همشهریآنلاین - محمدرضا ربیعیان: خراسان اقلیمی گسترده است و نواحی متفاوت آن، به زعم اهل موسیقی، موسیقی متفاوتی دارد که منطقه به منطقه فرق دارد و با وجود تمام اشتراکات، تفاوتهایی ظریف –حتی در نحوۀ نواختن یک نوع ساز- دارند. این تنوع و تکثر موسیقایی که باورها، آیینها و رسوم سنتی را در بر میگیرد، آیینهای برای بیان احساسات، غمها و شادیهای این مردم است.
شهرهای شمال خراسان بیشتر شامل فرهنگهای ترکی و کردیِ کُرمانجی است. سکونت ترکزبانها در این ناحیه قدمت بیشتری دارد و کردهای کرمانج در چند مرحله که آغاز آن دورۀ صفویه است، به شمال خراسان کوچانده شدند. این کوچ ماهیتی سیاسی داشت و علت اصلیاش ضعف دولت مرکزی در مقابله با قوم ترکمن و استفاده از کردها برای سرکوب ترکمنها بود. تاثیر این درگیریها را در آهنگها و ترانههای این ناحیه میتوان دید و هر دو قوم از موسیقی یکدیگر متاثر شدهاند. برای نمونه، ساز دوزَله از نواحی کردنشین به برخی مناطق ترکمنصحرا راه یافت و شیوههای اجرایی موسیقی ترکمنی در نینوازی و دوتارنوازی کردها تاثیر زیادی گذاشت. از سوی دیگر، شهرهایی مانند درگز که بیشتر ترکمنها در آنها سکونت دارند و نواحی راز و جرگلان که اساساً ترکمننشینند، حاوی نوع سوم موسیقی شمال خراسان، یعنی موسیقی ترکمنی است.
موسیقی کردی شمال خراسان مستقلتر است، اما موسیقی ترکزبانهای این منطقه به دلیل ارتباطهای زبانی و لهجهای در برخی مقامها، داستانها، شعرها و شیوههای اجرایی دوتار با موسیقی ترکمنی قابل قیاس است و شباهتهای بسیاری با هم دارند. موسیقی کردی شمال خراسان را موسیقی کُرمانجی هم میگویند. کرمانج شمالی را کردهای خراسان، آذربایجان غربی، ترکیه، شمال عراق و سوریه، و کرمانج جنوبی را کردهای جنوب دریاچۀ ارومیه، مهاباد، کردستان، کرمانشاه و سلیمانیۀ عراق تشکیل میدهند که از نظر گویش با هم تفاوت دارند و در نتیجه، در موسیقی آنها نیز نمود دارد.
موسیقی نواحی خراسان شمالی در کنار آداب و رسوم نگاه آیینی، بیشترین تاثیر خود را از اقلیم جغرافیایی این سرزمین گرفته است که موجب شده موسیقی این منطقه به دو بخش عمدۀ کوهپایهای و جلگهای تقسیم شود.
هر کدام از این مناطق جغرافیایی از نشانههای خاص موسیقایی تبعیت میکنند. برای مثال، الحان سرزمینهای کوهپایهای (هزارمسجد) تاکیدهای آوازی ویژهای نسبت به منطقۀ جلگهای دارد و در مقابل، موسیقی سرزمینهای جلگهای قوچان بیشتر متاثر از موسیقی سازی است.
بخش آوازی موسیقی نواحی شمال خراسان بیشتر بر پایۀ وقایع تاریخی، دینی-مذهبی، حماسی، غنایی، آیینی و اساطیری استوار است که از این میان میتوان به داستانها و شعرهای موجود در شاهنامه اشاره کرد که با همراهی ساز اجرا میشود.
قسمت دیگر موسیقی نواحی شمال خراسان را موسیقیسازی تشکیل میدهد که در کنار موسیقی آوازی، نقش مهمی در فرهنگ و هنر این سرزمین ایفا میکند.
در بیشتر انواع موسیقی نواحی، مضمون اشعار و کلام نوع فواصل موسیقایی را مشخص میکند و موسیقی آوازی نواحی شمال خراسان نیز از این قاعده مستثنا نیست. برای نمونه، میتوان به مقام هرای اشاره کرد که فضایی حزنانگیز دارد و در فواصل آواز دشتی اجرا میشود.
یکی از ویژگیهای کلام در موسیقی شمال خراسان داستانپردازی و نگاه پندآمیز است که موجب میشود شنونده در کنار موسیقی، برداشت دیگری نیز از آن داشته باشد و همین نکته سبب شده است که موسیقی در شمال خراسان در کنار برداشت هنری، در مسائل اجتماعی نیز تأثیرگذار باشد.
دوتار شاخصترین و رایجترین ساز در هر سه بخش موسیقی خراسان است و میتوان آن را شناسنامۀ موسیقایی این خطه دانست. کاسۀ دوتار شمال خراسان از دوتار جنوب کوچکتر است و نظام دستانبندی و فواصل موسیقی آن هم با موسیقی جنوب خراسان -بر حسب نوازندهها و خود ساز- مختلف است. محمدحسین یگانه، حاج قربان سلیمانی، غلامعلی پورعطایی و عثمان محمدپرست از مشهورترین دوتارنوازان موسیقی خراسانند.
