تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۶:۴۵

الهام اناری: هر سال در چنین روزهایی، گمانه‌زنی‌ها در مورد فیلم‌های حاضر در جشنواره کن آغاز می‌شود جشنواره‌ای که مهمترین فستیوال سینمایی جهان است و فیلمسازان زیادی در سراسر دنیا، آرزوی حضور در آن را دارند.

چنانکه در اینجا نیز چنین است. بیش از 20فیلم ایرانی امسال در حالی متقاضی حضور در کن شده‌اند که سال هاست سینمای ایران دیگر در این جشنواره درخششی ندارد.

در دهه 90میلادی، مهمترین کشف کن سینمای ایران بود؛ سال‌هایی که عباس کیارستمی توسط فرانسوی‌ها کشف شد. «زندگی و دیگر هیچ» در ابتدای دهه90، جایزه روبرتو روسلینی را از کن گرفت. چند سال بعد، «زیر درختان زیتون» اولین فیلم ایرانی بود که به بخش مسابقه کن راه یافت و نمایشش چنان موفقیت‌آمیز بود که عده‌ای اعتقاد داشتند این فیلم باید نخل طلا را نیز از آن خود می‌کرد؛ اتفاقی که با فیلم بعدی کیارستمی رخ داد و «طعم گیلاس» نخل طلای کن را دریافت کرد.

همراه با کیارستمی، فیلمسازان متأثر از  سبک و سیاق او هم مورد توجه قرار گرفتند  تا دامنه موفقیت‌های سینمای ایران گسترده‌تر شود. آنچه در فیلم‌های ایرانی مورد ستایش قرار می‌گرفت طراوت و تفاوت‌هایش با سینمای متداول جهان بود. پرهیز از خشونت و مسائل جنسی و پرداختن به مضامین انسانی، در کنار فرمی که در آن دوران تازه می‌نمود، باعث توفیق سینمای نوین ایران شد.

منتها زمان زیادی طول نکشید که این نوع سینما هم در دایره تکرار متوقف شد. درست از زمانی که فیلمسازان از فرمول‌های امتحان پس داده استفاده کردند تا موفقیت خود را در فستیوال‌های جهانی تضمین کنند؛ اما در عمل سال به سال از درخشش آنها در جشنواره‌های رده A کاسته شد.

چنانکه دیگر سینمای ایران اتفاقی حتی برای فرانسوی‌ها، این کاشفان سینمای متفاوت در سراسر دنیا، نیز نبود. ظهور فیلمسازانی از آسیای جنوب شرقی، به تغییر مسیر نگاه مدیران کن نیز انجامید. فیلمسازانی که برخی از آثارشان متأثر از سینمای کیارستمی به نظر می‌رسید ولی در این فیلم‌ها نوعی اصالت وجود داشت که نمونه‌اش را نمی‌شد در فیلم‌های ایرانی سراغ گرفت.

 سینمای ایران در زمان کوتاهی آنچه را که طراوت می‌خواندندش، به کلیشه تبدیل کرد.
دغدغه کیارستمی بودن خیلی زود بدل به عارضه‌ای شد که سینمای جشنواره‌ای را از نفس انداخت. انبوه مقلدان از راه رسیدند و موفقیت در جشنواره‌های درجه چند را در بوق و کرنا انداختند، ولی وقتی پای جشنواره‌ای چون کن به میان می‌آمد، این فیلمسازان نمی‌توانستند موفقیت‌های اصنافشان را تکرار کنند.

نکته دیگر به حاشیه رفتن خود کیارستمی به عنوان سردمدار سینمای متفاوت و خارج از جریان اصلی سینمای ایران بود.

حالا امسال صحبت از حضور «شیرین» تازه‌ترین ساخته کیارستمی در کن است؛ فیلمی که بیشترین بخت را برای حضور در مهمترین جشنواره سینمایی دنیا دارد. هرچند هنوز چیزی قطعی نشده و باید دید آیا هنوز فرانسوی‌ها با فیلم‌های کیارستمی ارتباط برقرار می‌کنند یا خیر؟

کن سفت و محکم با شعار حمایت از سینمای مستقل برگزار خواهد شد. حتی اگر مدیرانش همچنان برای رونق بخشیدن به جشنواره به دنبال حضور فیلم‌های هالیوودی و ستاره‌هایشان باشند.

نسل تازه‌ای از سینماگران ایرانی بخت خود را برای حضور در کن در حالی می‌آزمایند که روی کاغذ، شانس چندانی نمی‌توان برایشان متصور شد. شاید هم درخشش پدیده‌ای بتواند کمی به تداعی خاطرات خوش سینمای ایران در دهه 90 بینجامد. شاید هم کیارستمی تنها فیلم ایران در کن را نمایندگی کند.

به جز او صحبت از چند فیلمساز ایرانی است که البته آثارشان را در خارج از کشور ساخته‌اند و تنها نسبتشان با اینجا، شناسنامه ایرانی کارگردانشان است. به همین دلیل در صورت پذیرفته شدن آثار این فیلمسازان، نمی‌توان موفقیت‌شان را به پای سینمای ایران نوشت.

سینمای جشنواره‌ای ایران، اگر می‌خواهد دوران طلایی‌اش را تکرار کند، باید در جست‌وجوی افق‌های تازه باشد. این افق‌های تازه هم ربطی به آنچه فضای اگزوتیکش می‌نامند، ندارد. این سینما چه در مضمون و چه در فرم، در دایره تکرار و کلیشه گرفتار شده است و تا وقتی هم که چشمش به دست این و آن باشد، تغییری در وضعیتش ایجاد نمی‌شود.

اگر جذابیت‌های سینمای جشنواره‌ای ایران به مرور رنگ باخته و اگر دیگر فرانسوی‌ها اعتنای چندانی به فیلمسازان ایرانی نشان نمی‌دهند، ناشی از همین تکرار مکرراتی است که در آثار به ظاهر متفاوتمان مشاهده می‌شود.

از این منظر اتفاقا تفاوتی میان فیلم‌های تجاری و هنری‌مان وجود ندارد. چون هر 2 کلیشه‌ای و محافظه کارانه‌اند و هر 2 عموما جز کپی‌کاری، چیزی را عرضه نمی‌کنند. منتها چون انسان به امید زنده است، شاید بهتر باشد امیدوار باشیم تعدادی از متقاضیان حضور در کن امسال، نشانه‌هایی از خلاقیت را بروز داده باشند و باز هم مثل یک دهه پیش، کن محل درخشش سینماگران ایرانی باشد.