند، همین شخص در قیاس با همنوع اصفهانی یا قمی یا خراسانی خود، هزینههای بسیاری را برای یک واحد مشابه باید فقط از لحاظ حملونقل خرج کند تا تولیداتش به بازار مصرف برسد. اینجاست که زیرساختهای ضعیف استانهای محروم خود چالشی در برابر توسعه میشوند و تا اقدامات زیرساختی به سامان نشود، سایر درمانها، درمانهایی موقت خواهند بود.
برنامه چهارم توسعه در دولت اصلاحات و برنامه آمایش سرزمین نگاه خاصی به مردم مناطق محروم داشت. طبق این دو برنامه قرار بود به استانهای محروم، علاوه بر وضعیت کلی بودجه، بودجه دیگری تحت عنوان «رسیدن به حد متوسط توسعه» تعلق بگیرد و به نظرم در حال حاضر هم تنها راه همین تبعیض مثبت در قبال مناطق محروم کشور است. برای مثال، اگر امکانات در مناطق خاصی از کشور مثل اصفهان، یزد، مشهد و سمنان توزیع میشود و این استانها با استفاده از ارز نفتی که متعلق به همه مردم ایران است، اقدام به ساخت واحدهای صنعتی سودآور میکنند، میتوانند به رسم قانون ملزم شوند تا درصدی از سود خود را به عنوان عوارض توسعه به مناطق توسعهنیافته تعلق دهند.
در سالهای نخست انقلاب هم بودجه و سهمیهای برای مناطق محروم در نظر گرفته شده بود و نمود آن را میشد در قبولیهای دانشگاه سراسری دید. آن زمان دانشآموزان مناطق محروم که فرصت برابر آموزش به نسبت استانهای دیگر نداشتند، با استفاده از این سهمیه میتوانستند به دانشگاه راه یابند اما نگاهی به وضعیت قبولی دانشگاه در سالهای اخیر نشان میدهد که چقدر از رتبههای اول دانشگاهها از استانهای محروم است و چقدر از استانهای دیگر.
پیش از این نیز اشاره کردهام که نگاه اقتصادی ما همان نگاهی است که از دهه ۱۳۴۰ بر اقتصاد ایران حکمفرماست. این اقتصاد متمرکز و مرکزگرا فرصت توسعه همهجانبه را از کشور میگیرد و تا این نگاه تغییر نکند...
مشکلات اساسی مناطق محروم پابرجا خواهد ماند، نمونه متاخر آن هم بلایی است که سیل بر سر استان سیستان و بلوچستان آورد و زیرساختهای محدود استان نتوانستند پاسخگوی مردم باشند. تاکید دارم تا نگاه تغییر نکند و مشارکت سیاسی معنای خاص خود را پیدا نکند و در مدیریت سیاسی، مردم مناطق محروم دخیل نشوند، وضعیت مناطق محروم به همین شکل خواهد بود.
مصوبات دولت آقای احمدینژاد را برای استانهای سمنان و یزد با کهگیلویه و بویراحمد مقایسه کنید، یا مصوبات دولت آقای روحانی را برای استانهای سمنان و ایلام کنار هم بگذارید، این مقایسهها نشان میدهد استانها زمانی مسیر توسعه در کشور را میپیمایند که مدیری از آن استان در سطح کلان کشور حضور داشته باشد. ما باید مشارکت همه مناطق را در سیاست کلان کشور تضمین کنیم تا بتوانیم مسیر توسعه را برای همه مردم ایران فراهم کنیم.