نوازندگان این خطه به دو گروه اصلی بخشیها (دوتارنوازانِ آوازخوان و داستانسرا) و عاشیقها (نوازندگانِ حاضر در عروسیها، جشنها و پایکوبیها) تقسیم میشوند. قبلاً نوازندگان دورهگردی به نام لوطیها هم بودند که امروزه نسلشان منقرض شده است. لوطیها با دایره و دف از این شهر به آن شهر سفر میکردند و وقایع و اخبار را در قالب شعر و موسیقی کردی روایت میکردند و گاه کلامشان را با حرکات نمایشی و اشعار طنزآمیز همراه میکردند. آنها به آهنگهای مربوط به جشن و پایکوبی هم میپرداختند.
بخشیها
بخشیها دوتارنواز، خواننده و راوی داستانها، سنتها، رسمها و آیینهای شفاهی قوم خود هستند و شهرهای قوچان، شیروان و بجنورد مراکز اصلی فعالیت آنهاست. بر اساس روایات شفاهی، بخشی کسی است که خدا به او لطف و بخششی عطا کرده و موسیقی و شاعری نیز همان موهبتی است که او را از دیگران متمایز کرده. بخشیها جدا از نواختن دوتار و خواندن آواز، در سرودن شعر و نقل روایتِ متناسب با آن مقام موسیقی هم تبحر دارند. علاوه بر این، بخشیها دستی در ساختِ ساز خود دارند و از نظر سیر و سلوک معنوی باید به جایگاهی رسیده باشند که لقب بخشی زیبندۀ آنها باشد.
تا حدود نیم قرن پیش، بخشیها در عروسیها، مجالس شادی و محفلهای بزرگ مینواختند و میخواندند. معمولاً در آغاز شب، مردم با نوای سرنا و قشمه و کمانچه و دهل در فضای باز به پایکوبی مشغول میشدند و در اواخر شب، در جمعی محدودتر و خاصتر، بخشی به همراه موسیقی به داستانگویی میپرداخت و منظومههای حماسی، مذهبی، تاریخی یا تغزلی گذشته را روایت میکرد. گاهی بخشیها علاوه بر منظومهخوانی، براساس حوادثی که در زمان خودشان اتفاق میافتاد داستانی میسرودند و آن را با دوتار اجرا میکردند.
بخشیهای مذهبیخوان اجازه داشتند در ماههای حرام (محرم و صفر) با دوتار و آواز برنامه اجرا کنند. مضامین مذهبیخوانی شامل مدایح، مناقب، مرثیهها، ذکرها، مناجات، چاووشی، توسلخوانی، نعتخوانی و حمدخوانی در قالب موسیقی و زبان بومی اجرا بود.
برخی بخشیها درمانگر بودند و برخی بیماریها از جمله حصبه و افسردگی را با موسیقی و شعر درمان میکردند.
گروهی از بخشیها هم ویژۀ خانها و امیران حکومتی منطقه بودند و هر خان و امیری بخشی مخصوص خود را داشت تا چراغ محفلش روشن باشد.
بخشیها هم ترکزبان بودند و هم کردزبان، اما تعداد بخشیهای ترکزبان بیشتر و کیفیت کارشان بالاتر بود. مهمترین بخشیهای شمال خراسان به استثنای یکی-دو تن، ترکزبان بودند. داستانهایی که بخشیهای این منطقه بهویژه ترکزبانها میگفتند همان داستانهای تمام اقوام ترک است. داستانهای شاهاسماعیل، زهره و طاهر، ابراهیم ادهم، اصلی و کرم، کوراوغلی، غریب و شاهصنم، لیلی و مجنون، دوستمحمد و موارد دیگر در میان بخشیهای ترکزبان شمال خراسان، بخشیهای ترکمن، عاشیقهای آذربایجان و عاشیقهای قشقایی مشترک است.
بخشی داستان را به آواز میخواند و موسیقی را با دوتار اجرا میکند. قسمت آوازی دو شیوۀ کاملاً مشخص دارد: یکی بیان محاورهای و نقلی که به شیوۀ نقالی شبیه است و دیگری بیان آوازی. بخشهای متفاوت داستان به صورت متناوب، بسته به روال متن، با این دو شیوه اجرا میشود. شیوۀ نقلی برای شرح و وصف رویدادهاست و شیوۀ آوازی برای اجرای بخشهای منظوم داستان. در این شیوۀ رواییٍ موسیقایی، دوتار فقط با آواز همراهی نمیکند و گاهی با آن وارد گفتوگو میشود.
موسیقی در این سبک داستانگویی از مقامهای گوناگونی تشکیل شده است که برخی مختصرتر و برخی دیگر مفصلتر و پیچیدهتر و چندشاخهاند. بعضی از مهمترین مقامهای رایج در موسیقی شمال خراسان عبارتند از: نوایی، تجنیس، گرایلی، شاختایی، بلوای و بلبل. در این میان، نوایی گستردهترین و پیچیدهترین مقام است. بخشیهای قدیمی معمولاً کارشان را با اجرای نوایی شروع میکردند تا درجۀ مهارت و پختگیشان در نواختن و خواندن معلوم شود. تجنیس هم جزو مقامهای پیچیده است، به طوری که بخشیهای معروف آن را حریفکُش نامیدهاند. هر یک از این دو مقام از شاخههای متعددی تشکیل شده است.
بخشیهای شمال خراسان غالباً به زبانهای ترکی و کردی و فارسی آشنایی داشتند و به هر سه زبان میخواندند و گاه شعر میسرودند. بسیاری از این بخشیها از جمله خانمحمد قیطاقی، عوض بخشی، محمد جوزانی، مختار اسفراینی (زنبیلباف)، حمراء گلافروز، عباسعلی زیدانلو، رحیمخان بخشی، محمدحسین یگانه و حاج قربان سلیمانی درگذشتهاند و به علت تغییر شرایط اجتماعی، زمینههای هنرنمایی بخشیها نیز بهتدریج از میان رفته است.
عاشیقها
عاشیقها اصیلترین هنرمندان شمال خراسان و عموماً از کردهای کُرمانج هستند. سازهای خاص عاشیقها کمانچه، قشمه، سرنا و دهل و گاهی دایره است. رقصهای متنوع این قسمت و اجرای توره (نمایشهای موزیکال کمدی، انتقادی و طنزآمیز) از هنرهای عاشیقها است. آنها گرچه کار اصلیشان نواختن ساز است، گاهی هم آواز میخوانند. در قدیم، عاشیقها بین مردم محبوبیت ویژهای داشتند و تنها گروههایی که میتوانستند انتقاد کنند و مجازات نمیشدند عاشیقها و لوطیها بودند. آنها نوازندگانی بودند که در جشنها و عروسیها حاضر میشدند. هرجا این مراسم برپا بود، عاشیقها هم حضور داشتند. بخش اول مراسم عروسی در اختیار آنها بود. معمولاً مردم در فضای باز جمع میشدند و با نوای ساز عاشیقها به پایکوبی میپرداختند.
اجرای توره و رقصها و حرکات آکروباتیک هم به عهدۀ عاشیقها بود. توره معمولاً در عروسیهای بزرگ برپا میشد. عاشیقها بهجز اجرای موسیقی نمایش، هر کدام نقشی را که به عهدهشان گذاشته شده بود اجرا میکردند. توره متن آماده از قبل نداشت و بداهه بود و سرپرست گروه، بنا بر موقعیت مجلس و حال و هوای آن، موضوع را انتخاب میکرد. نمایشهای توره، جدا از سرگرم کردن حضار، عموماً انتقادی و طنزآمیز بودند.
یکی از مشهورترین عاشیقهای مجری توره در نیمقرن اخیر حضرتقلی (شوهرخواهر نیازعلی صحراروشن) بود که در فقر و تنگدستی، در شیروان درگذشت. از دیگر کسانی که در میان عاشیقهای کیکانلو در اجرای توره شهرت داشتند میتوان از آتوعاشیق (عطاءالله) و حسینقلی (پدر رمضانعلی عزیزی) نام برد. در چند دهۀ گذشته، نیازعلی صحراروشن و رمضانعلی عزیزی هم نقشهایی در توره ایفا کرده بودند.
آقاجان عطایی، خلیل یوسفی، ولیخان رحیمی، محمد ابراهیمی و نایبعلی صحراروشن از مشهورترین عاشیقهای شمال خراسان هستند.
سازهای رایج در این منطقه دوتار، سرنا، نی چوپانی (بُلّر)، قشمه، کمانچه، دهل، دایره، ششتار (چُگور قدیم)، مزغان و نفیر است.
علی یزدانی (آبشوری)، حسین ببی، سهراب محمدی، رمضانعلی عزیزی، غلامعلی ریحانی و رمضانعلی براتی برخی از نوازندههای مشهور شمال خراسانند.
موسیقی نواحی شمال خراسان با سابقۀ تاریخی طولانی و برخورداری از قابلیتهای خاص موسیقایی، نقش بسزایی در تکامل موسیقی شهری و دستگاهی ایران بر جای گذاشته است.
منابع: گوسان پارسی/بررسی نقل و نقالی در نواحی ایران، جهانگیر نصری اشرفی، سورۀ مهر، چاپ اول، ۱۳۸۵؛
آشنایی با موسیقی نواحی ایران (کتاب اول)، هوشنگ جاوید، سورۀ مهر، چاپ دوم، ۱۳۸۴؛
مجتبی قیطاقی، «نوای نوایی خراسان»، کتاب ماه هنر، ۱۳۸۷، شمارۀ ۱۱۵.